به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات مردی است که برای انجام امور اداری تحویل
جنازه پسرش وارد کلانتری سپاد مشهد شده بود.
این مرد میان سال با بیان این که پسرم اعتیاد شدیدی داشت و در عالم توهم تانکر آب را با رودخانه اشتباه گرفته بود، درباره سرگذشت تلخ فرزندش به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: با آن که همه امکانات را برای تحصیل فرزندانم فراهم کردم تا آن ها در آینده به سعادت و خوشبختی برسند اما متاسفانه «رحمت» به درس و مدرسه علاقه ای نداشت و در همان مقطع ابتدایی ترک تحصیل کرد.
طولی نکشید که پسرم بر اثر معاشرت با دوستان ناباب به بی راهه رفت و من زمانی فهمیدم او در دام مواد مخدر گرفتار شده است که دیگر دیر شده بود. با وجود این خیلی تلاش کردم تا او را از مصرف مواد مخدر بازدارم ولی هیچ گاه موفق نشدم.
برای ترک اعتیاد پسرم هر راهی را آزمودم و او را در بسیاری از مراکز ترک اعتیاد بستری کردم و هزینه هایش را میپرداختم اما طولی نمی کشید که دوباره به سراغ دوستان معتادش می رفت و باز هم به اول خط باز می گشت.
خلاصه این شرایط اسفبار زندگی او که از 20 سال گذشته آغاز شده بود به جایی رسید که دیگر به چهره ای نفرت انگیز تبدیل شد. ظاهرش کاملا به هم ریخت و اعتماد و اعتبارش را در بین دوستان و اطرافیان از دست داد. اعتیاد همه چیز را از او گرفت ولی هنوز نمی فهمید با خودش چه می کند.
دیگر حتی آبرو و اعتباری هم برای ما باقی نگذاشته بود و با رفتارهایش موجب سرشکستگی من و اعضای خانواده اش بود. شرایط اسفبار او به حدی رسید که دیگر هر نوع مواد مخدری را مصرف می کرد و دچار توهم می شد. مواد مخدر صنعتی از قبیل شیشه، کراک، کریستال و هروئین به اعماق وجودش نفوذ کرده بود به گونه ای که دیگر حال خودش را نمی فهمید.
بالاخره در این وضعیت نه تنها از کار اخراج شده بود و هیچ کسی به او بها نمی داد بلکه از خانه و خانواده هم دور شد و به دنبال سرنوشت تلخ خودش رفت. از چند سال قبل دیگر اطلاعی از او نداشتم، فقط فهمیدم بعد از ترک منزل هم تلاش کرده بود تا اعتیادش را ترک کند اما باز هم فایده ای نداشته و چند روز بعد دوباره به روزگار تلخش بازگشته بود.
تقریبا او را فراموش کرده بودم تا این که امروز ماموران کلانتری سپاد با من تماس گرفتند تا برای شناسایی لوازمی که احتمالا مربوط به پسرم است، به کلانتری مراجعه کنم. با این جملات افسر نگهبان یقین پیدا کردم که جسد پسرم در کوچه و خیابان و جوی آبی پیدا شده است.
وقتی از شهرستان به کلانتری رسیدم، متوجه شدم جسد پسرم را در حالی که دچار فساد نعشی شدیدی شده بود از درون یک تانکر آب در زمین های کشاورزی بیرون کشیده اند، آن هم زمانی اتفاق افتاده که مردی برای غذا دادن به حیوانات به نزدیکی آن منطقه خالی از سکنه رفته وبوی تعفن عجیبی او را به سوی تانکر آب کشانده است.
آن مرد با دیدن جسد متعفن بلافاصله با پلیس و آتش نشانی تماس می گیرد و امدادگران آتش نشانی با برش تانکر، جسد رحمت را بیرون می آورند. حالا هم من از هیچ کس شاکی نیستم چرا که خوب می دانم پسرم باز هم به خاطر مصرف مواد مخدر صنعتی دچار توهم شده و تانکر آب را با رودخانه اشتباه گرفته است.
او برای آن که خنک شود در همان عالم هپروت به درون تانکر پریده و دیگر نتوانسته بیرون بیاید به طوری که بعد از گذشت حدود 10 روز از مرگش جسدش به طرز وحشتناکی دچار فساد نعشی شده است و... .
شایان ذکر است، مراحل مقدماتی تحویل جسد با دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد)و هماهنگی و کسب مجوز قضایی انجام شد و آن مرد میان سال با بغض عجیبی که در گلو داشت به سمت پزشکی قانونی مشهد حرکت کرد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
ارسال نظر