حرف‌های خواندنی تنها بازمانده دوران حجازی و پورحیدری

استقلال Esteghlal ستاره های بی نام و نشانی هم دارد که قرارداد میلیاردی ندارند اما میلیاردها تومان به گردن باشگاه و تمام اعضای تیم حق دارند.
برای پیدا کردن آنها کافی است سری به تمرینات بزنید و پشت دروازه ها و کنار نیمکت را به دقت نگاه کنید.آنجایی که یک نفر با موهای سپید و سبیل مردانه اش دوندگی می کند تا توپهایی را که حاصل شوتهای کج و کوله ستاره هاست به داخل زمین بازگرداند.او در عین حال سقای میدان سبز فوتبال هم هست و در مجموع تمام زحمات تدارکاتی تیم بر دوش اوست.
بله...صحبت از مدد جباری است.مردی که از سال76تا کنون روی نیمکت استقلال بوده و تنها کسی است که بازمانده نیمکت مرحوم ناصر حجازی به حساب می آید.او در عین سادگی و تلاش دنیایی دارد که با صد کاخ طلایی هم آن را معامله نمی کند.مدد اگر چه قرارداد میلیاردی با استقلال ندارد اما با کار و کارگری و با دسته های پینه بسته نانی حلال بر سر سفره خانه اش می برد که خیلی از بزرگان و ستاره ها با حسابهای بانکی میلیاردی حسرت داشتن آن سفره را می خورند.شاید همین که هر شب سفره خانه عمو مدد بوی نان تازه میدهد نشانه ای از لطف خدا باشد برای انسان زحمتکشی که از یاد نرفته است.عمو مدد که از بیست سال پیش تا کنون به صورت مداوم مسؤل تدارکات باشگاه استقلال بوده در نوع خود صاحب رکوردی کم نظیر در ثبات شغلی است.او اهل حاشیه نیست و حتی در قهرمانی های استقلال در این 20سال و در جشن و شادمانی هایی که همه ستاره ها و اطرافیان تیم برای افتادن در عکس یادگاری از سر و کول هم بالا میرفتند او در پشت سر همه فقط قسمتی از صورتش مشخص بود تا معلوم شود زحمت اصلی بر دوش کسی است که هیچوقت در عکسها و صحنه های تقدیر به چشم نمی آید و دیده نمی شود.
اما به قول خودش خدا روزی رسان است و اوست که در هر کجای زمین هوای مدد را دارد.عمو مدد مثل همه استقلالی ها لباس آبی بر تن دارد اما لباسی بدون شماره!...همین هم شاید کافی باشد.مهم رنگ آبی آن است.رنگی که به قول شاعر گاهی وقتها پیدا نیست...آی عشق...آی عشق رنگ آبی ات پیدا نیست!
پای صحبت مدد جباری مینشینیم:
●شما تنها بازمانده نیمکت مرحوم ناصر حجازی هستید.به واقع در روی نیمکت فعلی هیچکس سابقه شما را ندارد.
بله من از فصل1376که مرحوم ناصرخان به استقلال آمده اند من هم کنار تیم بودم و تا الان به صورت دائم با استقلال همکاری داشته ام و این 20سال واقعا بخشی از زندگی من بود که گذشت.جالب اینکه من در این 20سال هیچوقت مرخصی نرفته ام.چون ابزار کار مربیان و بازیکنان دست من است.مثل توپ و کاور و تور و وسایلی که در هر تمرین لازم و ضروری است.فقط در مواقعی مرخصی داریم که به خاطر بازیهای تیم ملی یا به هر دلیل دیگر لیگ تعطیل می شود.
