ناگفته های پدر محمدطاها پس از 48 ساعت ناپدید شدن در جنگل های رامیان
حوادث رکنا : پسر 6 ساله که در جنگلهای رامیان ناپدید شده بود، بعد از دو شبانهروز سرگردانی توسط دو موتورسوار پیدا و تحویل خانوادهاش شد.
2 روز سرگردانی «محمدطاها»در جنگل های رامیان خانواده اش را سرانجام از نگرانی بیرون آورد.
به گزارش رکنا، محمدطاهای ششساله همراه خانوادهاش یکشنبه نهم خرداد امسال برای تفریح به جنگلهای سنگستان، از توابع شهرستان رامیان استان گلستان رفته بود که ناپدید شد.
بعد از 48ساعت از این ماجرا ظهر دیروز، سهشنبه مرد غریبهای به خانواده او تلفنی اطلاع داد بچه را در جنگل سفیدچشمه دلند یافتهاست. خانواده پسربچه همراه ماموران به آنجا رفتند و کودک را تحویل گرفتند و پسربچه را به دلیل ضعف جسمانی به بیمارستان انتقال دادند.
علی غلامی، مسؤول امداد و نجات جمعیت هلالاحمر شهرستان آزادشهر گفت: ساعت 14 و 30 دقیقه نهم خرداد امسال موضوع ناپدید شدن این کودک در جنگلهای سنگستان، از توابع شهرستان رامیان به هلالاحمر گزارش شد. همراه 14 نفر از نیروهای امدادی هلالاحمر به آنجا رفتیم. دایی کودک هم در این امدادرسانی با ما بود. تا ساعت 3 صبح دوشنبه عملیات ادامه داشت. بعد تیم 15نفره هلالاحمر با تیم جدید جابهجا شد تا اینکه ظهر سهشنبه و بعد از 48 ساعت جستوجو، دو نفر پسربچه را در جنگل سفیدچشمه دلند یافته و عملیات ما هم پایان یافت.
خبر خوش برای خانواده کودک گمشده در جنگلهای رامیان
مادر محمدطاها پسرش را بغل کرده و از شدت شوق گریه میکند میگوید: دختری 9ساله دارم و پسرم محمدطاها ششساله است. من و خانواده در سیستانوبلوچستان زندگی میکنیم اما والدینم و بقیه خانوادهام ساکن یکی از روستاهای رامیان استان گلستان هستند. سه سال میشد خانوادهام را ندیده بودم.
بیستوهشتم اردیبهشت امسال با شوهر و دو بچهام به رامیان آمدیم. پیش از ظهر نهم خرداد امسال برای تفریح به جنگل سنگستان رفتیم. چهار زن و سه مرد بودیم و چهار بچه همراهمان بود. آنها در برکه آببازی کردند. ناگهان پسربچهام ناپدید شد. اطراف را جستوجو کردیم اما اثری از پسرم نبود.
موضوع را به پلیس و هلالاحمر خبر دادیم. برادرم با نیروهای امدادی جنگل را جستوجو میکردند. عکسهایش را در فضای مجازی منتشر کردیم، چند نفری زنگ زدند و اطلاعات نادرست و امید واهی به ما میدادند.
وی ادامه داد: دو شبانهروز تلخ را من و خانوادهام گذراندیم. ظهر سهشنبه نماز خواندم، کلی گریه کردم و از خدا خواستم به من رحم کند و بچهام را دوباره به من برساند. نیمساعت بعد فردی به ما زنگ زد و اطلاع داد با دوستش با موتور میرفتند که در جنگل سفیدچشمه کودکی را سرگردان یافتند که شبیه تصویری بود که در فضای مجازی دیدهاند. سراسیمه با پلیس آنجا رفتیم که معلوم شد ماجرا صحت دارد و بچهام پیدا شده است. پسرم دو روز بیآب و غذا مانده بود که او را به بیمارستان انتقال دادیم و الان حالش خوب است. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر