فرزانه و بهاره اسدی دوست دارند روزی پلیس دنبالشان کند ! + عکس
رکنا: فرزانه اسدی هم مثل خیلی از جوانها لایی کشیدن و تند رفتن و دستی کشیدن را دوست دارد با این تفاوت که از وقتی وارد مسابقات حرفهای اتومبیلرانی شده، حتی یک بار هم جریمه نشده و قانونمند رانندگی کرده، درست مثل خواهرش. او دان 2 تکواندو هم دارد و قبل از ماشین سواری، موتورسوار حرفهای بوده. بهاره خواهر بزرگتر فرزانه هم با تشویق پدرش سراغ سرعت و ماشین سواری رفته و به قول خودش حالا در 36 سالگی هم احساس جوانی دارد. او 6 سال است که حرفهای این رشته را ادامه میدهد و بیش از 37 جایزه کسب کرده است.
چطور شد سراغ ماشین سواری و سرعت و هیجان رفتی؟
بهاره اسدی: در 36 سالگی هنوز هم عاشق هیجان هستم و بههمین دلیل هم سراغ ماشین و سرعت رفتم.
پدرم نقش زیادی در علاقهام به اتومبیلرانی داشت. خیلی راحت به ما اجازه میداد ماشین سواری کنیم. پاهایم به زور به کلاج و ترمز میرسید و به سختی میتوانستم مقابلم را ببینم اما لذت گاز دادن همان موقع جزئی از وجودم شد. وقتی به سن قانونی رسیدم اولین کاری که کردم گرفتن گواهینامه بود. بعد از گرفتن گواهینامه سوار ماشین شدم ودر خیابانهای شهر هیجان را تجربه کردم.
همه عشق و علاقهام این بود که با سرعت از کنار ماشینها عبور کنم. عاشق سرعت بودم و با دیدن رقابتهای سرعت تصمیم گرفتم وارد این ورزش Sport مهیج شوم. با پراید تقویت شده در مسابقات شرکت میکردم و هربار با کسب تجربهای جدید سراغ هیجان دیگری میرفتم.
چه مقامهایی کسب کردهاید وتا حالا در مسابقات دچار سانحه هم شدهای؟
6 سال است که به شکل حرفهای در رقابتهای اتومبیلرانی شرکت میکنم و 37 مقام استانی در شهرهای مختلف کسب کردهام. بیشتر این قهرمانیها مربوط به بخش ریس (سرعت) و اسلالوم (مهارتهای فردی) است.
یک بار در مسابقات ریس در پیست ورزشگاه آزادی Freedom در رقابت با 10 خودروی دیگر ناگهان خودروی جلویی به طرف من چرخید و زمانی که ترمز کردم خودروی عقبی برخورد شدیدی با من داشت و از ناحیه کتف آسیب دیدم اما بعد از مدت کوتاهی به خاطر علاقهای که داشتم دوباره به مسابقات برگشتم.
علاقه زیادی به بخش اسلالوم دارم و چرخاندن ماشین و دستی کشیدن و صدای جیغ لاستیکها را خیلی دوست دارم. وقتی درحال چرخش دستی میکشید، لذت وصفنشدنی دارد که قابل گفتن نیست.
اهل کلکل کردن و لایی کشیدن هم هستی؟
علاقه زیادی بهکلکل دارم و دستی کشیدن و مارپیچ رفتن یکی از علایق من در رانندگی است. البته از وقتی که به شکل حرفهای وارد این عرصه شدهام کمتر به حرکات مارپیچ و کلکل کردن فکر میکنم. البته بهدلیل اینکه جایی برای تخلیه هیجان نداشتم در ساعتهای خلوت و جای مناسب با سرعت رانندگی میکردم و هراز گاه دستی هم میکشیدم تا هیجانم تخلیه شود.
گاهی در خیابان رانندههای دیگر سعی میکنند با من کل بیندازند ولی سعی میکنم اعتنایی نکنم، گاهی هم مجبور میشوم برای نشان دادن مهارت و اینکه نگویند یک زن کم آورده با آنها مسابقه میدهم و همیشه هم پیروز میشوم.