●فکر کنم با توجه به اینکه همیشه کنار تیم هستید از تمام حاشیه ها و اختلافات و کمبودها هم اطلاع کامل دارید اما هیچوقت ندیده ایم صدای شما در بیاید؟
بله من بین بازیکنان و مربیان تیم در تمام این سالها یک لقب خوب داشته ام که خودم خوشم می آید.آنها به من میگویند عمو مدد کر و کور و لال هست!یعنی هر چی میبینم و می شنوم حتی در منزل هم تعریف نمیکنم.حتی یک وقتهایی میفهمم که چند بازیکن پشت سر مربی حرف میزنند اما من می گویم به من چه ربطی دارد که بخواهم بین چند نفر را خراب کنم.چشمهایم را میبندم.گوشهایم را همینطور و زبانم را کنترل میکنم و همین شاید راز ماندگاری من باشد.گاهی وقتها هم دوستان و آشنایان از من می پرسند در فصل جدید یا نیم فصل کدام بازیکن جدید به تیم اضافه می شود.من هم جواب میدهم بروید از مدیر باشگاه بپرسید.من کارم چیز دیگری است و حرفهای غیر مسولانه نمیزنم.حتی خود مسؤلان و مربیان و تمام بازیکنان استقلال هم میدانند که من چنین خصوصیتی دارم.بنابراین کاملا مورد اعتماد و امین باشگاه هستم.
آقا مدد در این20سال باشگاه اسنقلال سر وقت و به طور کامل حق و حقوق شما را داده است؟به طور کل از درآمدت راضی هستی؟
خدا را شکر به مو رسیدم اما پاره نشدم.راضی هستم به رضای خدا...بالاخره با هر کم و کاستی که گاهی وقتها در زندگی داشتم روزگار بر من و خانواده ام گذشته و همین که سالم زندگی کردم برایم بزرگترین سرمایه هست.من حتی اهل سیگار هم نیستم و اگر یک نفر بیاید کنارم و سیگار بکشد دفعه بعد از او هم فاصله می گیرم.یعنی دوستان سیگاری هم ندارم.زندگی من بدون حاشیه و آرام است.
شما متولد چه سالی هستی و چندتا فرزند داری؟
من متولد1339هستم.57سالم هست.یک پسر و یک دختر دارم که هر دو متأهل هستند و دو تا نوه هم دارم که عاشق اونا هستم و خدا را شکر میکنم که این فرزندان سالم و خوب را به من داده است.
اینکه تدارکات استقلال هستید در زندگی اجتماعی و روابط با همسایه ها و اهل محل چه بازتابی برای شما داشته است؟
خیلی خوب.شما باور نمیکنید در محلی که زندگی میکنم چه احترامی به من میگذارند.همه می گویند آقا مدد سالها برای فوتبال زحمت کشیده و همه جور به من لطف دارند.یک خاطره جالب هم که یادم آمد این هست که وقت با تیم ملی از استرالیا برگشتیم به من گفتند توی من بچه های پایگاه مقاومت مسجد محل برای شما جشن گفتند و به مردم شیرینی دادند.من هم رفتم از آنها تشکر کنم.توی مسیر از جلوی نانوایی رد شدم.نانوای محل آمد من را بغل کرد و روبوسی زدیم و گفت مرد حساب چرا این همه سال به ما نمیگفتی توی فوتبال هستی؟ما عاشق فوتبال هستیم.باید خودت رو معرفی میکردی.من هم گفتم خودم را معرفی کنم که چه بشود.مثلا بیایم نان بگیرم و شما زودتر از بقیه به من نان بدهی.مثل همیشه توی صف می ایستم و حق کسی را هم ضایع نمیکنم.این برایم دلچسب تر است.
در آن بازی بیاد ماندنی که تیم ملی در مقابل استرالیا به جام جهانی صعود کرد شما تدارکات تیم بودی؟
بله.اتفاقا خودم تنها بودم و هیچکس هم کمکم نبود.اما آقای فائقی بنده خدا با اینکه معاون سازمان تربیت بدنی بود وقتی دید من دست تنها هستم گفت خودم بهت کمک میکنم آقا مدد...آقای فائقی واقعا انسان شریف و متواضعی بود.حتی کمک من کاور و توپها را جمع می کرد.من خواهش میکردم که آقای فائقی این کار را نکند.میگفتم آقا شما فقط بایستید و دستور بدهید اما بنده خدا آنقدر متواضع و افتاده بود که پا به پای من کمک می کرد.من فکر نمیکنم الان مسؤلی وجود داشته باشد که حاضر باشد چنین کاری کند!
آقا برای اولین بار چه کسی از شما خواست که به عنوان تدارکات با استقلال همکاری کنید؟
برای اولین بار جواد زرینچه به من زنگ زد.گفت ما الان با آقایان فتح الله زاده و منزوی جلسه داریم و می خواهیم تدارکات تیم را هم مشخص کنیم.شما حاضری بیایی استقلال؟من هم گفتم با کمال میل می آیم و خلاصه آمدنم همان و ماندنم همان و میبینید که حدود21سال هست در استقلال ماندگار شدم.البته آقایان فتح الله زاده و منزوی واقعا انسانهای شریف و بزرگواری بودند و علاوه بر آن فوتبالی هم بودند.من تمام عمرم سرپرست مثل آقای منزوی ندیدم.خیلی با تدارکات هماهنگ بود و همین باعث میشد که کار من راحت باشد.من همیشه برایشان دعا میکنم.چون آنها بودند که مرا به استقلال آوردند.
از امکاناتی که در اختیار شما هست راضی هستی؟
من تا چند سال پیش وقتی میخواستم توپ و کاور و وسایل تمرین را جابجا کنم از فرغون استفاده میکردم.واقعا سخت بود که مثلا از زمین شماره 2وسایل را با فرغون به زمین دیگری جابجا کنم.آن موقع منصورخان خدابیامرز سرپرست تیم بود.به او گفتم آقا به باشگاه بگویید یک وانت در اختیار ما بگذارد.والا اگر عادل فردوسی پور بفهمد که ما با فرغون وسایل را جابجا میکنیم عکسمان را یواشکی میگیرند و توی برنامه 90پخش میکنند و آبروی باشگاه میرود.او هم رفت به مدیریت منتقل کرد و یک روز دیدم محمدحسین پسر آقای فتح الله زاده آمد سر تمرین و سوئیچ یک وانت را به من داد و گفت این وانت از این به بعد در اختیار شماست و وسایل را با این وانت جابجا کنید.ما هنوز هم با همان وانت کارمان را انجام میدهیم و خیلی کارمان را راه می اندازد.دست آقای فتح الله زاده درد نکند.بنده خدا خیلی کمک می کرد.
در این سالها که با استقلال کار کردی بیمه بودی؟
بله من از21سال همکاری با استقلال نوزده سال و نیم بیمه دارم.فقط زمان آقای افشارزاده بیمه من را قطع کردند که آنهم بعد از مدتی با تلاش خودم و چند نفر از دوستان درست شد.
منزل هم از خودت داری یا خونه اجاره ای هستی؟
بله خدا را شکر چند سالی هست که یک خانه در محدوده ایرانخودرو خریدم که هم به محل تمرین نزدیک باشه و هم به استادیوم آزادی...اما جالبه که یک بار آقای علی انصاری که از سهام داران عمده بانک آینده است و خیلی هم به باشگاه کمک میکرد چند دقیقه ای آمد سر تمرین استقلال و وقتی من را دید راننده اش گفت حاج آقا این همون آقا مدد هست که گفته بودم خیلی زحمت میکشه در استقلال...آقای انصاری هم به من گفت شنیدم خونه نداری.من هم گفتم نه آقا به لطف خدا و دوستان خوبی مثل شما چند سالی هست که خانه خریدم.چند روز بعد راننده اش به من گفت من فکر میکردم خانه اجاره ای هست.اگه به آقای انصاری میگفتی خانه ندارم فورا دستور میداد تا یک آپارتمان به شما تحویل بدهند.گفتم خب نمیشه که دروغ بگم.من خانه دارم و درست نبود خلاف واقع حرفی بزنم.
