خداحافظی آخرین گلادیاتور /  بدرود آقای توتی+ تصاویر

در دنیایی که همه قصه‌ها گفته شده، در دنیایی که صبر کلمات به سر آمده، در روزگاری که یک تصویر به هزار کلمه می‌ارزد، پرنس فوتبالی یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌های دنیا با یک تصویر ناب، تعصب را معنا کرد. بازی رم و بارسلونا در دور دوم مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا. فرانچسکو توتی در محاصره مدافعان بارسلونا در حالی که پشت به دروازه دارد، بازوبندش از دستش خارج می‌شود، بازوبند بر زمین نمی‌افتد. توتی آن را در چنگش می‌گیرد به کار با توپ ادامه می‌دهد و در نهایت با یک پاس گل تیمش را رقم می‌زند! تصویری ناب‌تر از این که معرف واژه تعصب درفوتبال باشد، سراغ دارید؟

 داستان عشق توتی به رم خیلی قبل از آن حرکت شروع شد؛ وقتی در کودکی با توپی با آرم رم در اتاقی پر از پوسترهای قهرمانان باشگاه در دهه 80 می‌خوابید و رویایش کار در پمپ بنزین بود! مادرش می‌گفت فرانچسکو هر وقت تب می‌کرد در هذیانش از هیولاهایی به نام بازیکنان لاتزیو نام می‌برد!

 پسر  محبوب رم با این رویاها بزرگ شد و سر از زمین تمرین «تریگوریا» درآورد. پوشیدن لباس رم همه آرزویش بود و به آن رسید. ما ایرانی‌ها هم خیلی زود فرانچسکو رو شناختیم؛ با آن گل‌هایی که سنگین‌ترین شکست تاریخ تیم ملی کشورمان را در بازی تدارکاتی قبل از جام‌جهانی 1998 به ثبت رساند و بعدها در مصاحبه‌ای از اینکه باعث اخراج تومیسلاو ایویچ شده، ابراز تاسف کرد!

 روزهای باشکوه

  بعد از اینکه با پنالتی خاصش در نیمه‌نهایی یورو 2000 مقابل هلند میزبان، بار دیگر «چیپ» زدن را به یاد دنیای فوتبال آورد در روزهای متوسط رم با زدنیک زمن، جایی در ترکیب اصلی به دست آورد اما فقط می‌توانست در یک تیم قدرتمند کاپلو حرف اول و آخر را بزند. آتش‌بازی مونتلا در دربی فصل 2002-2001 سری A با گل زیبای او تمام شد. فرانچسکو پیراهن خود را بالا زد و تبلیغی به سود کودکان کار و بچه‌های بی‌سرپرست را نشان همه داد. اولین بار نبود که  فریاد آدم‌های ناتوان از فریاد زدن را در مستطیل سبز نعره می‌زد. آخرین بار هم نشد. با رم قهرمان شد و  در گرمای جام‌جهانی 2006 وقتی پنالتی نادرست هدیه داده شده به ایتالیا مقابل استرالیا را در آخرین ثانیه‌ها به گل تبدیل کرد، انگشت خودش را به شبیه بچه‌های در حال خوردن پستانک در دهان گذشت تا به جای کلمه از تصویر برای خوشامدگویی به فرزند تازه به دنیا آمده دوست صمیمی‌اش استفاده کند! وجه انسانی او انگار  فقط مقابل لاتزیو مجال ظهور نمی‌یافت! وقتی پس از آن برتری 5 بر یک از او پرسیدند برای نستا، کاپیتان لاتزیو چه توصیه‌ای داری، گفت توصیه می‌کنم لاتزیو را ترک کند! یک بار خبرنگاری 3 بار از توتی پرسید آیا لاتزیو را مدعی قهرمانی می‌داند و او هر 3 بار در جواب گفت چه تیمی؟ چنین تیمی را نمی‌شناسم!

 هر چقدر برای لاتزیو کری می‌خواند، از سوی هواداران رقیب به خاطر لهجه رمی‌اش مسخره می‌شد. او را افسر پلیس دست و پا چلفتی یک کارتون معروف تلویزیونی در ایتالیا به نام «کاربینیری» نامیدند و کلی مسخره‌اش کردند اما فرانچسکو، گلوله را با گل پاسخ داد. از مجموعه طنزهای ساخته شده درباره خودش، 2 کتاب منتشر کرد و عوایدش را به کودکان بی‌سرپرست و فقرا اختصاص داد.

تلاش برای مرزسازی بین رم و لاتزیو در یکی از واپسین دربی‌هایش جای خود را به یک همگرایی مطلق داد؛ به عاشقانه‌ترین سلفی تاریخ فوتبال. فرانچسکو به لاتزیو گل زد، گوشی یک هوادار را گرفت و همراه بازیکنان سلفی به یادگار گذاشت. چند سال قبل‌تر با ابتکاری جالب به سمت دوربین نزدیک‌ترین عکاس به خودش رفت و چند ثانیه‌ای به جای او شروع به فیلمبرداری از لحظات پس از گلش کرد! همین تصویرها، کلمات را در برابر یکی از آخرین سمبل‌های عشق و وفاداری در فوتبال ذلیل جلوه می‌دهد.

حالا یکی از آخرین سمبل‌های وفاداری در فوتبال قصد خداحافظی دارد و هوادارانش را با وحشت دنیای بعد از خودش تنها می‌گذارد؛ دنیایی که دیگر فقط توتی ندارد؛ از تعصب ، وفاداری و عجایب او هم خالی می‌شود.

در تصاویر زیر مروری بر دنیای بازیگری اسطوره رم خواهیم داشت: