زن هوسران شوهرش را با سیانور کشت / نبش قبر راز قتل را فاش کرد

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از پاییز سال ۱۴۰۰ به دنبال مرگ مرد ۴۷ ساله به نام احمد در خانه‌اش در غرب تهران آغاز شد. بررسی‌ها نشان می‌داد این مرد کارمند در خانه سازمانی دچار عارضه قلبی شده و جان سپرده است.

همسر وی مدعی بود احمد از مدتی قبل بیمار بوده و چندین بار به بیمارستان منتقل شده است. از این رو خانواده اش هیچ شکایتی را مطرح نکرد  و مرد میانسال با مجوز دفن به خاک سپرده شد .

اما یک ماه بعد مادر احمد به پلیس آگاهی رفت و از عروس 36 ساله‌اش به نام فرانک شکایت کرد.

شکایت از عروس

 وی به ماموران گفت: بعد از فوت پسرم وقتی برای سر زدن به نوه‌هایم به  خانه او رفته بودم با زن همسایه روبه رو شدم  که حرف‌های عجیبی می‌زد. او می‌گفت در مدت یک ماهی که پسرم فوت شده مرد غریبه‌ای به خانه عروسم رفت و آمد دارد و عروسم او را برادر ناتنی اش معرفی کرده است .عروسم هرگز برادری نداشته و من به او مشکوک هستم . پسرم  نیز هرگز سابقه بیماری قلبی نداشته و به همین خاطر تقاضا دارم تا بار دیگر علت فوت پسرم بررسی شود.

 با این شکایت ماموران به بررسی پرداختند و به رابطه پنهانی فرانک با یک مرد جوان به نام داریوش پی بردند .آنها از چندین ماه قبل با یکدیگر رابطه پنهانی داشتند.

دستور نبش قبر

با افشای این ماجرا فرضیه وقوع جنایت خانوادگی قوت گرفت و  دستور نبش قبر صادر شد.

بعد از نبش قبر و بررسی دوباره جسد در پزشکی قانونی، کارشناسان علت فوت را مصرف سیانور اعلام کردند .

با اظهار نظر کارشناسان پزشکی قانونی پرونده رنگ و بوی جنایی به خود گرفت و فرانک دستگیر شد .

افشای جنایت خانوادگی

زن جوان  که سعی داشت با دروغگویی‌هایش پلیس را گمراه کند به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل شوهرش اعتراف کرد .

وی گفت: من ۱۳ سال قبل با احمد که ۱۱ سال از من بزرگتر بود ازدواج کردم. ولی هیچ وقت رابطه خوبی با یکدیگر نداشتیم. با اینکه دو فرزند داشتیم مدام با هم درگیر بودیم و احمد راضی به جدایی نبود.

وی ادامه داد:  مدتی قبل در فضای اینستاگرام یکی از آشنایان قدیمی ام به نام داریوش را پیدا کردم .ما سال‌ها قبل به یکدیگر علاقمند بودیم  اما سالها بود از هم هیچ خبری نداشتیم.ما در فضای مجازی با هم صحبت کردیم و من متوجه شدم او هم ازدواج کرده است .من  بارها با او درد دل کردم و از بدرفتاری‌های شوهرم به او گفتم. رابطه عاطفی میان  ما دوباره زنده شده و به یکدیگر علاقمند شده بودیم که  داریوش پیشنهاد داد از همسرم جدا شوم. او هم می‌خواست زنش را طلاق دهد تا با هم زندگی کنیم .اما وقتی گفتم همسرم راضی به جدایی نیست نقشه قتل شوهرم را کشید. او می‌گفت باید شوهرم را بکشم در غیر این صورت عکس‌های خصوصی را که برایش ارسال کرده بودم به شوهرم نشان می‌دهد و حقیقت را به او می‌گوید. من هم از ترسم تسلیم داریوش شدم.

ترفند عجیب برای قتل شوهر

 این زن در تشریح جزئیات قتل گفت: داریوش در چند نوبت سم به من داد و خواست آن را در غذای شوهرم بریزم .شوهرم هر بار بعد از خوردن غذای مسموم حالش بد می‌شد و من مجبور بودم او را به بیمارستان ببرم .من منتظر بودم تا شاهد مرگ شوهرم باشم .اما سم اثر نمی‌کرد. به همین خاطر به داریوش اعتراض کردم و او آخرین بار سیانور به من داد. وقتی آن را در دمنوش ریختم و به شوهرم خوراندم او حالش بد شد و جان سپرد .اما چون مدتی بود همسرم مدام بیمار بود، پزشکان علت مرگ را عارضه قلبی اعلام کردند.

 با اعترافات این زن همدستش نیز ردیابی و بازداشت شد .اما ادعا کرد در قتل دستی نداشته است.

 برای فرانک به اتهام قتل و برای داریوش به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر و آنها در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.

در دادگاه

 در ابتدای جلسه پدر و مادر احمد از طرف خودشان و 2 نوه‌شان درخواست قصاص را مطرح کردند.

 وقتی فرانک روبه روی قضات ایستاد اظهارات قبلی اش را تکرار کرد  و  گفت : باور کنید من راضی به مرگ شوهرم نبودم .داریوش مرا مجبور کرد تا سم را به شوهرم بخورانم .هر بار سم را در غذای احمد می‌ریختم حالش بد می‌شد و من مجبور بودم از او پرستاری کنم .او مرا به دردسر انداخته بود .به همین خاطر به داریوش اعتراض کردم و او آخرین بار قرصی به من داد و گفت آن را از عطاری خریده است .من آن را در دمنوش ریختم و به شوهرم خوراندم که یکباره حال احمد بد شد .

سپس داریوش به دفاع پرداخت و اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت .

وی گفت :من هرگز سمی به فرانک نداده بودم .من قبلاً فقط چند قرص مسکن به فرانک دادم تا خودش آنها را مصرف کن. او به تنهایی نقشه قتل شوهرش را کشید و آن را اجرا کرد.

 در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده زن جوان را به قصاص و داریوش را به ۲۱ سال زندان محکوم کردند.