گفتگو با گروگانگیر کینه ای پالادیوم / بخاطر مرد کارخانه دار 12 سال زندان بودم + عکس

به گزارش رکنا، ساعت 5:15 بعد از ظهر پنجشنبه 20 اردیبهشت، صدای زنگ تلفن همراه مرد کارخانه دار بلند شد. با دیدن شماره همسرش که روی صفحه تلفن افتاده بود نگران شد چون همین چند دقیقه قبل همسر و دختر نوجوانش با خودرو از خانه خارج شده بودند. بلافاصله تلفن را جواب داد اما به جای همسرش، صدای مردی ناآشنا را از پشت خط شنید: «اگر همسر و دخترت را زنده می‌خواهی، خیلی سریع هر چقدر دلار و سکه می‌توانی تهیه کن، دوباره تماس می‌گیرم و می‌گویم چه کار کنی؟ فقط حواست باشد اگر در این مورد حرفی به پلیس بزنی دیگر زن و بچه ات را نمی‌بینی.» مرد ناشناس قبل از اینکه طرف مقابل حرفی بزند تلفن را قطع کرد.

اخاذی میلیاردی

مرد کارخانه دار که از شنیدن حرف‌های مرد گروگانگیر شوکه شده بود نمی‌دانست باید چه کار کند برای چند لحظه فکرهای مختلفی به ذهنش خطور کرد اول تصمیم گرفت پول‌ها را فراهم کند اما بعد فکر کرد اگر مثل خبرهایی که در صفحات حوادث روزنامه‌ها خوانده گروگانگیر بعد از گرفتن پول زن و بچه‌اش را سر به‌نیست کند چه؟ به همین خاطر خیلی‌سریع با پلیس تماس گرفت و ماجرای آدم‌ربایی را خبر داد.

 لحظاتی بعد اکیپی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند. مأموران در نخستین گام به ردزنی محل تردد خودروی زن جوان پرداختند.

 دوربین‌ها نشان می‌داد که خودروی شاسی بلند چند میلیاردی زن جوان در خیابان مقدس اردبیلی در حال حرکت است. بلافاصله کارآگاهان اداره آگاهی و مأموران کلانتری 122 دربند خودرو را به محاصره درآوردند.

تهدید به آتش سوزی

گروگانگیر که به همراه دو گروگانش داخل خودرو نشسته بود، با دیدن مأموران پلیس در یک قدمی خود ناگهان ظرف بنزین 4 لیتری را که همراه داشت داخل خودرو باز و تهدید کرد که بنزین را روی گروگان‌هایش ریخته و آن‌ها را آتش می‌زند.

 لحظاتی بعد در اقدامی هولناک فندکی را که در دست داشت روشن و به ظرف بنزین نزدیک کرد که ناگهان گاز متصاعد شده از داخل ظرف شعله ور شد و آتش سراپای گروگانگیر و دختربچه 13 ساله را گرفت و آنها دچار سوختگی شدند. کارآگاهان با دیدن این صحنه آتش سوزی بلافاصله شیشه خودرو را شکسته و با خروج گروگانگیر و گروگان‌ها آتش را خاموش کردند. با انتقال آنها به بیمارستان پزشکان اعلام کردند متهم دچار 40 درصد سوختگی شده و دختر نوجوان نیز از ناحیه دست و صورت آسیب دیده که تحت درمان قرار گرفتند.

سردار عباسعلی محمدیان، فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با گزارش این خبر در کمتر از ۱۰ دقیقه پس از اولین تماس، خودرویی که با آن گروگانگیری شده بود شناسایی شد و با اقدامات پلیس گروگانگیر دستگیر و گروگان‌ها آزاد شدند. در تحقیقات اولیه، انگیزه گروگانگیری، انتقام و اخاذی از پدر خانواده عنوان شد.

گفت‌و‌گو با متهم

 متهم مرد میانسالی است که به تازگی از زندان آزاد شده و با انگیزه انتقامگیری و رسیدن به میلیاردها تومان پول، دست به گروگانگیری مادر و دختر زده بود.

این خانواده را از کجا می‌شناختی؟

12 سال قبل از خانه آنها سرقت کرده بودم اما با شکایت آنها دستگیر شدم و به زندان افتادم.  این قضیه را فراموش نکرده بودم و به فکر انتقامگیری و البته پولدار شدن هم بودم.

ماجرای سرقت چه بود؟

سال‌ها قبل به خاطر سرقت در زندان بودم که آنجا از هم‌سلولی‌ها آمار پولدارهای شهر را گرفته بودم. وقتی آزاد شدم تصمیم گرفتم به خانه یکی از آنها که مرد کارخانه‌داری بود بروم. نشانی‌اش را پیدا کردم و از طریق بالکن وارد اتاق خواب بچه‌اش شدم.

در اتاق چشمم به اسلحه اسباب بازی افتاد که روی زمین افتاده بود. ناخودآگاه آن را برداشتم و وارد پذیرایی شدم. با سر و صدای من، صاحبخانه بیدار شد و باهم روبه‌رو شدیم. او با تصور اینکه اسلحه‌ای که به‌دست دارم واقعی است مقاومتی نکرد و به طرف گاوصندوق خانه‌اش رفت و حدود 40 میلیون تومان پول و دلار به من داد قبل از فرار یک خودروی پژو که در حیاط بود را نیز سوار شدم و آنجا را ترک کردم.

چطور بازداشت شدی؟

به پلیس خبر داد و با ردیابی خودرو دستگیر شدم و مرا به 12 سال حبس محکوم کردند.

 چه شد که به فکر

 آدم ربایی افتادی؟

 در مدتی که در زندان بودم مدام در ذهنم نقشه انتقامگیری از مرد کارخانه دار را می‌کشیدم. نقشه‌های مختلفی به ذهنم رسید و بهترین آنها گروگانگیری اعضای خانواده‌اش بود. چند روز قبل که از زندان آزاد شدم، به سراغشان رفتم و روز حادثه در مقابل خانه‌اش به کمین نشستم. وقتی همسر و دخترش سوار بر خودرو از پارکینگ خارج شدند در یک فرصت مناسب با تهدید سوار بر خودرو شده و آنها را گروگان گرفتم.

برای آزادی گروگان‌ها چقدر می‌خواستی؟

برایم فرقی نمی‌کرد. هر چه بیشتر بهتر. اما می‌خواستم به دلار باشد و محل قرار را هم می‌خواستم بعد از فراهم کردن پول‌ها بگویم.

اگر پول‌ها را می‌گرفتی کجا می‌رفتی؟

نمی دانم. شاید از کشور خارج می‌شدم، شاید هم زندگی مخفیانه‌ای برای خود تشکیل می‌دادم اما می‌دانستم که یک روز دستگیر می‌شوم.

گروگانگیری تهران

گروگانگیری تهران