درمان کاهش بینایی در بیماری «ام اس»
رکنا: بنا بر پژوهش جدیدی، یک عامل درمانی تازه روی موش های آزمایشگاهی دچار مولتیپل اسکلروز (multiple sclerosis) یا همان ام اس (MS) آزمایش شد که در نتیجه، ایجاد یک روند ضد التهابی و جلوگیری از مرگ سلول های عصب بینایی را در پی داشت.
در این تصویر می توان میلین (myelin) (رنگ آبی) موجود در عصب بینایی یک موش سالم در قسمت بالایی تصویر و یک موش با التهاب عصب بینایی (نوریت اپتیک) در قسمت میانی تصویر و همچنین یک موش دچار نوریت اپتیک درمان شده با ST266 را در پایین تصویر دید.
بر پایه یک پژوهش جدید انجام شده در دانشکده پزشکی پرلمن (Perelman) در دانشگاه پنسیلوانیا با همکاری شرکت دانش بنیان Noveome Biotherapeutics مستقر در شهر پیتسبورگ ایالت پنسیلوانیا، یک عامل درمانی تازه روی موش های آزمایشگاهی دچار مولتیپل اسکلروز (multiple sclerosis) یا همان ام اس (MS) آزمایش شد که در نتیجه، ایجاد یک روند ضد التهابی و جلوگیری از کاهش و مرگ سلول های عصب بینایی در پی داشت.
این پژوهش به سرپرستی دکتر کنث شیندلر (Kenneth Shindler) استادیار رشته چشم پزشکی و عصب شناسی (نورولوژی) انجام شد. این پژوهش علمی، در مجله ساینتیفیک ریپورتس (Scientific Reports) نیز به چاپ رسیده است.
این گروه تحقیقاتی، پتانسیل درمانی این عامل به نام ST266 را برای درمان نوریت اپتیک یا همان التهاب عصب بینایی به اثبات رساندند. نوریت اپتیک التهابی باعث آسیب عصب بینایی می شود و یکی از علائم رایج در بیماری ام اس است. حدود نیمی از بیماران مبتلا به ام اس (MS)، علائم نوریت اپتیک را تجربه می کنند که می تواند باعث از دست دادن همیشگی بینایی به طور خفیف تا متوسط شود؛ اما به ندرت می تواند منجر به نابینایی کامل شود. ST266 محلولی از مولکول هایی است که پاراکرین سیگنالینگ را فعال می کنند. این یکی از راه های برقراری ارتباط بین مولکول ها است: سلولی یک سیگنال شیمیایی را تولید می کند که باعث تغییراتی در سلول های مجاور می شود.
دکتر شیندلر می گوید: در این مورد، تصور اینکه فاکتورهای زیادی در ST266، نه تنها به گیرنده های سلولی متصل می شوند و منجر به تغییراتی در داخل همان سلول ها می شوند بلکه پس از این اتفاق، این سلول ها ترشحات خود را دگرگون و سیگنال های بیشتری را برای سلول های مجاور تولید می کنند، در نتیجه حرکتی کارساز از سوی مقدار نسبتاً کمی از پروتئین موجود در خود درمان، باز تولید می شود. با دانشی که ما داریم، این پژوهش برای اولین بار، توانایی درمان عصب بینایی به وسیله ی اعمال درمان از طریق داخل بینی را اثبات می کند.
وقتی که ST266 از طریق بینی به موش های مبتلا به ام اس اعمال شد، این ماده در عرض 30 دقیقه به سیستم عصبی مرکزی رسید و نسبت به سایر نقاط مغز، بیشترین تمرکز ST266 روی بخش های عصب بینایی و چشم بود. این یافته ها نشان داد که این نوع از اعمال دارو می تواند بافت های چشم را هدف قرار دهد و البته این روش آسان تر و کم درد تر می باشد و حالت تهاجمی کمتری نسبت به تزریق مستقیم دارو به چشم دارد.
این گروه تحقیقاتی نشان داد که درمان با ST266 در موش های دچار نوریت اپتیک با کاهش چشمگیر روند از بین رفتن سلول های عصب بینایی و همچنین سرکوب ارتشاح سلول های التهابی به عصب بینایی، باعث جلوگیری از آسیب و اختلال عملکرد می شود و این مسئله به نوبه ی خود با محدودیت درجه دمیلینه شدن ناشی از نوریت اپتیک مرتبط با ام اس در ارتباط است. در عین حال، دکتر شیندلر افزود: معلوم نیست که آیا این اثرات، اثرات مستقل از درمان هستند و یا اثرات وابسته به آن.درمان نوریت اپتیک موش های مبتلا به ام اس در مرحله بعدی نیز همان نتایج را نشان داد و به بهبود عملکرد بصری و بینایی گروه موش های تحت درمان در مقایسه با گروه درمان نشده، منجر شد. این داده ها نشان می دهند که ST266 به وسیله ی فعال سازی بالقوه مسیرهای چندگانه شامل مسیرهایی که از مرگ سلولی جلوگیری می کنند، به ارتقای بقای نورون های بینایی کمک می کند.
دکتر شیندلر اضافه کرد: با توجه به اینکه حفظ سلول های شبکیه یک فاکتور مهم در زمان درمان نوریت اپتیک است، این نتایج بسیار بااهمیت هستند. هم اکنون نیاز مبرمی به گزینه های درمان ترکیبی وجود دارد، گزینه هایی که می توانند از مرگ آکسون سلول عصبی در بیماران دچار نوریت اپتیک جلوگیری کند.
وی همچنین گفت: هم اکنون، تنها درمان حاد برای نوریت اپتیک در بیماران ام اس، استروئید IV است که فقط می تواند همان مقدار از بازیابی بصری و بینایی را که حتی بدون درمان هم رخ می دهد، شتاب ببخشد. استروئید ها از آسیب عصبی و یا از کاهش دائمی بینایی جلوگیری نمی کنند. قابلیت ST266 در حفظ بینایی در نمونه پیش بالینی و کاهش مرگ نورونی در صورتی که در انسان نیز همین نتیجه را داشته باشد، می تواند یک پیشرفت بزرگ تلقی شود.
البته این پژوهش اثراتی فراتر از مشکلات بینایی مرتبط با بیماری ام اس نیز دارد. دکتر شیندلر در پایان افزود: ما همچنین این تأثیرگذاری را نیز روی نورون های کشت شده، اثبات کردیم که نشان می دهد این اثرات می توانند به سایر بیماری های عصب بینایی و همچنین به سایر بیماری های عصبی مغز تعمیم داده شوند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر