خاطرات خواندنی پرستاران بیماران کرونایی در آمریکا / هر روز صبح دست به دعا هستیم
حوادث رکنا:در بیمارستانی در بروکلین پرستاری برای بیماران آواز میخواند و تنها شنوندگان زمزمههای او بیمارانی هستند که ساکت و آرام با لولههایی در حنجره در آستانه مرگ ایستادهاند.
به گزارش رکنا،پرستار بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بروکلین میگوید: آنان هنوز صدای شما را میشنوند. وی معتقد است که این بیماران تنها هستند و ما باید خانواده آنان باشیم.
این بیماری همهگیر همهچیز را بههمریخته و بیرحمانه شیوه نقاهت و حتی مرگ را تغییر داده است. مانند تمام بیمارستانهای نیویورک، بیمارستان بروکلین نیز تقریبا تمام ملاقاتها را تا لحظاتی قبل از مرگ ممنوع کرده است. فقط در این لحظات است که یک نفر از اعضاء خانواده اجازه دارد که برای شناسایی متوفی به بیمارستان مراجعه کند.
این بیمارستان گسترشیافته تا پذیرای هجوم بیماران کرونایی باشد هر چند به گفته مسؤولان بیمارستان تلاشهای آنان پاسخگوی این حجم عظیم مراجعهکننده نیست.
قبل از افزایش تعداد بیماران، واشنگتن پست با رعایت حفظ حریم خصوصی بیماران اجازه یافت تا از بخش مراقبتهای ویژه این بیمارستان بازدید کند.
تمام کارکنان این بیمارستان در خطرناکترین شرایط سختتر از گذشته مشغول کار هستند. علاوه بر مسؤولیتهای جدید درمانی که برای آنان تعریفشده است، پرستارانی مانند ژانت پرز نقش همسر، فرزند، خواهر، برادر و پدر و مادر بیماران را ایفا میکنند.
خانم پرز با سرعت و باهدف بین بیماران حرکت میکند، مونیتورها را چک میکند، لولهها را سرجایشان مرتب میکند و سر و دست و پای بیماران را بهآرامی در بهترین حالت قرار میدهد و در این حالت به زمزمه آوازش ادامه میدهد.
وی گفت:" من با آنان صحبت میکنم همانطور که با خانواده یا دوستانم صحبت میکنم. انرژی مثبت میتواند افراد را بهبود بخشد و حال بد را از بین ببرد و خوبی را به افراد تزریق کند، درواقع پرستاری یعنی همین. " این دیدگاه قابل تامل است.
در بخش مراقبتهای ویژه جراحی جایی که چند هفته پیش پرز بیماران را بعد از تصادف اتومبیل یا عمل جراحی سخت مشاهده میکرد، هنوز امید به زندگی وجود داشت، اما اکنون بیشتر افرادی که در این بخش بستری میشوند بعد از وصل بودن دو تا سه هفته به ونتیلاتور، دستگاهی که اکسیژن را به درون ششهای مسدود و ملتهب بیماران میراند، اغلب زنده نمیمانند.
" بیماران زیادی میمیرند. این به این معنی نیست که بقیه افراد از مرگ مصون هستند کاری که ما باید انجام دهیم این است که امیدوار باشیم. "
کارکنان سختکوش مراقبتهای پزشکی اکنون تنها پل ارتباطی بین بیماران و خانوادههای آنان در خارج از بیمارستان هستند. شاید در بدترین لحظات زندگی بیماران، خانوادههای آنها منتظر هر نوع خبر هرچند ناچیز، خوب یا بد هستند. فقط زنان باردار و یا کودکان اجازه دارند که تنها یک نفر را همراه خود داشته باشند.
چریل مارتینز، پرستار بخش ICU گفت:" باید به خانوادههای پریشانحال بیماران توضیح داد که دستگاه ونتیلاتور چه مدت کارایی دارد و چرا مجبور هستند بیماران را از دستگاه جدا کنند و این توضیحات باید با زبان بسیار عامیانه و قابلدرک برای خانوادهها بیان شود. "
" من به آنان میگویم که ما به خاطر آنان اینجا هستیم و عزیز آنان اینجا تنها نیست. ما با آنان صحبت میکنیم، تشویقشان میکنیم و برای آنان دعا میکنیم".
مونیکا گیتان از بخش بیماران عفونی میگوید: "قطعا همه بیماران بهبود نخواهند یافت. مردن بیماران و اینکه واقعا هیچچیز برای کمک به آنان نداریم، قلبهایمان را به درد میآورد. یکی از دلایلی که من را همیشه به بخش بیماریهای عفونی جذب میکرد، این بود که ما افراد را درمان میکنیم، باعث بهبودی آنان میشویم و بیماران را به زندگی بازمیگردانیم تا از زندگی لذت ببرند و اکنون کار زیادی نمیتوانیم برای بیماران انجام دهیم. "
مانند سایر بیمارستانها، تمام آی سی یوهای بخشهای مختلف بیمارستان بروکلین مملو از بیماران کووید-۱۹ است و کمبود ونتیلاتور و لباسهای حفاظتی را تجربه میکنند و آمبولانسها بهطور مداوم بیماران را یکی پس از دیگری به واحد تریاژ (واحد اولویتبندی بیماران برای بهرهمندی از درمان است که بر اساس شدت وخامت حال بیمار انجام میشود) میبرند.
استفان کمهولدز سرپرست بخش مراقبتهای ویژه ریوی میگوید: "مهمترین مسأله این است، افرادی که به اینجا مراجعه میکنند، بهشدت بیمار هستند و زمان زیادی طول میکشد تا علایم بهبودی نشان دهند. بعضی از آنان اگر زنده بمانند، سه هفته و بیشتر به ونتیلاتور مکانیکی متصل هستند. یکی از بیمارانی که با موفقیت از ونتیلاتور جداشده بود به مشکلات تنفسی دچار شد و درگذشت. "
پزشکان و پرستاران در راهرو ICU جراحی باعجله حرکت میکنند. زمانی برای هدر دادن وجود ندارد. آنان لباسهای یکپارچه سفید یا گانهای آبی میپوشند، موهایشان را میپوشانند، دستکش به دست میکنند، صورتهایشان را با ماسک میپوشانند، عینک ایمنی بر چشم میگذارند و کفشهایشان را با پوششی، محافظت میکنند. علایم رنگی شدت اهمیت هر اتفاق را به آنان نشان میدهد، به ظرفهای مواد ضدعفونیکننده ضربه میزنند و دستهایشان را به هم میمالند و به سرعت راهی میشوند. کارکنان، دیگر سر جای همیشگیشان نیستند و مسؤولیتهای جدیدی برای آنان تعریفشده است. اورولوژیست، جراح، متخصص غدد و متخصص ارتوپدی نیز اینک جزء پزشکان کووید-۱۹ هستند.
مونیتورها به خارج از اتاق بیماران انتقال یافتند تا تعداد دفعات مراجعه کارکنان به داخل اتاق بیماران عفونی کاهش یابد و کمتر در معرض ویروس قرار گیرند و در این شرایط کمبود ماسک و لباس محافظتی، کمتر نیاز به استفاده از آنها داشته باشند. لولههای پلاستیکی بلند از زیر درب به بیماران متصل شده و به آنها مسکن و داروهای دیگر را میرساند. مونیتورها "بیپ" میزنند و چراغهایشان چشمک میزنند. بلندگوهای بالای سر با توجه بهشدت فوریت، دستورات لازم را اعلام میکنند.
در اتاق بیماران همهچیز آرام است. در یک روز بهاری پنجرههای بزرگ نور خورشید را به داخل اتاق میراند تا چهرههای بیحرکت بیماران قرارگرفته بر روی تختخواب را شستشو دهند.
در بیمارستانی پر از ویروس مسری کشنده، کارکنان خط مقدم درمانی درحالیکه صورتهایشان با ماسک پوشانده شده، مشغول دعا کردن هستند. تعداد بسیاری از این کارکنان تست کرونایشان مثبت شده است و تعدادی بیشتری نیز باید ۱۴ روز در قرنطینه بمانند.
طاها متخصص ریه میگوید: " اکنون زمان این نیست که نگران خودمان باشیم. ما توصیههای ایمنی را رعایت میکنیم و هر چه را که میتوانیم برای بیماران انجام میدهیم. "
خانم پرز به آپارتمانی در نزدیک بیمارستان نقلمکان کرده است؛ زیرا نگران بود که ویروس را به خانه ببرد و به پدر، مادر، خواهر و برادرش انتقال دهد. او بیپروا، مشتاق و با قاطعیت نقشش را در این همهگیری ایفا میکند. او میداند که این بیماری بالاخره تمام خواهد شد. تا آن زمان تقدیر او در دست خداست.
وی میگوید: "این صحنه یک نبرد است و ما خود را بهجای پرستار، سربازانی میبینیم که قسم یادکردهایم و در مقابل بیمارانمان مسؤولیت داریم. ما برای این به دنیا آمدهایم. "
پاریتا سونی یکی دیگر از متخصصین ریه که بهتازگی دارای فرزند شده است، در طول روز شیر میدوشد و با شیشه به دخترش میرساند. او نیز به آپارتمانی در نزدیکی بیمارستان نقلمکان کرده و از کودک تازه متولدشدهاش به دلیل ویروس جداشده است. او میگوید " من خیلی ترسیده بودم، اما وقتی دیدم تمام همکارانم در این صحنه نبرد هستند، نتوانستم در خانه بمانم. "
کام هولز یکی از مسئولان بیمارستان میگوید:" افراد باوجوداینکه سرتاپا پوشیده شده و محافظت میشوند، هنوز در مورد بیماریشان نگران هستند و وقتی به خانه میروند نگران ایمنی عزیزانشان در خانه هستند. "
پرز میگوید: بعد از هر شیفت، کارکنان در بخش مراقبتهای ویژه گرد هم میآیند تا دعا کنند. هر بار یکی از افراد گروه چه مسیحی، چه مسلمان دعا میکند و بقیه آمین میگویند.
" هرروز صبح ما بهعنوان یک گروه با یکدیگر دعا میکنیم؛ بدون توجه به اینکه معتقد به مذهب هستیم یا نه. ما به شیوه مسلمانان، مسیحیان و یهودیان دعا میکنیم. ما هرروز صبح همه باهم دعا میکنیم".
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر