پای درد دل کشاورز لرستانی که سیل زندگی اش را برد / اشکهایی به درشتی انجیر + عکس
حوادث رکنا: «سیل فقط خانههایمان را نبرده، تیشه به ریشه زندگیمان زده. الان صدها خانوار نمیتوانند زمینهای کشاورزیشان را آبیاری کنند. سیل همه زیرساختها را کند و برد. زندگی 80 درصد مردم معمولان لرستان و اطرافش به زمینهای کشاورزی وابسته است.» این حرفها را مسئول یکی از پمپهای کشاورزی شهر معمولان میزند. کنار کشکان پر از آب، غُرنده و گلآلود ایستادهایم و او برایم میگوید که خانه خیلیها را آب نبرده اما زندگیشان را چرا.
علی داد فتاحپور، مسئول یکی از پمپهای آب معمولان که در غرب این شهر قرار دارد، میگوید: «مدتهاست کسی دیم کشاورزی نمیکند. من با همین پمپی که سیل کند و برد، به 50 کشاورز متعهد شدهام آب برسانم. اگر آب نرسانم، فردا میآیند میگویند تو متعهد شدهای؟ پس کو؟ زمینهایمان سوخت و به باد رفت. شما بگویید من چکار کنم؟ بعد هم سفتهام را به اجرا میگذارند؟ من باید با این همه سختی چه کنم؟ از یک طرف سیل به من زده و از طرف دیگر باید نگران شکایت این همه خانواده هم باشم که البته حق هم دارند.» میگوید هزینه تعمیر هر پمپ دستکم 200 میلیون تومان است.
شهر معمولان لرستان به داشتن انجیرهایش معروف است؛ انجیرهای سیاهش. تا پیش از سیل فروردینماه یک هزار و 800 هکتار باغ انجیر و انگور در معمولان وجود داشت که انجیر سیاه تولیدی آن 92درصد بازار مصرف استان و 32 درصد نیاز کشور را تأمین میکرد اما بسیاری از این انجیرزارها و دیگر زمینهای کشاورزی در سیل اخیر زیر آب رفت. البته انجیر تنها محصول کشاورزی این شهر نیست و بیش از 80 درصد مردم این شهر از راه کشاورزی ارتزاق میکنند. گندم، جو و صیفیجات از دیگر محصولات کشاورزی این شهر هستند.
فتاحپور با نگرانی سعی میکند برایم توضیح دهد که چطور زندگیاش آسیب دیده: «300 متر لوله آبرسانی آسیب دیده. فقط ترانس این پمپها 160 میلیون تومان است. الکتروموتور، پمپ، دینام، تابلو برق، همه رفته.»
پمپهایی که کشاورزان معمولانی از آن صحبت میکنند، به بیش از 50 هکتار زمین کشاورزی آب میرسانده. همه این پمپها و لوله آبرسانی به طول 7 کیلومتردر سیل آسیب دیدهاند. کشاورزان میگویند در سیل اخیر استان لرستان 100 پمپ آب آسیب دیده و اگر وضع به همین منوال پیش برود، همه زمینهای کشاورزی میسوزند و خشک میشوند.
یکی از کشاورزها میگوید: «بدون پمپاژ کشاورزی، کشت دیم اینجا افسانهای بیش نیست. این همه حرف میزنند، میگویند کمکمان میکنند، اما کسی اهمیت نمیدهد. نمیگویم به بقیه سیلزدهها کمک نکنید آنها خانه و زندگیشان رفته اما زندگی و نان این همه آدم هم در خطر است.»
زمین صافی را نشانم میدهند که تا همین چند روز قبل انجیرزار بوده و حدود 400- 300 درخت انجیر با برگهای سبزرنگ چسبناک درونش. درختهای انجیر بیست سالهای که سیل از آنها چیزی باقی نگذاشته جز یک زمین صاف و بدون هیچ اثری از سبزی و حیات.
چند کشاورز از راه میرسند. آمدهاند پرس و جو برای اینکه بفهمند کی پمپهای آب دوباره راه میافتد؟ نگران زمینها هستند که اگر زودتر آب نگیرند، میسوزند. میگویند هر کدامشان کلی قرض کرده اند، بذر و کود خریدهاند و اگر زمینهای کشاورزی بسوزد، چه کسی میخواهد جواب طلبکارها را بدهد؟
یکی از کشاورزها میگوید: «منبع اصلی درآمد مردم اینجا کشاورزی است. کشاورزی که نباشد زندگی همه مردم به خطر میافتد.» انجیر، بادام، زیتون و صیفیکاری از عمده محصولات شهر معمولان است. زراعت گندم و جو هم هست.
محمد پناهی، گوجه، خیار، بادمجان، لوبیا و گندم میکارد. صورتش آفتاب سوخته است و از هر کلمهای که بر زبان میآورد، نگرانیاش را میتوان فهمید: «اگر تا چند روز دیگر آب به ما نرسد همه زمینهایمان میسوزد. میدانی چقدر قرض کردم و بذر خیار و کود خریدم؟ به امید اینکه بعداً محصولمان را بفروشیم و بتوانیم قرضمان را بدهیم اما حالا هرکداممان 20- 10 میلیون هم رفتهایم زیربار قرض.»
