ازدواج سعیده در 10 سالگی / طلاق در 12 سالگی بخاطر خائن بودن شوهر 42 ساله  !

به گزارش رکنا ، سعیده بیوه ۱۲ ساله‌ای است که در یکی از روستاهای تربت حیدریه در خراسان رضوی زندگی می‌کند. به گفته سعیده در این روستا اگر دختری تحصیل در مقطع ابتدایی را تمام کند و مجرد بماند، خیلی زود به او انگ ترشیدگی می‌‌خورد و عیب و ایرادی هم برایش تراشیده می شود. سعیده کودک همسری است که در 10 سالگی ازدواج کرد و یک سال و نیم بعد، از همسر 42 ساله‌اش جدا شد...

سال‌های سال است که فعالان حقوق کودک برای افزایش سن قانونی ازدواج در ایران تلاش می‌کنند اما تا کنون کمتر به موفقیتی در این زمینه دست پیدا کردند. سال گذشته نمایندگان مجلس لایحه افزایش سن قانونی ازدواج را رد کرد. بر اساس این لایحه ازدواج دختران کمتر از ۱۳ سال به‌ طور کلی ممنوع می‌شد و دختران بین ۱۳ تا ۱۶ ساله با قیودی مانند اجازه ولی اجازه ازدواج پیدا می‌کردند. سن ازدواج پسران هم در این لایحه ۱۸ سال در نظر گرفته شده بود اما این لایحه هنوز به نتیجه نرسیده و مخالفان بسیاری دارد. مخالفانی که افزایش سن ازدواج در سال‌های اخیر را یکی از دلایل مخالفت خود می‌دانند.

در سال‌های اخیر اگر چه مخالفت‌ها با ازدواج کودکان بیشتر شده اما این پدیده‌هنوز نه تنها در در برخی از شهرها و روستاهای کم جمعیت کشور که در بسیاری از شهرهای بزرگ نیز رواج دارد. سعیده بیوه 12 ساله اهل خراسان رضوی یکی از آنها است.

چرا طلاق؟

سعیده ماجرای ازدواجش را این‌گونه تعریف می‌کند: شوهرم اهل یکی از روستاها‌ی نزدیک محل زندگی ما بود که بعد از فوت همسرش خواهرانش مرا برای او انتخاب کردند.چون وضعیت مالی ما خوب نبود، قرار شد بدون جهیزیه به خانه همسرم بروم وام ازدواج‌ام نیز مال پدرم شد و بعد یک هفته در سن 10 سالگی به اجبار پای سفره عقد نشستم.

سعیده ادامه می‌دهد: من ناتوان بودم  شوهر ۴۲ ساله‌ام گفت یا بمانم و تحمل کنم و یا از زندگی او بروم، چون در خانه پدری هم جایی نداشتم به ناچار به زندگی در کنار مردی که زنان دیگری را به بهانه ناتوانی‌ام به خانه می‌آورد ادامه دادم اما پس از یک سال و نیم طلاق گرفتم.

او در ادامه از دور همی هر چند وقت یکبار با دوستان دوران مدرسه‌اش می‌گوید و اضافه می‌کند: شرایط آنها بهتر از من نبود با این تفاوت که آنها مرا به رابطه‌هایی خارج از چارچوب خانواده ترغیب می‌کردند که هرگز هم موفق نشدند ، من تصمیم‌ام را گرفته بودم ؛طلاق. اگرچه وضعیت‌‌ام بهتر از زمان قبل نیست و مدام پیشنهادهای بد و بدتر دارم اما از آرامش برخوردارم.

یک تعریف ساده

کودک همسری در تعریفی عامیانه و ساده، به معنی ازدواج دختری ۹ ساله با مردی با سن و سالی بسیار بزرگتر از کودک است، گرچه ازدواج پسر ۱۵ ساله با زن میانسال نیز کودک همسری محسوب می‌شود، اما شایع‌ترین موارد، ازدواج دختران کم سن با مردانی است که به صورت غیر متعارف از آنها بزرگ‌ترند.

در کنوانسیون‌ جهانی حقوق‌ کودک، هر فردی که دارای سنی کمتر از ۱۸ سال باشد، کودک محسوب می شود ، ایران نیز در سال ۱۳۷۲ به این کنوانسیون ملحق شد. در مورد ازدواج کودکان طبق ماده ۱۴۰۱ قانون مدنی « عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی، به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح. »

اما با همه این تعاریف و بر اساس آمار یونیسف ، ۱۷ درصد ازدواج‌های ثبت‌شده در کشور در سال 95 مربوط به ازدواج دختران زیر ۱۸ سال بوده، این در حالی‌ است که این آمار تنها آمار ازدواج های ثبت شده در دوران کودکی است. زیرا بسیاری از این ازدواج ها ممکن است در جایی ثبت نشده باشد.

فقر اقتصادی؛ دلیل اصلی ازدواج کودکان

یک روان‌شناس و مشاوره خانواده در مشهد معتقد است دلیل کودک همسری را باید در فقر اقتصادی و فرهنگی جست و جو کرد. برای مثال مهم‌ترین عامل فقر اقتصادی خانواده‌ها است که آنها را مجبور به چنین کاری می‌کند. پدر ، مادر و یا ولی کودک معمولا برای ازدواج دختران‌شان پولی بابت مهریه و شیربها از خانواده مرد مطالبه می‌کنند.

