خالکوبی های زن جوان زندگی اش را به جدایی کشاند + گفتگو با مرد جوان درخواست طلاق را داد

به گزارش رکنا، مهرداد تصمیم گرفته از همسرش جدا شود. رابطه این زوج بعد از سه سال زندگی مشترک به بن‌بست رسیده‌ است. او می‌گوید توقعی که از همسرس داشته چیزی نیست که نازی با رفتارهایش به او نشان می‌دهد.

 مهرداد از زندگی‌اش می‌گوید:

*چطور با همسرت آشنا شدی؟

ما عاشق همدیگر شدیم. نازی دوست نامزد دوستم بود. من از طریق دوستم با او آشنا شدم و بعد هم به عقد هم درآمدیم.

*چه مدتی با او آشنا بودی؟

تقریباً شش ماه با هم رابطه داشتیم. من کسی هستم که دوست دارم خانواده خودم را داشته باشم و زندگی خودم را بسازم برای همین هم در ۲۵ سالگی ازدواج کردم.

*در این سن امکانات برای ازدواج داشتی؟

فوق لیسانس مهندسی عمران دارم و کسب و کارم بد نیست. البته هنوز کارمند هستم و در یک شرکت کار می‌کنم اما چون از دوران دانشجویی کار می‌کردم توانستم تجربه هم کسب کنم و سابقه کار دارم و رتبه دانشگاهی خوبی هم دارم. به همین دلیل خیلی راحت می‌توانم کار پیدا کنم. حالا هم در حدی که بتوانم یک زندگی متوسط را اداره کنم پول دارم.

*همسرت هم کار می‌کند؟

بله او هم سر کار می‌رود اما فعلاً نیازی نیست او در زندگی مشترک به من کمک کند. او همه پولش را خرج خودش می‌کرد.

*اختلاف شما چرا شروع شد؟

نازی روی دستش خالکوبی کرده‌ بود. به او اعتراض کردم و گفتم از خالکوبی خوشم نمی‌آید و او باید از من اجازه می‌گرفت اما نازی گفت خودش تصمیم می‌گیرد.

*یعنی فقط به خاطر یک خالکوبی؟!

نه این‌طور نیست. فقط یک خالکوبی نیست. نازی پس از آن بار یک دستش را به طور کامل خالکوبی کرد، من اصلاً دوست ندارم چنین کاری بکند. سر این موضوع با هم جروبحث کردیم و نازی گفت که هر کاری دوست داشته باشد می‌کند و من نباید دخالت کنم.

*پیش مشاور رفته‌اید؟

بله. ما جلسات زیاد مشاوره رفتیم، هم قبل از دادگاه طلاق و هم بعد از درخواست که من دادم. آنها هم به نازی گفتند که باید به خواسته‌های من هم توجه کند اما نازی این کار را نمی‌کند. او حتی رنگ موهایش را عجیب می‌کند. بینی و لبش را سوراخ می‌کند و من چنین زنی را نمی‌خواهم.

*نازی هم به طلاق راضی است؟

خودش می‌دادند این زندگی دوام ندارد اما به طلاق رضایت نمی‌دهد. فکر می‌کند می‌تواند حق و حقوق بیشتری بگیرد. به هر حال مهریه او پنج سکه طلاست که من قبول کردم بدهم. یک‌جا هم پرداخت می‌کنم. قرار بود بعد از ازدواج هرچه داریم تقسیم کنیم، به همین دلیل مهریه کمی درخواست کرد.

*خانواده‌ات چه می‌گویند؟

آنها دخالتی نمی‌کنند. همه چیز را به خودم سپرده‌ام و من فقط طلاق می‌خواهم.