تعداد زیادی از کشاورزانی که با آنها صحبت میکنم و زمینهایشان خسارت جدی دیده اغلب میگویند: «کمک بلاعوض میخواهند و گرفتن وام با این اوضاع مشکلاتشان را حل نمیکند.»
حاج رضا محمودوند، صاحب چند پمپ آب در معمولان از اینکه تقریباً هیچ مسئولی جوابگویش نیست، گیج شده: «پمپها خراب شده. میگوییم زندگی ما نه، زندگی صدها نفر در خطر است. میگویند حالا رسیدگی میکنیم. آخر چه زمانی میخواهند رسیدگی کنند؟ اصلاً دولت و جهاد کشاورزی بگوید کاری از دست ما برنمیآید راحت. خودمان میرویم یک خاکی توی سرمان میکنیم. وعده دادن الکی بیشتر آزارمان میدهد. الان مدتهاست میگویند پمپ میدهیم. نفری 400 میلیون بابت گرفتن پمپ جدید سفته دادهایم تا دست کم پنج پمپ جدید آب را راه بیندازیم اما فعلاً خبری نیست که نیست. مردم هم حق دارند از ما شکایت کنند. میگویند تعهد دادهای زمینمان را سیراب کنی و حالا باید عمل کنی.»
نبی پور طرحان، باغدار است و در منطقه «زیودار» که به قطب انجیر سیاه ایران هم معروف است، باغ انجیر دارد. در سیل سه هزار و 300 درخت انجیر، یک موتور آب و 200 متر لوله و موتور تراکتورش آسیب دیده: «بیش از 200 هکتار از زمینهای کشاورزی و باغهای منطقه از بین رفته. جهاد کشاورزی فقط از زمینهای ما بازدید کرد و آمار گرفت. حتی نمیدانم برایمان پرونده تشکیل داده یا نه؟ اگر چهار تا پنج کیلومتر کنار رودخانه را لایروبی میکردند، این بلاها سر ما نمیآمد و باغهایمان را آب نمیگرفت. هنوز نتوانستهام وارد باغم شوم و درختهایی را که سالم مانده آبیاری کنم.»
انجیرزار او کنار «مادیان رود» قرار دارد همان رودی که مثل کشکان در سیل اخیر طغیان کرد و زمینهای کشاورزی زیادی را زیر آب برد: «کشاورزیمان که خراب شد و زیر آب رفت، دست کم توقع داریم وامهایمان را بلاعوض کنند. در منطقه کشکان 500 درخت انجیر کاشتم و وام گرفتم اما نمیتوانم پرداخت کنم. انجیر هم 4 سال طول میکشد بار بدهد یک کم به فکر ما کشاورزان باشند.»
به گفته او، سیل ماشینآلات کشاورزیشان را هم برده یا کاملاً به آنها آسیب زده است. امیدوار است دولت این خسارتها را جبران کند چون آنها منبع درآمدشان را از دست دادهاند.
یک هکتار از زمینهای صیفی کاری محمد –ع زیر آب رفته و همین طور انجیرزارهای برادرهایش. او میگوید: «اگر تا چند روز دیگر به زمینهایمان آب نرسد، میسوزند. فعلاً توانستهایم برخی زراعتها را با چشمههای فصلی و با توجه به بارندگیهای اخیر زنده نگه داریم ولی اگر تا یکی دو هفته دیگر پمپها درست نشود و آب نرسد، همه محصول و زندگیمان از دست میرود. البته گندمها که دیگر پیر شدهاند و اگر هم آب برسد، فایدهای ندارد چون باید 20 روز قبل آب میدادیم که نتوانستیم از کشکان آب برداریم.»
به گفته او، مشکلات مردم چند دسته است؛ یک دسته که کشتشان خفه شده و از بین رفته، یک دسته که با تغییر مسیر آب، زمینشان شسته شده و دیگر قابل احیا نیست و عدهای که زمینشان اجاره بوده و حالا نمیدانند با آن چه کنند: «مشکل ما یکی دو تا نیست. حالا همه اینها را اضافه کنید به اینکه جاده اصلیمان یعنی جاده خرم آباد و پلدخترهم در سیل آسیب دیده و نمیدانیم با آن جاده خراب جایگزین، چطور میتوانیم محصولمان را به بازار مصرف بفرستیم. رگ حیاتی اقتصاد ما همین جاده و رودخانه کشکان بود. محصولی که با این وضعیت به خرم آباد و جاهای دیگر برسد، در راه تلف میشود بخصوص انجیر که محصول خیلی ظریفی است و جابهجاییاش در این جادههای پر و پیچ و خم عملاً چیزی از آن باقی نمیگذارد.»
روزها از سیل ویرانگر گذشته. شاید سیل برای ما واژهای نباشد که بخواهیم هر روز تکرارش کنیم اما خیلیها هر روز و هر ساعت سیل و داستانهایش را مرور میکنند حتی خیلی از آنهایی که خانه و کاشانهشان صدمه ندیده، اما به قول خودشان زندگیشان را برده است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ترانه بنییعقوب
ارسال نظر