فتانه حیثیتش را به مرد سوپرمارکتی و 3 جوان باخت / انتقام از شوهر

به گزارش رکنا، چند روز قبل گزارش سرقت مسلحانه یک خودرو تیبا در غرب تهران به پلیس اعلام شد. راننده تاکسی اینترنتی در تحقیقات به مأموران گفت: مسافرم را در یکی از محله‌های غرب تهران پیاده کردم و بعد هم 3 مرد جوان از من خواستند آنها را دربستی به مقصدشان در جنوب تهران برسانم و پول خوبی هم برای کرایه پیشنهاد دادند. من هم که تصور می‌کردم آنها واقعاً مسافر هستند سوارشان کردم اما مسافتی نرفته بودیم که یکی از آنها اسلحه‌ای از جیبش درآورد و به سمتم گرفت. آنها با تهدید اسلحه مرا در کنار خیابان پیاده کرده و خودروام را به سرقت بردند.

آدم ربایی مسلحانه در تهران

در حالی که تحقیقات برای شناسایی سارقان مسلح آغاز شده بود، ساعتی بعد گزارش یک آدم ربایی به پلیس اعلام شد. زن میانسالی که این آدم ربایی را اطلاع داده بود در تحقیقات گفت: با عروسم برای خرید از خانه بیرون رفتیم، در حال عبور از خیابان بودیم که ناگهان خودرو تیبایی با سه سرنشین راهمان را سد کردند. سپس مردی نقاب دار از خودرو پیاده شد و با تهدید اسلحه، عروسم فتانه را سوار خودرو کرد و متواری شدند.

به دنبال شکایت زن میانسال تحقیقات پلیسی برای یافتن ردی از عروس خانواده ادامه یافت. دوربین‌های مداربسته اطراف محل ربودن زن جوان مورد بازبینی قرار گرفت و شماره پلاک تیبا به‌دست آمد. بررسی‌ها نشان می‌داد خودرویی که آدم ربایان از آن استفاده کرده‌اند همان خودرو تیبای مسروقه بوده است.

به دنبال ربوده شدن زن جوان، فرضیه‌های متفاوتی از سوی تیم تحقیق مطرح شد و یکی از فرضیه‌ها این بود که آدم ربایی ساختگی باشد. بنابراین مأموران به بررسی تلفن زن جوان پرداخته و دریافتند وی مدتی است با یکی از آشنایان دور خود که مغازه سوپرمارکت دارد در تماس است. تماس‌هایی که از یک روز قبل از حادثه بیشتر شده بود و همین موضوع احتمال دست داشتن مرد مغازه دار در این آدم ربایی را مطرح کرد.

با این فرضیه، مسعود شناسایی و دستگیر شد.

وی که ابتدا مدعی بود از سرنوشت فتانه بی‌خبر است زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد راز آدم ربایی ساختگی را برملا کرد.

مرد جوان در تحقیقات گفت: فتانه از آشنایان من است و از آنجایی که سوپرمارکتم به خانه‌اش نزدیک است معمولاً خریدهایش را از مغازه من انجام می‌دهد. او ادامه داد: از چندماه قبل برایم از بدرفتاری‌های شوهرش می‌گفت و اینکه از بداخلاقی‌های او خسته شده است. من هم پیشنهاد دادم تنبیهش کند. حرف من انگار جرقه‌ای بود برای این نقشه، او گفت در فیلم‌ها دیده است که افراد نقشه ربودن خودشان را طراحی می‌کنند. می‌خواست با این کار شوهرش قدر او را بیشتر بداند.

مرد جوان گفت: با همدستی دو نفر از دوستانم اسلحه اسباب بازی تهیه کردیم و یک خودرو اینترنتی را دزدیدیم. ما از قبل با فتانه هماهنگ بودیم. طبق قرار او با مادرشوهرش از خانه به بهانه خرید خارج شد تا ما او را مقابل چشمان مادرشوهرش بدزدیم. بعد از ربودن هم او را به خانه یکی از دوستانش بردیم و الان هم فتانه خانه دوستش است.

با اطلاعاتی که مسعود در اختیار تیم تحقیق قرار داد بلافاصله مأموران پلیس راهی خانه دوست فتانه شده و زن جوان را در آنجا پیدا کردند. فتانه در تحقیقات گفت: وقتی شوهرم به خواستگاری ام آمد از ازدواج قبلی اش یک بچه داشت اما من ازدواج نکرده بودم. با این حال شرایطش را پذیرفتم و ازدواج کردیم. اما این اواخر جلال معتاد شده بود و مرا کتک می‌زد. بیشتر پولش را صرف خرید مواد مخدر می‌کرد هر چه با او و خانواده‌اش صحبت کردم که دست از این کارهایش بردارد بی‌فایده بود. در نهایت تصمیم گرفتم همسرم را تنبیه کنم تا شاید در رفتارش تجدیدنظر کند.

بنا بر این گزارش، با اعترافات فتانه و مسعود تحقیقات برای دستگیری دو همدست دیگرشان ادامه دارد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.