جنایت در میهمانی شبانه

به گزارش رکنا : شامگاه بیست و نهم بهمن ماه سال ۱۴۰۱ پیکر خونین و نیمه جان یک مرد جوان مقابل بیمارستانی در ورامین پیدا شد .وی فوراً به داخل بیمارستان منتقل و تلاش پزشکان برای نجات وی آغاز شد. اما این مرد که گلوله خورده بود ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد.

بررسی ‌ها نشان می‌داد وی پدرام نام دارد و با شلیک سه گلوله از پا درآمده است .

ردپای زن پژوسواز

با مرگ مرد جوان ماموران در نخستین گام از از تحقیقات به بررسی فیلم دوربین‌های مداربسته پرداختند و دریافتند پیکر نیمه جان پدرام را یک زن پژو سوار مقابل بیمارستان رها کرده بود.

 با اطلاعاتی که ماموران به دست آوردند زن ۳۰ ساله به نام سارا بازداشت شد و پرده از جنایت برداشت.

 وی گفت:من سال‌ها صیغه مردی به نام سهیل بودم. اما مدتی قبل  صیغه ما  تمام شده و با پدرام آشنا شده بودم .آن روز به مهمانی که پدرام در باغی در قرچک تدارک دیده بود رفتم اما سهیل سر رسید و به پدرام شلیک کرد. من بلافاصله پدرام را با ماشین مقابل بیمارستان رساندم تا جان او را نجات دهم. اما از ترس اینکه گرفتار شوم خودم فرار کردم .

ردیابی مرد خشن

با اطلاعاتی که این زن به پلیس داده بود سهیل ۴۵ سال ردیابی بازداشت شد و به شلیک خونین اعتراف کرد.

 وی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در دادگاه

 در ابتدای جلسه مادر و دختر نوجوان قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند و گفتند حاضر به گذشت نیستند.

وقتی متهم روبه روی قضات ایستاد جرمش را گردن گرفت و در تشریح جزییات ماجرا گفت:  ۱۳ سال بود که سارا را صیغه کرده بودم و با او زندگی می کردم. سه ماه بود مدت صیغه تمام شده بود و می‌خواستم آن را تمدید کنم .من عاشق سارا بودم و نمی‌خواستم او را از دست بدهم .

وی ادامه داد :سارا هنوز در خانه من زندگی می‌کرد که به رفتارهای او مشکوک شدم. آن روز وقتی از خانه‌ام بیرون رفت او را تعقیب کردم و متوجه شدم وارد باغی در قرچک شده است. در باغ میهمانی برقرار بود که از دیوار به داخل پریدم و با پدرام روبه رو شدم .من فهمیدم پدرام با سارا رابطه برقرار کرده است.او با قمه به سمتم حمله کرد و  من با اسلحه او را تهدید کردم .او می‌خواست با  قمه مرا بزند به همین خاطر هفت با کتی که همراه داشتم هفت تیر شلیک کردم .ولی قصد کشتن او را نداشتم و بعداً متوجه شدم سه تا از تیرها به پا و قفسه سینه او برخورد کرده است .باور کنید من تیرها را هوایی شلیک کردم و فقط می‌خواستم پدرام را بترسانم تا دست از سر همسر صیغه‌ای ام بردارد.

 وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود ابراز پشیمانی کرد و از اولیای دم خواست او را ببخشند.

 در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.