اولین حقوقی که از استقلال گرفتی چقدر بود؟
اولین حقوقم در زمان آقای فتح الله زاده و منزوی ماهی 350هزار تومان بود.اما علاوه بر آن یک قرار داد15میلیونی هم با استقلال بستم.ولی حالا قرارداد ندارم و مثل کارمندها فقط ماهیانه حدود3میلیون حقوق میگیرم. البته من این را هم اضافه کنم که انگیزه اصلی من در استقلال فقط و فقط هواداران استقلال هست.من به عشق دیدن همین هواداران مانده ام.وگرنه اگر بحث حقوق و درآمد باشد باشگاههایی هستند که بیشتر از استقلال به من پول میدهند.اما من با دیدن همین هوادارانی که صورتشان را آبی میکنند و با پرچم و لباس آبی به استادیوم می روند تا آخر عمرم در استقلال می مانم.
استقلالی ترین کسی که در این 21سال دیده ای چه کسی بوده؟
خداوکیلی استقلالی تر از آقای فتح الله زاده ندیده ام.البته آقایان منزوی و دکتر نوروزی و خیلی های دیگر هم بوده اند که اگر بخواهم اسم ببرم تعدادشان خیلی زیاد است.اما فتح الله زاده وقتی میباختیم از ناراحتی تا مرز سکته پیش میرفت و حتی چند بار هم در بیمارستان بستری شد به خاطر استقلال
شنیده ایم به خاطر قدمت زیاد روی نیمکت استقلال یک لقبی هم به شما داده اند
بله.درست است.خیلی از بچه های تیم و اطرافیان به من می گویند کاپیتان نیمکت استقلال و خدا را شکر میکنم که عملکردم طوری بوده که مرا نگه داشته اند و از من راضی هستند.
شما با این همه سابقه و نشستن روی نیمکت در کنار مربیان مختلف الان باید از نظر فنی هم قابلیتهایی داشته باشی.اینطور نیست؟
آقا شما شاید باور نکنید.اما این آقای توفیقی که عضو هیات مدیره باشگاه هست به عنوان شاهد میگیریم.آنالیز و پیش بینی من از بازیها درست در می آید.من بازی رفت پرسپولیس و الاهلی را دیدم و با قاطعیت گفتم پرسپولیس در بازی برگشت با اختلاف دو گل برنده می شود و همینطور هم شد.یا اینکه بازی استقلال خوزستان و پدیده را یک هفته قبل از بازی خودمان و پدیده دیدم یواشکی به آقای توفیقی گفتم بازی را با دو گل میبازیم و محمد قاضی Judge و اون شماره75به ما گل میزنند و همینطور هم شد.بعد از بازی آقای توفیقی به من گفت بابا تو دیگه کی هستی!
نتیجه بازی حساس مقابل پارس جنوبی جم را چطور پیش بینی می کنی؟
به نظر من بازی مساوی می شود و ما فقط یک امتیاز میگیریم
در این 20سالی که در استقلال هستی کدام شکست خیلی سنگین بوده و به خاطرش گریه کرده ای؟
باخت 6بر یک مقابل العین خیلی بد بود.من تا ساعتها اشک میریختم.بیشتر فکر هوادار بودم.چون میدانستم که در دل هواداران چه میگذرد.به جز آن بازی باخت مقابل آنیانگ کره در زمین گلی و شلی آزادی Freedom و همینطور باخت مقابل جوبیلیو ایواتا ژاپن واقعا اشک مرا درآورد.
آقا مدد اگه به جای من باشی و بخواهی یک تیتر برای این مصاحبه بزنی چه تیتری انتخاب میکنی؟
خداوکیلی من میگم از طرفم تیتر بزن درود به شرف خبرنگاران که به یاد ما هم هستند!برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.