از حسین پناهی در رکنا تقدیر شد
جزییات نجات نهنگ مادر توسط قهرمان ایرانی خلیج فارس + فیلم گفتگوی اختصاصی
حوادث رکنا: حسن پناهی صیاد جوان که این روزها به قهرمان خلیج فارس شهرت پیدا کرده می گوید وقتی نهنگ مادر را از تور ماهیگیری نجات داد نهنگ مادر به کنار فرزندانش رفت و یکی از بهترین صحنه های زندگی ام بود که برایم رقم خورد.
صیاد جوان ، نهنگ مادر را در خلیج فارس را آزاد کرد و انتشار فیلم چندثانیه ای از این نجات حیرت آمیز باعث شد قبل از هر رسانه دیگر با کمک سازمان محیط زیست استان سیستان وبلوچستان به سراغ این صیاد فداکار برویم. تازه چند ساعت بود که از دریا به خشکی آمده بود و دو فرزند خردسالش را درآغوش گرفته بود.حسن در گفت و گویی تصویری جزئیات ماجرا را برایمان تعریف کرد. اما کار او آنقدر زیبا بود که تصمیم گرفتیم این صیاد جوان و فداکار را به تهران و دفتر رکنا دعوت کنیم.
صیاد جوان نهنگ مادر را نجات داد
چندبار با تلفن همراه حسن پناهنده تماس گرفتم،نزدیک دفتر بود. حسابی خسته بود و از لحن و تن صدایش به راحتی خستگی مسافرت چندساعته از سیستان بلوچستان نمایان است. سرانجام مهمان ما همراه برادرش از راه می رسند. لباس سفید یک سره ای که برای دیار سیستان وبلوچستان است به تن دارند. آنها را به داخل دفتر دعوت می کنیم.
سادگی و یک راستی آنها اولین و تنها چیزی است که رخ نشان می دهد. یک تابلو فرش که آیه شریف وان یکاد روی آن نقش بسته بود هدیه کوچکی بود که با افتخار به حسن پناهی تقدیم کردیم و سپس دوربین ،صدا ،حرکت .به این ترتیب بود که گفت و گوی ما با حسن پناهی 32 ساله آغاز می شود.
از او می خواهم ماجرا را برایمان بازگو کند، با همان لهجه شیرین بلوچی می گوید: یک ماهی بود که روی آب بودیم. حوالی ساعت 5 صبح بود که متوجه شدیم یک نهنگ بزرگ که حدود 18 متر طول آن بود داخل تور صیادی ما گرفتار شده است. با دیدن این صحنه دلم برای نهنگ مادر سوخت به خصوص اینکه فرزندش هم کنارش قرار داشت و معلوم بود بی قرار است.
او ادامه می دهد: نمی توانستیم دست روی د ست بگذاریم ،اصلا در مرام صید حیوان های بزرگ وجود ندارد. برادرم که ناخدای لنج بود با مهارت بالای که داشت کاری کرد که به نهنگ مادر نزدیک تر شویم. بقیه همراهانم هم پشتم بودند و انرژی که آنها به من دادند باعث شد برای آزادی نهنگ بزرگ اقدام کنم.
به این ترتیب عملیات نجات نهنگ مادر آغاز شد. حسن می گوید: طنابی به کمرم بستم و درحالی که چاقو در دست داشتم با احتیاط روی پشت نهنگ پریدم. باید روی پشت نهنگ می رفتم چرا که اگر وارد آب می شدم و نهنگ دهانش را باز می کرد به داخل دهانش کشیده می شدم.
سه ساعت تلاش بی وقفه برای نهنگ مادر
ساعت 8 صبح بود که عملیات نجات نهنگ تمام شد، حسن پناهی می گوید: سه ساعت تمام درحال بریدن توری بودم که دور سر نهنگ پیچیده بود. با اینکه تلاش هایم برای پاره کردن تور خیلی زمان برد و خستگی تمام بدنم را فرا گرفته بود باز از پا نیافتادم. وقتی آخرین قسمت تور را بردیم و نهنگ آزاد شد با کمک صیادان دیگر به بالای لنج برگشتم.
شیرین ترین لحظه
تماشای صحنه آزادی نهنگ مادر یکی از شیرین ترین لحظه های عمرم بود،این ها را حسن پناهنده می گوید و ادامه می دهد: نهنگ مادر پس از آزادی به طرف فرزندش رفت. صحنه عجیبی بود،سرهایشان را به هم نزدیک کردند،هر دو حیوان کمی از آب بالا آمدند. صدایی بلندی از آنها شنیدیم انگار تشکر کردند و سپس آرام آرام از ما دور شدند.
این روایتی از عملیات نجات نهنگ مادر در خلیج فارس بود اما حسن آقا چندبار دیگر هم حیوان های دربند را نجات داده است. او می گوید: نه تنها من بلکه هر صیاد بلوچ وقتی مشاهده کند یک حیوان مثل نهنگ ،کوسه و یا سفره ماهی گرفتار شده بود آنها را آزاد می کنیم. من هم بارها حیوان های بزرگ گرفتار در تور را نجات داده ام و این بار فرصت شد فیلم برداری کنیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر