لحظه انفجار تجریش از زبان وحشت زدگان همسایه کلینیک سینا! + فیلم و عکس
حوادث رکنا: چند روزی از آتش و دود و انفجار در کلینیک سینا اطهر گذشته اما هنوز هم اهالی کوچه ماهروزاده با کوچکترین صدایی هراس تخریب ساختمان هایشان را دارند.
به گزارش رکنا، نگاه کنجکاو رهگذران به داخل کوچه 6 متری مسدود شده توسط نیروهای انتظامی هنوز هم ادامه دارد. با گذر از نوارهای زردی که کوچه در آن محصور شده ساختمان چند طبقه سوخته و ویران خودنمایی میکند. ساختمانی که دیگر امیدی به بازسازی آن نیست و بهکلی تخریب شده است. وقتی به مقابل ساختمان میرسم آرام آرام به ساختمانهای 5 و 6 طبقه کناری خیره میشوم که آنها هم از آتش مهیب سهشنبه شب این کلینیک در امان نماندهاند. سر برمی گردانم و با پنجرههای ویران شده و انهدام باجه نگهبانی شرکت روبهرویی مواجه میشوم. از نگهبان شرکت میپرسم آیا شیفت نگهبانی خودت بود که با سر جوابم را میدهد و میگوید: وقتی آتش شعله ور شد و صدای جیغ و فریاد را شنیدم از پشت باجه به سمت راهرو فرار کردم وگرنه معلوم نبود چه بلایی سرم میآمد.
چند قدمی برداشتم و به داخل کوچه 4 متری روبهروی کلینیک رفتم که با صدای «آقا مراقب باش شیشه روی سرت نیفتد» خودم را کمی جمع کردم و با دقت به ساختمانهای داخل کوچه نگاه کردم که هیچ شیشهای را سالم و نشکسته ندیدم. با احتیاط بهسمت ساختمان چسبیده به ساختمان کلینیک رفتم. جایی که در میان خانههای کوچه ماهروزاده بیشترین آسیب را دیده است.
مدیر ساختمان یک به یک زنگ آیفون آپارتمانها را میزد و از آنها میخواست تا بدون دست زدن به خسارات وارد شده از زوایای مختلف عکس بگیرند و برای تشکیل پرونده و شکایت اقدام کنند. مدیر این ساختمان میگوید: از ظاهر ساختمان ما مشخص است که شدت آتشسوزی و انفجار تا چه حدی بوده اما ما در حال جمع کردن مستنداتمان هستیم تا تشکیل پرونده دهیم. در حال حاضر میزان خسارتی که به آپارتمانهای ساختمان ما وارد شده هنوز مشخص نیست و باید کارشناسی شود.
وی در ادامه خاطرنشان میکند: طبقههای اول و دوم غربی که دیوارشان چسبیده به کلینیک بوده دچار حریق شدهاند و طبقات بالایی و شرقی هم اغلب پنجرهها از چارچوب تخریب و شیشههای همه واحدها شکسته است. علاوه بر آن در برخی از واحدها هم لوازم منزلشان مثل تلویزیون با ترکش کپسولهای اکسیژن آسیب دیدهاند. چند نفر از همسایهها بر اثر اصابت تکههای خرد شده شیشههای ساختمان زخم برداشتهاند. وی درباره چرایی این حادثه میگوید: به نظر میرسد اتصالی و آتش گرفتن یکی از سیمهای برق این کلینیک منجر به آتش گرفتن ایرانیتهای سقفی داخل حیاط شده و چون چندین کپسول اکسیژن هم زیر این ایرانیتها وجود داشته پس از حریق انفجارها یکی پس از دیگری رخ داده است.