اصغر کیهان‌نیا می‌افزاید: ازدواج دختر در سنین کودکی نه تنها از هزینه‌های خانوار کم می‌کند، بلکه سود و منفعت مادی و اقتصادی نیز برای خانواده فراهم می‌کند. در زمینه علل اجتماعی و فرهنگی هم می‌توان به بحث سنت، عرف و رسم اشاره کرد. برای مثال در مناطقی که دختران از امنیت زیادی برخوردار نیستند تصور والدین بر این است که ازدواج می‌تواند سپر محافظتی آنان باشد.

وی تصریح می‌کند: علاوه بر سنت و عرف، کلیشه‌های جنسیتی نیز در این زمینه موثر هستند. نگاه‌های جنسیتی و فرمانبردانه به دختران سبب می‌شود مردانی در سنین بالا تمایل به ازدواج با دختران کم سن باشند که نتیجه این امر به وجود آمدن پاره‌ای از پیامدها و آسیب‌ها است.

آسیب‌پذیری در برابر انواع عفونت‌های زنانه

کیهان‌نیا توضیح می‌دهد: بسیاری از این کودک همسران به دلیل سن پایین و شرایط فیزیکی بدن‌شان مستعد ابتلاء به بیماری‌های مقاربتی هستند. دهانه رحم دختران در این سن ، سلول‌های حفاظت‌ کننده ندارد و به راحتی آسیب می‌بیند. طبق آمار، احتمال آلودگی به انواع ویروس‌های خطرناک از جمله هپاتیت و ویروس ایدز در زنان بیشتر از مردان است. همچنین بیشترین آمار ابتلاء دختران در سن ۱۵ تا ۲۴ است در حالی‌که بیشترین آمار پسران آلوده ۱۰ سال بعد از این سنین است. بنابراین، کودک همسران بیشتر در معرض انواع بیماری‌های مقاربتی و خطرناک هستند.

وی اضافه می‌کند: عوارضی مانند فشار خون بارداری، عفونت خون در بارداری و خونریزی در زنان جوان کمتر از ۱۵ سال، بیشتر از زنانی است که در بیست سالگی ازدواج کرده‌اند و این عوارض بیشتر آنها را در خطر مرگ قرار می‌دهد. به طور کل مادران باردار زیر بیست سال، بیشتر از زنان بالغ با خطر مرگ و میر مواجه هستند.

این مشاور خانواده ابراز می‌کند: مطالعات نشان داده‌اند که خطر به دنیا آوردن نوزادان با وزن کم و نارس و مرگ و میر نوزادان در زنان زیر ۱۸ سال، بیشتر است. حتی اگر نوزادان در سال اول زنده بمانند، میزان مرگ و میر کودکان (زیر ۵ سال) مادران جوان بالاتر است. به طور کلی، مادران جوان به دلیل عدم بلوغ عاطفی و جسمی، تغذیه نامناسب، عدم دسترسی به خدمات باروری و اجتماعی و همچنین خطر ابتلاء به بیماری‌های عفونی، بیشتر در معرض خطر مرگ و میر نوزادان خود هستند.

وی ادامه می‌دهد: علاوه بر این، مادران جوان مهارت تصمیم‌گیری و زندگی را به اندازه کافی ندارند. زنان جوان نمی‌توانند درباره مسائل مربوط به مراقبت‌های بهداشتی خود تصمیم بگیرند و این همسر و خانواده همسران‌شان است که در تصمیم‌گیری‌های آنها دخالت می‌کنند.

فرار از خانه و خودکشی ، تاثیر مخرب ازدواج کودک

کیهان‌نیا می‌گوید: آثار سوء روانی و عاطفی یکی از تأثیرات مخرب ازدواج کودک است. در واقع با چنین ازدواجی، کودک به نوعی از دوران کودکی خود فاصله گرفته و ارتباطش با خانواده و دوستانش قطع شده و از دیگر سو مسئولیت زندگی نیز مزید بر علت می شود و فعالیتش محدود به امور خانه و بچه‌داری خواهد شد. این امر منجر به پیدایش افسردگی و اضطراب در وی می‌شود. همچنین کودکان به دلیل عدم تحمل شرایط نابرابر و ناتوانی در قدرت حل مشکلات، معمولاً فرار از خانه، خودکشی و یا کشتن همسر را انتخاب می کنند که بیشتر چنین اعمالی در زنانی مشهود است که با فقر مالی و مهارت گفت و گو رو به رو هستند.

وی مطرح می‌کند:عموما در این نوع ازدواج‌ها طرفین به دلیل تفاوت سنی آشکار نمی توانند با یکدیگر گفت و گو کرده و زندگی خود را با تفاهم پیش ببرند و رابطه زن و شوهری شبیه رابطه پدر و فرزندی می‌شود.

*****

از سوی دیگر دخترانی که زودتر از سن قانونی ازدواج می‌کنند، بیشتر در معرض خشونت خانگی، سوء استفاده و روابط جنسی اجباری هستند، زیرا سن پایین، ندیدن آموزش زناشویی، نداشتن مشارکت و تصمیم‌گیری در امور خانه ، باعث می شود تا اعتماد به نفس آنان به شدت پایین آمده به طوری که در بزرگسالی نتوانند مانند دیگر همسالان خود از سلامت جسم و روح خود به خوبی محافظت کنند، این اتفاق به ویژه در اولین رابطه جنسی پس از ازدواج ، بیشتر نمایان می‌شود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی