«مهشاد و ریحانه» در خانه ابدی آرام گرفتند / صبح جمعه همه برای 2 خبرنگار گریستند + فیلم و عکس
صبح روز جمعه قطعه نام آوران بهشت زهرا میزبان پیکرهای دو خبرنگار جوان کشورمان « ریحانه یاسینی » و « مهشاد کریمی » بود که با مشایعت صدها نفر از دوستان و همکاران و در میان اشک و آه خانوادههای داغدارشان به خاک سپرده شدند.
مادران ریحانه و مهشاد دل سنگ را هم آب کردند
صدای ضجههای مادران ریحانه و مهشاد دل سنگ را هم آب میکرد. چه آرزوهایی که برای دخترانشان نداشتند. مادر مهشاد چشمش که به قبر خالی افتاد بیاختیار زانوانش لرزید و روی زمین نشست فریاد میزد و از خدا میخواست کاش او به جای دخترش در این قبر آرام میگرفت. آخر قرار بود دخترش 3روز دیگر رخت عروسی بر تن کند. اما حالا به جای لباس عروسی کفن بر تن پاکش پیچیده بودند.
ریحانه هم تازه عروس بود. هنوز از زندگی 28 سالهاش بهرهای نبرده بود. رؤیاهای بزرگی در سر داشت. اما حالا پیکرش با تمام آرزوهای بزرگش در دل خاک آرام میگرفت. مادر اشک ریزان بر مزار دخترش گل میریخت و لالایی میخواند.
خواهر ریحانه بیتابانه فریاد میکشید و میگفت عامل مرگ خواهرش افرادی هستند که او را به این سفر بردند. میگفت آیا خودشان راضی میشدند فرزندانشان را با این اتوبوس راهی سفر کنند و باید پاسخگوی خون خواهرش باشند.
ساعت از 10 گذشته بود که نخست مهشاد در خانه ابدیاش آرام گرفت و سپس ریحانه در میان گریههای بیامان پدر و بیقراریهای همسرش به خاک سپرده شد.اما قصه بیارزش بودن جان انسانها همچنان ادامه دارد و خدا میداند روزانه چند نفر دیگر قرار است بهخاطر سفر با وسایل نقلیه غیراستاندارد و نا ایمن در جادههای مرگ این کشور عزیزان خود را داغدار کنند؟
ماجرای تلخ واژگونی اتوبوس ارومیه
عصر چهارشنبه دوم تیر 20 خبرنگار حوزه محیط زیست و اقتصادی بعد از تهیه عکس و گزارش و خبر از پروژه احیای دریاچه ارومیه و بازدید از تونل زاب در شهرستان پیرانشهر سوار اتوبوسی شدند که با قدم گذاشتن در جادهای ناایمن و غیراستاندارد هر لحظه آنها را به سوی مرگ میکشاند.
آنها وقتی متوجه حرکات غیرعادی و رفتار عجیب راننده اتوبوس شدند، میخواستند به او اعتراض کنند که ناگهان صدای فریادهای کمک راننده ترس و دلهره را به جانشان ریخت و قبل از آنکه بتوانند واکنشی نشان دهند برخورد شدید اتوبوس با کوه، خردههای شیشه را بر سرو صورتشان پاشید. بعد هم ناگهان اتوبوس چپ شد و صدای فریاد و ناله فضا را پر کرد.
پیام تسلیت رئیس جمهوری
حسن روحانی، رئیس جمهوری نیز در پیام تسلیت خود به مناسبت درگذشت دو بانوی خبرنگار ضمن ابراز همدردی با خانوادههای داغدیده اظهار داشت: اینجانب ضمن تکریم خدمات ارزشمند این خبرنگاران پرتلاش رسانههای کشور که دغدغهای جز خدمت به میهن اسلامی را نداشتند، با خانوادههای داغدیده و اصحاب رسانه کشور ابراز همدردی میکنم و از درگاه خداوند متعال برای جانباختگان حادثه علو درجات و برای مجروحان آرزوی سلامتی و شفای عاجل دارم. لازم است دستگاههای مسئول ضمن دلجویی از خانوادههای این عزیزان سفر کرده، سریعاً علل وقوع حادثه را بررسی و نسبت به ارائه گزارش آن اقدام کنند.
همچنین حجتالاسلام سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری، جواد ظریف وزیر امور خارجه، عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهوری، علی ربیعی سخنگوی دولت و تنی چند از مقامات و مسئولان کشوری وقوع این حادثه دردناک را به خانواده داغدار و جامعه رسانهای کشور تسلیت گفتند.
دستور رئیس قوه قضائیه
پس از این حادثه تلخ که منجر به مرگ 2 خبرنگار و مجروح شدن 17 خبرنگار دیگر حوزه محیط زیست شد، آیتالله رئیسی ؛ رئیس قوه قضائیه ضمن ابراز تأسف و تأثر از فوت ۲ نفر از خبرنگاران، این سانحه ناگوار را به خانوادههای ایشان، جامعه مطبوعاتی کشور و تمامی فعالان صیانت از محیط زیست تسلیت گفت و رئیس کل دادگستری استان آذربایجان غربی را موظف دانست بهمنظور رسیدگی «سریع و دقیق» به پرونده قضایی تشکیل شده در این زمینه، «نظارت» لازم را بعمل آورد.
رسیدگی خارج از نوبت به پرونده
ناصر عتباتی، رئیس کل دادگستری آذربایجان غربی نیز بهدنبال دستور ریاست قوه قضائیه درباره این پرونده به «ایران» گفت: با توجه به اهمیت ویژه این پرونده خارج از نوبت و سریع مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت و بنده بهعنوان مدعی العموم پیگیر پرونده هستم ولی طبیعی است که به شکایت شاکیهای خصوصی و اولیای دم نیز پس از ثبت شکایت خود در پرونده بسرعت رسیدگی میشود.
تا کنون براساس نظر افسر کاردان فنی تصادفات، بیاحتیاطی راننده و عدم کنترل وسیله نقلیه علت حادثه اعلام شده که بر این اساس راننده با تفهیم اتهام و قرار قانونی بازداشت شد و چنانچه قصور و سهلانگاری و ترک فعلی از ناحیه مسئولان و مدیران احراز شود، برخورد قانونی و جدی صورت میگیرد.
اتوبوس متعلق به کارخانه سیمان بود
سرهنگ هادی امیدوار، فرمانده پلیس راه کشور نیز گفت: اتوبوس ساخت سال 85 بود و طبق بررسیهای ما معاینه فنی داشته است. اما بهدلیل آنکه در مسیر کوهستانی تردد و مدام از ترمز استفاده کرده است. سیستم ترمز آن دچار مشکل شده بود، ضمن اینکه راننده از ترمز کمکی اتوبوس نیز استفاده نکرده است. اتوبوس متعلق به کارخانه سیمان و جابهجایی کارگران آن بوده است. در روز حادثه نیز راننده به پلیس راه رفته و اعلام کرده که در حال حمل کارگران سیمان است و با توجه به اینکه سالها همین روند وجود داشته پلیس نیز آن را تأیید کرده است.
آنچه از سوی پلیس مشخص شده این است که راننده مسافران را بدون صورت وضعیت سوار و جابهجا کرده یعنی گزارشی ارائه نکرده که مسافران چه کسانی هستند و مسیرش تغییر کرده است. البته به نظر میرسد مسئول محلی بهدلیل آنکه احتمالاً اتوبوس رایگان بوده از اتوبوس کارخانه سیمان استفاده کرده در صورتی که باید به پلیس راه و راهداری اطلاع دهد که مسافران اتوبوس چه کسانی هستند و اگر این موضوع را به ما اطلاع داده بودند حتماً نسبت به انتخاب اتوبوس و همچنین قرار دادن یک تیم اسکورت برای این اتوبوس اقدام میکردیم.
روایت دو شاهد حادثه
زهرا کشوری / بعد از این تصادف با کابوس آن صحنههای وحشتناک از خواب میپرم و فکر میکنم هنوز در آن اتوبوس لعنتی نشستهام و مرگ بالای سرم پرواز میکند. همه چیز در کمتر از یک دقیقه اتفاق افتاد اما برایم یک عمر گذشت مرگ را با تمام سلولهای بدنم حس کردم.