یک بار سر پیچ توقف کرده بودم که خودرویی از پشت با من تصادف Crash کرد. وقتی از ماشین پیاده شدم راننده آن که پسر جوانی بود بدون اینکه عذرخواهی کند و حتی بدون اینکه از ماشین پیاده شود با فشار پدال گاز فرار Escape کرد. من هم با پراید تعقیبش کردم. این تعقیب و گریز یک ساعت و نیم ادامه داشت و هرجا که میرفت دنبالش میکردم.
دست فرمان خوبی داشت اما اجازه فرار بیشتر را از او گرفتم و در یکی از فرعیها راهش را سد کردم. خیلی عصبانی بودم. پسر جوان اول عذرخواهی کرد و بعد گفت فکر نمیکردم یک دختر دست فرمان به این خوبی داشته باشد و بتواند مرا بگیرد. من هم کوتاه آمدم و خسارت نگرفتم.
مثل خیلی از رانندههای مسابقات آرزو دارم که بتوانم یک روز در سطح جهانی مسابقه بدهم. الگوی من شوماخر راننده معروف فراری است و من همیشه اخبار او را در صفحه اینستاگرام Instagram دنبال میکنم. این آرزو دست یافتنی است به شرطی که امکانات و شرایط آن مهیا باشد.
***
از کی فهمیدید بسرعت و مسابقه علاقه دارید؟
فرزانه اسدی: از کودکی علاقه زیادی به ماشین سواری داشتم و همه این علاقه را مدیون پدری هستم که اجازه داد هیجان را تجربه کنیم و هیچ گاه مانع من و خواهرم نشد. من برخلاف همسن و سالهای خودم در کودکی به جای عروسک بازی ماشین بازی میکردم. پدرم علاقه زیادی به ماشین داشت و به اصطلاح ماشین باز بود. وقتی برای اولین بار پشت فرمان ماشین نشستم پاهایم به پدال گاز و ترمز نمیرسید اما نگرانی نداشتم. البته قبل از ماشین سواری عاشق موتورسواری بودم و همراه برادرم موتور سوار میشدم. برای موتورسواری روزهای سرد پاییز و زمستانم را انتخاب میکردم تا بتوانم خودم را با پوشش کامل شبیه پسرها کنم. وقتی با سرعت از کوچه و خیابان عبور میکردم هیجان زیادی داشتم. بعد از آن ماشین سواری هیجانم را کامل کرد. پدر میگفت فقط مراقب آدمها باش و اگر با ماشین یا دیوار تصادف کردی، هیچ نگرانی نداشته باش. البته حرفهای در رشتههای تکواندو، بسکتبال و والیبال هم کار کردهام و در تکواندو تا دان 2 پیش رفتم.
ماشین سواری و لایی و دستی کشیدن چقدر هیجان دارد؟
مسیر زندگیام بعد از چند سال تغییر کرد و نتوانستم به شکل حرفهای سراغ اتومبیلرانی بروم اما با مهارتهایی که آموخته بودم هر زمان که امکان داشت هیجانم را در خیابانها تخلیه میکردم. در رانندگی گاهی سرعت و هیجان را چاشنی میکردم و لذت میبردم. توی خیابان های کرج هر زمان فرصت دست میداد لایی میکشیدم. البته همیشه مراقب بودم که خطری برای خودروها درست نکنم اما به هرحال همیشه سرعت و هیجان با کمی خطر و ریسک همراه است. برخلاف برخی از خانمها که در پارک دوبل با مشکل مواجه هستند و همیشه از پارک دوبل زدن شکایت دارند همیشه براحتی پارک دوبل میزدم. در 35 سالگی هنوز احساس میکنم یک جوان 20ساله هستم و تازگی پا به سن جوانی گذاشتهام.
