قتل یک مرد تهرانی در تعطیلات عید 5 مرد را به زندان انداخت

به گزارش رکنا، اواخر سال گذشته گزارش ناپدید شدن مردی 56 ساله به پلیس پایتخت اعلام شد. همسر او می‌گفت: شوهرم با ماشین پرایدش مسافرکشی می‌کند. آخرین بار هم برای مسافرکشی از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. حتی تلفنش هم خاموش است و نمی‌دانم چه بلایی سرش آمده است.

با این شکایت گروهی از مأموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند و شماره پلاک خودروی مرد گمشده در اختیار همه واحدهای گشتی قرار گرفت تا اینکه در تعطیلات نوروز، چوپانی در بیابان‌های جاده ساوه جسد مردی را پیدا کرد.

هرچند در ابتدا جسد به‌عنوان مجهول‌الهویه به پزشکی قانونی منتقل  اما با بررسی‌های انجام شده معلوم شد که متعلق به  مرد 56 ساله‌ای  است که همسرش خبر  ناپدید شدن او را به پلیس داده بود. با پیدا شدن جسد، پرونده که حالا   جنایی شده بود پیش روی قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس ویژه قتل قرار گرفت. هر چند علت مرگ مرد گمشده معلوم نبود اما با توجه به اینکه اثری از ماشینش پیدا نشد، فرضیه جنایت با انگیزه سرقت مدنظر قرار گرفت.

باند سرقت 

مدتی بعد پزشکی قانونی علت مرگ مقتول را اعلام کرد؛ مسمومیت بر اثر خوردن نسکافه مسموم. این یعنی احتمالا وی قربانی باندی شده بود که پس از سوار شدن به‌خودروهای مسافرکش، راننده‌ها را با تعارف نسکافه مسموم بیهوش  و اموالشان را سرقت می‌کردند همچنان که بررسی‌ها ادامه داشت گزارش چند سرقت مشابه در اختیار پلیس قرار گرفت.

اعضای یک باند با برنامه‌ریزی دقیق و در نقش مسافر سوار برخودروهای مسافرکش شده و  پس از بیهوش کردن راننده‌ها با نسکافه یا شیرموز مسموم، خودروهای آنها را سرقت می‌کردند.

موادی که آنها برای بیهوش کردن طعمه‌هایشان استفاده می‌کردند چنان قوی بود که طعمه‌ها برای چند روز به کما می‌رفتند و حتی یکی از آنها همچنان در کما بود. یکی از طعمه‌های این باند به مأموران گفت: کار من مسافرکشی با خودروی پرایدم است. در نزدیکی یک بیمارستان در تهران در جست‌و‌جوی مسافر بودم که یک نفر هراسان نزد من آمد و خواست به‌صورت دربستی وی و همراهانش را به منطقه‌ای در تهران ببرم.

آنها 3 نفر بودند که یکی‌شان بیمار بود و 2نفر دیگر زیر بغل او را گرفته بودند. چنان خوب نقش بازی می‌کردند که به آنها شک نکردم. برای همین وقتی به من نسکافه تعارف کردند، قبول کردم. بعد از خوردن آن اما دچار خواب آلودگی شدم و دیگر چیزی نفهمیدم. وقتی به‌هوش آمدم در بیمارستان بودم و فهمیدم که چند روز در کما بوده‌ام و دزدان ماشین و تمام مدارکم را سرقت کرده‌اند.

مالباخته زیرک

یکی از طعمه‌های این گروه راننده یک خودروی تیبا بود. وی با خوردن شیرموز مسموم که سارقان به او تعارف کرده بودند چند روز به کما رفته و ماشینش سرقت شده بود. او پس از اینکه از بیمارستان مرخص شد در سایت‌های خرید و فروش ماشین مدام جست‌وجو می‌کرد تا اینکه چشمش به عکس ماشین خودش افتاد که برای فروش آگهی شده بود.

ماشین را زیر قیمت آگهی کرده بودند و او با شماره‌ای که پای آن نوشته شده بود تماس گرفت و با فروشنده قرار گذاشت. وی همزمان ماجرا را به پلیس اطلاع داد و همین منجر به دستگیری دو نفر از اعضای باند سرقت شد. متهمان اعتراف کردند که در قالب یک باند 6نفره فعالیت دارند و با اطلاعاتی که آنها در اختیار پلیس قرار دادند تمام اعضای این باند یکی پس از دیگری دستگیر شدند.

مغز متفکر

اعضای این گروه بین 30تا 45 ساله هستند. سرکرده این گروه که جوان‌ترین آنهاست، 30ساله است. او در بازجویی‌ها گفت: من و همدستانم در یک خانه قدیمی زندگی می‌کنیم. هر کدام اتاقی را اجاره کرده‌ایم.

ما همانجا با هم آشنا شدیم. صاحبخانه که اتاق‌های خانه قدیمی‌اش را به ما اجاره داده بود چند وقت قبل حدود یک میلیون و پانصد هزارتومان کرایه ما را افزایش داد و این رقم زیادی برای ما بود. همه ما از شهرستان به تهران آمده بودیم و کارگری می‌کردیم. یک روز که دور هم جمع شده بودیم تصمیم گرفتیم از راه خلاف به پول برسیم.

وی ادامه داد: من در زمینه جعل خیلی حرفه‌ای هستم و به همدستانم پیشنهاد سرقت خودرو دادم تا پس از دزدی با جعل اسناد، ماشین‌ها را بفروشیم. آنها هم قبول کردند و کارمان را شروع کردیم. یکی از اعضای گروه نقش بیمار را بازی می‌کرد و دو نفر دیگر همراهش بودند.

3 نفر دیگر هم خودروی طعمه‌ها را اسکورت می‌کرد تا پس از بیهوش شدن راننده، بی‌آنکه کسی شک کند پیکر وی را در منطقه‌ای خلوت رها کنیم. ما نمی‌خواستیم به کسی آسیب برسد اما یکی از آنها جانش را از دست داد و جسدش را حوالی جاده ساوه رها کردیم.

ما پس از سرقت با جعل مدارک، خودمان را جای فروشنده جا می‌زدیم و ماشین را در شهرستان‌های مختلف و با قیمت پایین‌تر از بازار می‌فروختیم. براساس این گزارش، تاکنون 6شاکی در این پرونده شناسایی شده‌اند و تحقیقات ادامه دارد.