داستانک "قیمت جهنم"

در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می‌کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می‌برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار بازدارد تا اینکه فکری به سرش زد. به کلیسا رفت و به مسوول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدره؟ کشیش تعجب کرد و گفت جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه. مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره‌ای نوشت: سند جهنم. مرد با خوشحالی آن را گرفت، از کلیسا خارج شد و به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم را خریدم این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچکس را داخل جهنم راه نمی‌دهم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

8642---0937