عاشق دستی کشیدن بودم و قبل از اینکه وارد عرصه اتومبیلرانی به شکل حرفهای شوم در کوچه و خیابان دستی میکشیدم. برای مردها قابل هضم نبود که یک دختر سرپیچها با دستی دور بزند و همزمان بتواند ماشین را کنترل کند. البته از دوسال قبل که به شکل حرفهای وارد این ورزش شدم سعی میکنم قانونمند باشم.
چطور وارد میدان مسابقات شدی؟
از دو سال قبل با دیدن یک آگهی وارد عرصه اتومبیلرانی شدم. این آگهی مربوط به رالی خانوادگی بود که در کرمانشاه برگزار میشد. من و خواهرم تصمیم گرفتیم در این رالی شرکت کنیم. من نقشه خوان بودم و خواهرم پشت فرمان بود. این مسابقه از مهرشهر کرمانشاه آغاز میشد و خط پایان هم خود شهر کرمانشاه بود. کسب مقام سوم در اولین حضور رسمی در مسابقات نتیجه خوبی بود که من را به ادامه راه دلگرم کرد و بعد از آن تا به امروز در 20 مسابقه استانی و کشوری شرکت کردهام و دو مقام کشوری را در کلکسیون افتخاراتم دارم. من و خواهرم سه خودروی پراید، 206 و ال 90 داریم که برای مسابقه طراحی شدهاند و با آنها در کلاسهای مختلف مسابقه میدهیم. مسابقات در سه بخش درگ (شتاب اولیه و مسابقه بین دو خودرو)، ریس (مسابقه سرعت که 12 خودرو در آن شرکت میکنند) و اسلالوم (مهارتهای فردی) برگزار میشود. مهارتهای فردی یکی از مسابقات پرهیجانی است که در آن راننده باید مهارتهای چرخاندن ماشین یا دستی کشیدن و رانندگی دنده عقب با سرعت بالا را به نمایش بگذارد. من عاشق این بخش از مسابقات هستم و سعی میکنم همه هنرم را نشان بدهم.
جوانی از نگاه یک زن عاشق هیجان چه مفهومی دارد؟
به نظر من جوانی کردن یعنی اینکه هرکاری را که دلت میخواهد به بهترین شکلی انجام بدهی و به هرچیزی که دوست داشته باشی برسی. من در کنار اتومبیلرانی در موسیقی هم مهارتهای زیادی کسب کردهام و با کمک خواهرم یک آتلیه داریم و در زمینه عکاسی و فیلمبرداری هم کار میکنیم. آرزوی من کمی خندهدار است اما همه اتومبیل سوارهای حرفهای آرزو دارند که از دست پلیس Police فرار کنند و من خیلی دوست دارم که یک روز ماشین پلیس دنبالم کند و با لایی و دستی کشیدن بتوانم فرار کنم. البته تا امروز قانونمند بودهام و هیچ وقت هم جریمه نشدهام.
یوسف حیدری
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
سهیلا شوهر داشت اما تسلیم 100 دلاری مرد عرب شد!
فیلم لحظه رفتار بیشرمانه زائران عراقی در مشهد!
آخرین خبر از سرنوشت تلخ پرنیای 2/5 ساله کرجی + عکس
دستگیری عامل اصلی پرونده ضاربان پلیس راهور شیراز + فیلم
دردسر ازدواج برای دختر نخبه کنکور / نوشاد از همان دوران نامزدی مرا تحریم کرد
این 3 بچه محل مخوف آبادان را به هم ریخته بودند؟! + عکس
خواهرم با عشوه گری با خواستگار من ازدواج کرد
مهدیه در خانه خاله خانم شبی 300 هزار تومان می گرفتند!
امیر را جایگزین شوهرم کرده بودم ! / مرد بی نوا وقتی فهمید دنیا روی سرش خراب شد
این دختر پلنگ شیطون پسر بود!
زن تهرانی در چنگال مرد شیطان صفت / شلیک پلیس در خیابان خلوت و تاریک
مردی سر زن خائنش را برید! / عروس خانم صحنه بدی در خانه دید! +عکس
تجاوز خونین پسر همسایه به شیلا 11 ساله در اتاق خواب + عکس
ارسال نظر