اعدام در زندان گرگان / مرد بیرحم محمود را به رگبار بسته بود + عکس مقتول و قاتل

به گزارش رکنا، بی جان و خونین روی صندلی خودرو پراید نقره ای رنگ خود افتاده بود.در گرگ و میش اول صبح 7 خرداد سال 1400، جاده هاشم آباد هنوز خلوت بود و خودروهای عبوری با فاصله زمانی زیادی از هم از جاده رد می شدند.

بالاخره یکی از همان خودروها چشمش به خودروی نقره ای و جسد محمود 46 ساله افتاد.بلافاصله رسیدگی به موضوع در دستور کار پلیس استان گلستان قرار گرفت.

اعتراف به قتل

 بررسی ها برای روشن شدن راز جنایت با بازبینی دوربین های مدار بسته موجود در محل آغاز شد و مشخص شد دقایقی قبل از جنایت خودروی پژو با پراید محمود برخورد داشته است.

صاحب این خودرو به نام جمال شناسایی و دستگیر شد اما در برخورد ابتدایی با ماموران پلیس هر گونه ارتباطی با قتل محمود را انکار کرد و گفت:«محمود را می شناختم.او در نزدیکی جاده هاشم آباد زمین کشاورزی دارد و روز حادثه هم در مسیر رسیدن به زمین خود بود که این حادثه رخ داده است.او از مدتی قبل به خاطر اختلافات ملکی و مالی با بردران خود اختلاف داشت و من چند بار برای میانجیگری و پادرمیانی با محمود صحبت کرده بودم.اما در مورد علت این جنایت چیزی نمی دانم.»

در حالی که این فرد موضوع را انکار کرد و تحقیقات هم چنان برای رازگشایی از پرونده ادامه داشت، چند روز بعد از حادثه فرزند جمال با مراجعه به پلیس پرده از راز این جنایت برداشت و به قتل محمود با همدستی پدرش و دو نفر دیگر اعتراف کرد.

متهم به نام حامد در اعتراف به قتل گفت:«همه چیز از زمانی شروع شد که پدرم متوجه اختلافات محمود و برادرانش شد.برادران محمود چند بار با پدرم درباره مشکل خود صحبت کرده بودند و در نهایت به ما گفتند که می خواهند برادر خود را تنبیه کنند.پدرم قبول نمی کرد که با آنها همدستی کند اما بالاخره اینقدر اصرار کردند که پدرم راضی شد.»

شب قبل جنایت

متهم در ادامه گفت:«شب قبل از حادثه مطابق قراری که از قبل گذاشته بودیم به هماره برادران محمود سر راه او قرار گرفتیم.برادران محمود با یک خودرو پرشیا به محل حادثه آمده بودند که یکی از برادران رانده خودرو پدرم شد و من در خودرو پرشیا نشستم.اما آن شب تصمیم برادران محمود تغییر کرد و گفتند که امشب برای عملی کردن نقشه انتقام مناسب نیست و باید اجرای این نقشه را به فردا صبح موکول کنیم.آن شب همگی با هم به یک اتاق رفتیم و شب را آنجا ماندیم.صبح زود روز بعد من و پدرم به همراه 2 همدست دیگرمان در خودرو پدر من نشستیم و سر راه محمود قرار گرفتیم.»

شلیک ناخودآگاه

حامد لحظه شلیک به محمود را اینطور توضیح داد:«اسلحه شکاری ای که از سال ها قبل در خانه داشتم همراهم برده بودم اما من قصد شلیک به محمود را نداشتم.خودرو ما که به خودرو محمود نزدیک شد اسلحه را سمتش گرفتم که کتف یکی از همدستانم به دست من برخورد کرد و ناخودآگاه به سمت محمود شلیک شد.»

با اطلاعاتی که حامد در اختیار ماموران قرار داد،پدرش و دو همدست دیگر آنها بازداشت شدند.پدر حامد این بار به همدستی در قتل اقرار کرد و انگیزه خود و همدستانش را از این جنایت همانطور که حامد گفته بود، عنوان کرد.

به این ترتیب 2 برادر محمود بازداشت شدند اما اظهارات متهمان پرونده را رد کرده و کذب خواندند.سپس این 2 برادر با قرار وثیقه آزاد شده و منتظر رای دادگاه ماندند.

در دادگاه

رسیدگی به این پرونده در شعبه اول دادگاه کیفری استان گستان انجام شد.دفاعیات متهمان در جلسه رسیدگی به پرونده کماکان با دفاعیات آنها در جلسات بازپرسی مطابقت داشت.

حامد اتهام قتل محمود را پذیرفت و همدستان او نیز قبول داشتند که در لحظه شلیک به محمود در ماشین حضور داشتند.برادران محمود هم هم چنان اتهام معاونت در قتل را انکار کردند.

قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهمان و وکلای آنها حامد را به قصاص نفس محکوم کردند و 6 متهم دیگر را به دلیل عدم وجود ادله کافی برای اتهام معاونت در قتل به معاونت در بزه ایراد جرح عمدی متهم کرده و آنها را به تحمل 6 ماه حبس محکوم کردند.همچنین 2 برادر محمود علاوه بر 6 ماه حبس به 2 سال انفصال از خدمات دولتی و عمومی به عنوان مجازات تکمیلی محکوم شدند.

اعدام قاتل

حکم صادر شده بعد از تائید در دیوانعالی کشور به مرحله اجرا درآمد و به این ترتیب قتل محمود به دارمجارات آویخته شد.اما حکم صادر شده برای دیگر متهمان هنوز اجرا نشده است و اولیای دم چشم انتظار اجرای عدالت هستند.