وزیری یکی دیگر از اهالی ساختمان میگوید: حالا که این اتفاق افتاده و خانه ما هم خراب شده اما چرا باید همیشه بعد از وقوع یک حادثه بهدنبال راه علاج باشیم. آن 19 نفری که جانشان را به خاطر بیتدبیری برخی از دست دادند چه میشود؟ چرا باید در یک کوچه 6 متری مجوز ساختمانسازی 5 و 6 طبقه بدهند. دیشب ماشین آتشنشانی نمیتوانست وارد کوچه شود آیا کسانی که مجوز به این مرکز درمانی دادهاند فکر چنین مواقعی را کرده بودند. وی در ادامه تصریح میکند: همه همسایهها بارها به مسئولان این کلینیک تذکر داده بودیم که کپسولهای اکسیژن را در جای امن تری قرار دهید اما هیچگاه توجه نکردند گاهی این کپسولها به خاطر نبودن جا در این مرکز در جلوی در نگهداری میشدند وقتی هم ما اعتراض میکردیم که اگر این کپسولها منفجر شوند بسیار خطرساز است توجهی نمیکردند و نتیجه شد این حادثه که کپسولها در حیاط ما و چند ساختمان آن طرفتر پرتاب شد و ترکشهای آن در گوشه و کنار این کوچه افتاده است. میدانید اگر هرکدام از این
آهن پارهها بر سر یک نفر میافتاد چه میشد!
زن میانسال ساکن طبقه چهارم ساختمان کنار کلینیک با بغضی فروخورده میگوید: از دیشب تا حالا درد کشیدم دود خوردم ترسیدم اما تلاش کردم تا بچه هایم در خارج از کشور متوجه این اتفاق نشوند. بدنم از چند ناحیه با تکههای شیشه جراحت برداشته و دخترم آن را پانسمان کرده. در و پنجره خانهمان ویران شده و از دیشب هم به خانه همسایههای قدیمیمان رفتیم و آواره شدیم.
لحظه انفجار در تجریش
او درباره لحظه آتش گرفتن کلینیک و انفجار اظهار میکند: ساعت 9 شب بود که به یکباره متوجه شدیم آتش مهیبی از پایین ساختمان شعله ور شده به کنار پنجره آمدم و دیدم کلینیک آتش گرفته و به آپارتمانهای پایین واحد ما هم سرایت کرده میدانستم که کپسولهای اکسیژن در نزدیکی آتش قرار دارند و هر لحظه قرار است که منفجر شود بسرعت به آنسوی خانه رفتم و صدای انفجار با فاصله چند ثانیه یکبار شنیده شد و با هر انفجار صدای جیغ و داد و شکستن دهها شیشه و پنجره شنیده میشد. بعد از دقایقی دود همه واحدمان را گرفت و همه جا تاریک شد و من و دخترم ماندیم و فقط با فریاد کمک میخواستیم که بعد از مدتی یکی از نیروهای آتشنشانی ما را نجات داد. وی در ادامه تصریح میکند: همه میگویند اینجا کلینیک بود اما ما از طبقه بالا فعالیتهای این مجموعه را میدیدیم روزی حداقل 5 عمل جراحی میکردند و عکسبرداری هستهای انجام میدادند. دیشب به ما گفتند که بهخاطر پخش شدن رادیواکتیو ناشی از مجموعه عکسبرداری مراقب
باشیم و بسرعت از اینجا رفتیم. اما کاش قبل از این حادثه یکی از این مسئولان مجموعه درمانی به حرف ما گوش میکرد و کپسولها را در جایی ناامن نمیگذاشت که حالا شاهد این اتفاق ناخوشایند باشیم و نزدیک به 20 نفر قربانی شوند.
دختر جوانی که ساکن واحد دیگری بود نیز میگوید: وقتی صدای انفجار آمد به داخل راهرو آمدم تا فرار کنم اما وقتی پایین را نگاه کردم فقط دود دیدم و شعلههای قرمز به هم پیوسته برگشتم که به پشت بام بروم اما همه جا تاریک بود و دود غلیظی که مانع حرکتم شده بود به همین خاطر برگشتم و به اتاق انتهای سالن رفتم و سرم را از پنجره بیرون بردم و کمک خواستم که حدوداً نیمساعت بعد یکی از مأموران آتشنشانی نجاتم داد.
منبع: روزنامه ایران
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر