شوهرم پی به ارتباط من و پسر جوان برد / او از من خواست تا حمید را به باغ بکشانم!
رکنا: دو مرد محکوم به قصاص که به اتهام قتل مرد جوانی در جریان رابطه نامشروع بازداشت شده بودند، در جلسه دادگاه قتل را گردن هم انداختند.
دوازدهم مردادماه سال 1390، مردی مأموران پلیس تهران را از کشف جسد مردی در اصیلآباد شهریار باخبر کرد و گفت: «در حال رانندگی متوجه شدم خودروی پرایدی حاشیه جاده متوقف شده است. مشکوک شدم و به سمت راننده رفتم که دیدم دست و پای او بسته بود و نفس نمیکشد.»
با اعلام این گزارش، تیمی از کارآگاهان برای بررسی و تحقیقات لازم به محل اعزام شدند و با انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد، جسد متعلق به صاحب رستورانی به نام حمید است که بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش کشته شده است.
به این ترتیب پرونده با موضوع قتل Murder عمد تشکیل شد و در ادامه کارآگاهان دریافتند، مرد جوان مدتی قبل با زن 36 سالهای به نام سمیرا رابطه داشته است، اما آن زن بعد از قتل به طور مرموزی ناپدیده شده است.
بنابراین زن جوان تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه دو سال بعد از حادثه، در تاریخ بیستم آذرماه سال 92 دستگیر شد. متهم در بازجوییها با اعتراف به قتل مرد جوان گفت: «شوهرم در میدان میوه و ترهبار کار میکند. او وقتی به رابطه من و حمید پی برد، ما را تحویل پلیس داد، اما هر دو تبرئه و آزاد شدیم.» بعد از این ماجرا، شوهرم و عمویم اصرار کردند با مقتول قرار ملاقات بگذارم. قبول کردم و حمید را به باغ عمویم در ملارد کشاندم. آنجا بود که آنها، حمید را با دستمالی که به دور گردنش بستند، خفه کردند. سپس جسدش را در صندوق عقب خودرو گذاشتند و در بیابانهای اطراف شهریار رها کردند.»
با این اطلاعات، سلمان 37 ساله و عموی او قربان 49 ساله بازداشت شدند و متهمان با اعتراف به قتل روانه زندان Prison شدند. پرونده با کامل شدن تحقیقات به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در اولین جلسه، اولیایدم درخواست قصاص کردند و سلمان و قربان به اتهام مباشرت در قتل به قصاص و سمیرا به اتهام معاونت در قتل به 10 سال حبس محکوم شدند. حکم صادره به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما با اعتراض متهمان و اظهارات جدیدی از سوی سمیرا که برادرشوهرش بهمن را نیز عامل قتل معرفی کردهبود، از سوی قضات شعبه 16 دیوان نقض و برای رسیدگی به همان شعبه ارجاع داده شد. قضات شعبه دهم، پرونده را برای تحقیق و دستگیری چهارمین متهم به دادسرا ارجاع دادند. بدین ترتیب بهمن احضار شد و با انکار جرمش، از آنجاییکه مدرکی علیه وی به دست نیامد، تبرئه شد. سپس سمیرا گفت: « عمویم مرا تهدید به مرگ کرده بود، به همین دلیل مجبور شدم پای برادر شوهرم را به این پرونده باز کنم. چون هیچ سرپناهی نداشتم و مجبور شدم دروغ بگویم.»
به این ترتیب، پرونده دوباره صبح دیروز در همان شعبه روی میز هیئت قضایی قرار گرفت و با اعلام رسمیت جلسه اولیایدم بار دیگر درخواست قصاص کردند. سپس سلمان با انکار جرمش گفت: «روز حادثه Incident قربان تماس گرفت و خواست به باغ بروم. وقتی به آنجا رسیدم، قربان حمید را بعد از خوراندن جوهرنمک و سوزاندن دستانش با سیگار، خفه کرده بود و جسدش را در خودرو گذاشته بود. قربان خواست در حمل جسد به او کمک کنم به همین دلیل پشت خودروی مقتول حرکت کردم و بعد از آنکه جسد را با خودرواش رها کردیم با هم به باغ برگشتیم.
در ادامه قربان نیز با انکار جرمش گفت: «سلمان دروغ میگوید. وقتی به باغ رفتم، تلاش کردم تا زن و شوهر را آشتی دهم، اما آنها گفتند مقتول میخواهد به باغ بیاید و خواستند تنها باشند. قبول کردم، اما وقتی برگشتم سمیرا را دیدم که گفت سلمان همراه برادرش مقتول را خفه کرده است. آنها خواستند قتل را گردن بگیرم و وعده دادند رضایت اولیایدم را خواهند گرفت. حالا میگویم در قتل نقشی نداشتهام.»
سپس سمیه با قبول اتهامش گفت: «هر دو متهم در قتل حمید نقش داشتهاند و روز حادثه هر دو در باغ بودند.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
لبخندش را زیر سبیل اش نشانم داد و من از ترس به اتاق پناه بردم ولی..!
چرا 2 دختر اصفهانی شاد و با انرژی به سوی مرگ رفتند؟! + فیلم سلفی از وصیت 2 دختر
تجاوز دزد ناجوانمرد به سیما دختر تنها در خانه
نوعروس 20 ساله با معشوقه اش داماد مرودشتی را زنده زنده چال کردند + عکس
زن و شوهری که بعد از 24 سال فهمیدند خواهر و برادرند! + عکس
زن کرمانشاهی در را به روی پلیس قفل کرد و به سوی شوهرش اسلحه کشید
تبهکار خطرناک هنگام جراحی برای تغییر قیافه و پاک کردن اثر انگشت کشته شد
در مراسم چهلم صادق برمکی چه گذشت؟! + فیلم
دروغگویی بزرگ و کثیف مرد آبادانی در شلیک به همسرش
پسر غریبه ای که با زنم در خانه دیدم را به یک باغ بردیم و..! + عکس
آذین 10 ساله شاهد قتل مادر و خواهرش بود / به هوش که آمدم، مامور پلیس بالای سر من و مادرم گریه می کرد + عکس و گفتگو
فیلم صحنه های واقعی درگیری مرزبانان با گروهک تروریستی پژاک در مرز + اسامی شهدای مرزبانی + فیلم
مردان خبیث لباس های دختر 16 ساله را کندند و در خیابان ها چرخاندند+عکس
آخرین پست مرزبان شهید در اینستاگرام قبل از شهادت / جان می دهم خاک نه! + عکس
شوهرم پی به ارتباط من و پسر جوان برد / او از من خواست تا حمید را به باغ بکشانم!
ارسال نظر