حقیقت تلخ از نوع لیورپولی: سنگرهای کاغذی

همه چیز تکراری به نظر می رسید، مثل یک فلاش بک، مثل شنیدن قصه ای چند باره روایت شده. آن تکرار از دقیقه هشت فصل نو در لیگ آغاز شده بود. دروازه لیورپول پس از هشت دقیقه در نخستین بازی لیگ فرو ریخته بود، برابر واتفورد. دروازه ای که در همان نیمه برای دومین بار هم فرو ریخت. حتی وقتی روبرتو فیرمینو و محمد صلاح با دو گل پیاپی نتیجه را 3-2 کردند، دروازه مینیوله برای سومین بار فرو پاشید، این بار در دقیقه نود و چهار. آغاز لیگ با تساوی 3-3 برابر واتفورد که همین هفته شش گل از منچستر سیتی خورد بازتابنده درخشش مهاجمان سرخپوش از یک سو و شکنندگی مدافعان آنفیلد از سوی دیگر بود. نمایشگر سرعت و تمام کنندگی یک کفه و سستی و سردرگمی کفه دیگر.
حالا لیورپول طی سه دیدار آخرش در همه رقابت ها هشت گل خورده و دروازه اش در لیگ نه بار فرو ریخته، یک گل بیشتر از کریستال پالاس قعر جدولی. ترکیب جوئل ماتیپ - راگنار کلاوان در قلب دفاع با کاپیتان جوردن هندرسن به عنوان هافبک ایستاده برابر آن دو در مصاف با منچسترسیتی پس از دریافت پنج گل مصیبت بار بود، ولو با ده نفره شدن تیم. کلوپ در آنفیلد با همان سه نفر در آن سه پست برابر سویا به تساوی 2-2 تن داد و وقتی مقابل برنلی به امره جان روی آورد، نشان داد برنلی را حقیر شمرده. برنلی از 1974 در آنفیلد نبرده، ولی در این فصل چلسی را شکست داده و تاتنهام را در ومبلی به تساوی وادار ساخته و امره جان آن هافبک دفاعی آماده نبردهای تن به تن از نوع فوتبال انگلیسی نبوده و نیست. همه اینها دیداری که قرار بود جشن صد و بیست و پنجمین سالگرد اولین بازی تاریخ لیورپول باشد را ویران کرد. توپ بلندی برای اسکات آرفیلد ارسال شد و زوج خواب زده ماتیپ - کلاوان نقش تماشاگر را بازی کردند. دروازه فرو ریخت و ضربه تساوی بخش محمد صلاح چیزی جز تساوی به ارمغان نیاورد.
آمار دو تیم توصیف کننده ناکارآمدی ها هم بود:
لیورپول: 35 شوت با بیش از هفتاد درصد تصاحب توپ، 9 بار توپ در قاب دروازه = یک گل
برنلی: 5 شوت با کمتر از سی درصد تصاحب توپ، 4 بار توپ در قاب دروازه = یک گل
برنلی مثل سویا با نواختن نخستین شوت در قاب دروازه لیورپول دروازه را فتح کرد. سادیو مانه سنگالی غایب بود. همان بازیکنی که لیورپول طی هفده بار غیبتش یازده بار پیروز نشده بود و این بار هم در غیابش برنده نشد. کلوپ در مقایسه با دیدار برابر سویا به هفت تغییر روی آورد که یکی از آنها بازگشت کوتینیو به ترکیب اصلی بود. فیرمینو در گوش چپ قرار داشت و کوتینیو پشت سرش، ترکیبی ظاهرا رویایی در نگاه اول. میلنر از محمد صلاح در گوش راست حمایت می کرد و استاریج در نوک حمله ایستاده بود. ولی لیورپول آن قدر به در بسته کوفت که یورگن سرانجام در ده دقیقه پایانی از پلان الف، بی ثمر به پلان ب روی آورد و آن ترکیب رویایی را به هیچ گرفت. دومنیک سولانکه بهترین بازیکن جام جهانی 2017 زیر بیست ساله ها - جای کوتینیو را گرفت و آکسلید چمبرلین جای فیرمینو را. او از سیستم 1-4-1-4 به بازی با دو مهاجم روی آورد. ولی روی آوردن به دو مهاجم برای نخستین بار در این فصل - و همین طور در مقایسه با بازی های فصل پیش – آسان نبود. آن چه که نشان داد سرخپوشان آنفیلد، انعطاف چندانی در تغییر سیستم ندارند، برخلاف مثلا تاتنهام که هم 3-4-3 بازی کرده، هم 1-3-2-4، هم 2-5-3 و هم 3-3-4.
انتقاد از کلوپ برای طرفداران لیورپول دشوار است. کلوپ همان مربی است که در نخستین فصل دو بار با لیورپول راهی دو فینال جام اتحادیه و جام حذفی شده. همان مربی است که در فصل دوم حضورش تیم را راهی لیگ قهرمانان کرده. با این وصف خیلی ها هم بیست و هفت سال انتظار پس از آخرین قهرمانی لیورپول در لیگ را به رخ می کشند. این که پنج سال از آخرین باری که لیورپول جامی را فتح کرده سپری شده. از 2012 که لیورپول جام اتحادیه را برابر کاردیف بدست آورد. پس از تساوی 2-2 و پیروزی در ضربه های پنالتی. آن روز کاپیتان استیون جرارد جام را بالا برد. آن روز جوردن هندرسون بیست و دو ساله کنارش بازی کرد. هندرسون که حالا کاپیتان شده، ولی تصور بالا بردن جام در دستانش سخت به نظر می رسد، خیلی سخت.
فصل تازه آغاز شده و لیورپول در چند جبهه می جنگد، ولی در مقایسه با بزرگان لیگ زخم پذیر مانده. مقایسه ساده ای بین لیورپول و منچسترسیتی / کلوپ و گواردیولا کارساز است:
لیورپول: 8 بازی، 5 پیروزی، 3 تساوی، یک شکست، 17 گل زده، 14 گل خورده، تفاضل گل 3+
منچسترسیتی: 6 بازی، 5 پیروزی، یک تساوی، بدون شکست، 20 گل زده، 2 گل خورده، تفاضل گل 18+
پپ گواردیولا که در انتهای فصل پیش به شکنندگی خط دفاعی سیتی پی برده بود کلیشی، زابالتا و سانیا را کنار گذاشت و به بنجامین مندی، کایل واکر و برناردو سیلوا و حتی یک سنگربان جدید، ادرسون، روی آورد. کلوپ هم در انتهای فصل پیش به ضعف دفاعی تیمش اشراف یافته بود. او تابستان را با جان کندن برای بدست آوردن ویرجیل فن دیک سپری کرد و سرانجام در تار و پود محدودیت های مالی باشگاه به اندرو رابرتسن مدافع اسکاتلندی هال سیتی قناعت کرد. آن محدودیت و این قناعت طی همین چند هفته حقیقت تلخ از نوع لیورپولی را عیان ساخته. آنفیلد می تواند به سربازان تهاجمی اش ببالد، ولی دل بستن به سنگرهای کاغذی آسان نیست، نه نیست.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.