کیمیا عبداللهپور خبرنگار ایرنا کنار من نشسته بود وقتی کمک راننده داد زد کمربندهایتان راببندید من کمربندم را بستم اما بقیه بچهها کمربندی نداشتند من درست پشت سر راننده نشسته بودم و همه ماجرا را دیدم دستم را محکم به میلهای گرفتم که جلوی صندلیام بود. اما بقیه صندلیها که میله نداشت تا دستشان را بگیرند به آن و به بیرون پرت نشوند.
ریحانه و نگار از ترس همدیگر را بغل کرده بودند. اما به بیرون پرت شدند. من که داخل اتوبوس گرفتار شده بودم صدای شکستن استخوانهایم را شنیدم. وقتی میخواستند مرا بیرون بکشند گفتم دستم را نکشید شکسته است. مرا از شیشه جلوی اتوبوس بیرون آوردند. غوغایی بود. بچهها فریاد میکشیدند خیلیها از هوش رفته بودند. خود من هم برای چند دقیقه بیهوش شده بودم.
جهنمی برپا بود خیلی وحشتناک است که مرگ را با چشم ببینی. بعد از اینکه به بیمارستان منتقل شدیم اوضاع نامناسب بیمارستان و امکانات کم و محدود آنجا هم معضلی دیگر بود. در بیمارستان نقده برای چهار تا از بچهها که اوضاع وخیمی داشتند دستور انتقال به ارومیه دادند اما در بیمارستان ارومیه گفتند این چهار نفر خونریزی داخلی دارند چطور بیمارستان تشخیص نداده است؟
فاطمه هنرور خبرنگار شبکه خبر / ساعت 8 رسیدیم ارومیه با همین ارابه مرگ رفتیم برای بازدید سد کانی سیب بعد هم رفتیم بازدید از تونل از ساعت یک تا 5 با شرایط سخت داخل تونل بودیم بالاخره اومدیم بیرون همش حواسمون به مهشاد بود.
آخه قرار بود مهشاد سه روز دیگه عروسیش باشه. همش مراقبش بودیم میگفتیم مهشاد جا نمونی مهشاد زمین نخوری. ساعت 5 اومدیم از تونل بیرون که بریم ناهار بخوریم 30 نفر سوار اتوبوس شدند من کار داشتم خودم رفتم. داخل ناهارخوری نشسته بودیم که دیدم همه میدوند بیرون گفتن اتوبوس خبرنگاران چپ کرده هراسان رفتیم دوباره سمت اتوبوس وقتی رسیدیم غوغایی بود مهشاد و ریحانه زیر اتوبوس مونده بودند.
این خبرنگار میگوید: واقعاً نمیدانم در این شرایط کرونایی این سفر چه ضرورتی داشت. اما به ما گفتند از مدتها قبل روی این پروژه کار شده برای احیای دریاچه ارومیه و ستاد احیا خیلی اصرار داشت ما به این سفر بریم و از نزدیک دستاوردشان را ببینیم. اما انگار نخواسته بودند زیاد هزینه کنند چون ما را با اتوبوسی که ایمنی و ترمز نداشت بردند.
راننده خودش میدانست ترمز ندارد به همین خاطر خیلی آرام حرکت میکرد اما توی سرازیری سرعتش رفته بالا و نتوانسته کنترل کند. همه به ما گفتند این مسیری نبوده که اتوبوس از آن برود. بچهها میگفتند اتوبوس عین گهواره حرکت میکرد میزند به سمت چپ که صخره بود اما چپ میشود. آتشنشانی یک ساعت طول کشید تا رسید و اتوبوس را بلند کرد و پیکر بچهها را بیرون کشیدند.
بیمارستان نقده گنجایش این همه مصدوم را نداشت همه بچهها آسیب دیدند دو نفر از بچهها هنوز بیمارستان ارومیه هستند آسیب شدید دیدهاند از ناحیه ریه آسیب دیدند دو تا از بچهها قرار شد برای ادامه درمان به تهران منتقل شوند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر