مریم 31 ساله  که هنگام مصرف مواد مخدر Drugs صنعتی داخل خودروی جوان غریبه دستگیر شده بود ادامه داد، همواره در مدرسه شاگرد ممتاز بودم اگرچه پدرم اعتیاد داشت اما با خودرو کار می کرد و ما نان حلال می خوردیم وارد دبیرستان شده بودم که به طور ناگهانی وضعیت زندگی ما تغییر کرد همه وسایل خانه نو شد.

پدرم دیگر سر کار نمی رفت و مدام با دوستانش در تفریح و گردش بود اما طولی نکشید که توفانی سهمگین همه زندگی ما را به تاراج برد. پدرم تمام سرمایه اش را به فردی داده بود که ادعا می کرد تاجر مشهوری است و در امر صادرات و واردات فعالیت می کند اما او پس از گذشت 2 ماه دیگر سود پول های پدرم را نداد و به خارج از کشور متواری شد. پدرم که نمی دانست چگونه در دام یک مرد کلاهبردار گرفتار شده است ناگهان با چک های برگشتی زیادی مواجه شد که به امید دریافت پول های کلان ماهیانه از مرد تاجر صادر کرده بود.

با شکایت طلبکاران همه اموال پدرم توقیف و خودش نیز روانه زندان Prison شد این گونه بود که من هم در کلاس سوم دبیرستان ترک تحصیل کردم و برای گذران زندگی در یک کارخانه تولید وسایل برقی مشغول کار شدم. طولی نکشید که مدیر 63 ساله کارخانه از من خواستگاری کرد و با چرب زبانی و وعده های یک زندگی رویایی مرا به عقد غیررسمی خودش درآورد آن زمان همسر و فرزندان قاسم در خارج از کشور به سر می بردند البته او همسر دیگری نیز داشت که به طور پنهانی با او ازدواج کرده بود.

قاسم منزل بزرگ ویلایی در بهترین نقطه شهر را که چند میلیارد تومان ارزش داشت به نام من ثبت کرد و پس از آن که همسر و فرزندانش از تفریح ازخارج کشور بازگشتند مرا به عنوان مستخدم جدید به همسرش معرفی کرد. من هم بیشتر اوقات تنهایی ام را در منزل میلیاردی با تماشای فیلم های عاشقانه و هندی سپری می کردم و گاهی نیز به همراه دوستانم مواد مخدر صنعتی مصرف می کردیم در همین زمان پدرم که از زندان آزاد و متوجه موضوع شده بود به منزل همسر اول قاسم رفت و سر و صدا به راه انداخت این گونه بود که همسر اول او متوجه موضوع شد و قاسم نیز از ترس بر ملاشدن ازدواج دیگرش تصمیم به طلاق من گرفت هنوز هم نفهمیدم او چرا با من ازدواج کرد و چرا طلاقم داد! پس از این ماجرا و با پول های زیادی که از قاسم گرفته بودم به منجلاب فساد افتادم و به یک معتاد Addicted حرفه ای تبدیل شدم در این میان هر کس با گفتن جمله دوستت دارم از من سوء استفاده می کرد به طوری که دیگر از این جمله بدم می آید روزگار می گذشت تا این که حدود 2 هفته قبل هنگام خرید مواد مخدر با مرتضی آشنا شدم و در حال استعمال مواد بودیم که ماموران رسیدند و ...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

خانم منشی نتوانست در برابر درخواست مدیر شرکت دوام بیاورد!

تجاوز به دختر جوان توسط خواننده مشهور پاپ در پایان کنسرت شبانه +عکس

پشت پرده زیر میزی گرفتن در دورهمی که مدیری هم از آن خبر ندارد! / ادعای دریافت 100 میلیون تومان از هر میهمان + عکس

بوی تعفن جسد از خودروی قاضی دادگستری کرج می آمد!

تجاوز به زن 320 کیلویی! + عکس

ارتباط شیطانی زن جوان با مرد آشپز / شوهر شب کار وقتی به خانه آمد با صحنه هولناکی روبرو شد

تجاوز 2 دزد ناموس به دختر تهرانی که نامزد داشت! التماس هایش را فراموش نمی کنم! + فیلم گفتگو و عکس

سولماز در بدنش گیرنده و دوربین داشت!

وقتی با پسر جوان وارد خانه اش شدم، 4 دوست شیطان صفت او مرا محاصره کردند!

انتقام وحشتناک پسر 22 ساله از 17 زن جوان / نامادری ام رفتار زشتی با من داشت!

جدا کردن سر یک جسد پس از نبش قبر! / مهران بلای شوم سر زنم آورده بود +عکس

میترای 14 ساله از مرد 70 ساله باردار شد!

شوهرم روی تخت بود و دوست پسرم زیر تخت / زشت ترین اعتراف زنانه

 

وبگردی