به گزارش رکنا، پیرزن به اتاق قاضی رفت و ماجرا را اینگونه تعریف کرد: «درست گفتی آقای قاضی Judge خدا هیچ بنده ای را فراموش نمی کند!»  چند سال قبل پسر تازه دامادم بر اثر تصادف Crash با خودروی سواری، قدرت حرکتی خود را از دست داد. در این وضعیت، بیمه حدود ۸۰میلیون تومان به ما پرداخت کرد، اما پزشکان قانونی می گفتند به خاطر شرایط خاص مصدوم، تا یک سال آینده نمی توانند نظر قطعی خود را درباره صدمات وارده اعلام کنند. آن روزها ما کسی را برای پیگیری پرونده تصادف نداشتیم به همین خاطر با مشورت قاضی وکالت نامه محضری به برادرم دادیم تا او پیگیر دریافت دیه باشد. آن روز قاضی به ما گفت: آیا به برادرتان اطمینان و اعتماد کامل دارید؟ من با خنده گفتم: آقای قاضی این آقا برادر من و دایی فرزندم است چگونه می توانیم نسبت به او بی اعتماد باشیم! زندگی سختی را می گذراندم و پسرم هر روز ضعیف تر می شد در همین حال عروسم طناز مهریه اش را به اجرا گذاشت و حدود ۳۰میلیون از پول دیه را گرفت، بقیه پول ها را هم برادرم با وکالتی که از ما داشت بالا کشید. مدتی بعد هم عروسم با این عنوان که نمی تواند با یک فرد معلول زندگی کند آرایش هایش را غلیظ تر کرد و بعد از آن هم با حکم دادگاه طلاق گرفت و رفت. دیگر من مانده بودم و جوانی که هر دم جلوی چشمانم آب می شد. از برادرم به اتهام کلاهبرداری Fraud شکایت کردم اما همه مدارک او برای بالا کشیدن پول های دیه قانونی بود. آن روز آقای قاضی به من گفت: همه چیز را به خدا بسپار! او هیچ بنده ای را فراموش نمی کند! بعد از این ماجرا قاضی مرا به یکی از مراکز امدادی معرفی کرد ومن با کمک آن ها توانستم از عهده مخارج دارو و درمان فرزندم برآیم. ماه محرم بود و من با توسل به ائمه(ع) هر شب به درگاه خداوند دعا می کردم تا این که شبی پسرم با تکان دادن دستش از من آب خواست. از خوشحالی پر می کشیدم تا او را نزد پزشک Doctor معالجش بردم. حدود ۲هفته بیشتر طول نکشید که او سلامتی Health نسبی خود را به دست آورد و حالا هم این پسر خوش اندام  همان جوان معلول ویلچرنشین من است که عروشم باز او را می خواهد. پیرزن ادامه داد: اما از سوی دیگر برادرم معتاد Addicted شد و زندگی خود را «دود» کرد. زنش هم از او طلاق گرفت و اکنون کارتن خواب شده است. عروس سابقم هم به عقدموقت مردی در آمد. آن مرد هم بعد از بالا کشیدن پول هایش او را رها کرد و اکنون آواره کوچه و خیابان است. در این حال او اصرار دارد که دوباره با پسرم ازدواج کند! حالا هم دلم به حالش می سوزد اما نمی توانم آن روزهای تلخ را فراموش کنم... پیرزن به قاضی شعبه ۸۰۲ گفت: کلام آن روز شما را هیچ گاه از یاد نمی برم! دقایقی بعد پیرزن و پسر جوانش در حالی اتاق را ترک کردند که این جمله قاضی را هم با خود به یادگار بردند «خداوند انسان هایی را که به خاطر او گذشت می کنند دوست دارد...»

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

شرط مسخره آتش نشان هنگام نجات دختر 15 ساله گرفتار در سونا +عکس

توطئه شوم و عجیب مرد یزدی برای زن جوانش

پایان وحشتناک ماه عسل برای عروس و داماد همدانی

سپیده زن جوان پس از زالو انداختن سکته مغزی کرد !

عکس دختر سنندجی که با روسری از یک درخت آویزان بود! + تصاویر دلخراش

تولد نوزاد تک چشم در اندونزی! +فیلم 16+

تجاوز وحشیانه به زن جوان / زن 33 ساله روی تخت خواب جان داد +عکس

آخرین خبر از دستگیری های پرونده شورای شهر بابل / بد اخلاقی هایی که با چند زن دیگر شد!

اقدام رقیه عکاس منحرف پرونده شورای شهر بابل آبروی یک زن مشهور را برد + عکس

ازدواج مخفیانه با دختر 11 ساله / وقتی دومین فرزندش به دنیا آمد همه چیز لو رفت + عکس

همخوابی اجباری زن شوهردار تهرانی با راننده تاکسی اینترنتی / بهرام از من فیلم گرفت و ... + عکس

دختر نوجوان هیولای لانه شیطان را بخشید + جزییات باورنکردنی

جاساز موبایل برای فیلمبرداری از دختران در اتاق پرو + عکس

وبگردی