شرط زیبای برای بخشیدن مرد اعدامی در آستانه سال نو / کامبیز یک زن را کشته بود!

به گزارش رکنا، 2 آبان سال 89 زن جوانی با پلیس تماس گرفت و از استشمام بوی نامطبوعی از خانه همسایه خبر داد و گفت: مدتی قبل زن میانسالی در همسایگی خانه ما ساکن شد، اما از 6 روز قبل او را ندیدم، فقط دو مرد از خانه او خارج شده و سوار بر موتور و خودرویی که جلوی خانه پارک بود محل را ترک کردند. همه اینها باعث شد نگران زن همسایه شوم و احتمال می‌دهم برای او اتفاقی افتاده باشد.

به دنبال این تماس موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد و پس از هماهنگی‌های قضایی، مأموران کلانتری و آتش‌نشانی راهی محل شدند. چندین‌بار زنگ در خانه زن میانسال زده شد و با توجه به اینکه کسی پاسخگو نبود، مأموران در را شکسته و وارد خانه او شدند.با ورود آنها به خانه، آثار به‌هم ریختگی مشاهده شد و در یکی از اتاق‌خواب‌ها نیز با جسد فرانک، زن میانسال مواجه شدند.

دست و پای زن تنها بسته شده بود و از ضرباتی که به سر خورده بود و با توجه به پایه خونی شمعدانی که کنار جسد بود، مشخص شد فرانک با ضربات شمعدانی جانش را از دست داده است، گرچه دور گردن زن میانسال نیز شالی پیچیده شده بود. متخصصان پزشکی قانونی زمان مرگ را 5 روز قبل اعلام کردند.

تحقیقات اولیه نشان می‌داد زن میانسال چندین‌بار به ژاپن سفر داشته و به تازگی به ایران آمده است. دو پسرش ساکن ایران هستند اما یکی از دخترهایش در ژاپن زندگی می‌کند و مسافرت‌هایش نیز به خاطر دیدن دخترش بوده است.

تحقیقات میدانی نشان می‌داد 400 میلیون تومان پول نقد، 7 کیلو طلا، سکه و ساعت طلا و مقدار زیادی وسایل با ارزش از خانه به سرقت رفته است.

سرنخی از قاتل

ماجرای قتل زن میانسال به خانواده‌اش اعلام و دختر مقتول راهی ایران شد و اطلاعاتی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد که آنها را به متهمان اصلی پرونده رساند.

او گفت: 2 روز قبل از اینکه مادرم کشته شود با او صحبت کردم و از اسباب‌کشی برایم گفت. همچنین گفت که مرد جوانی به نام کامبیز کارهای مادرم را انجام می‌داده و مادرم به او مبلغی پول قرض داده است، اما چه مقدار را نمی‌دانم فقط می‌دانم که قرار بود کامبیز به خانه‌اش برود و در مورد بدهی‌اش با او صحبت کند.

با اطلاعاتی که دختر مقتول در اختیار مأموران قرار داد، تحقیقات برای دستگیری کامبیز ادامه یافت، همزمان مشخصات 7 کیلو طلا و سکه به طلافروشی ها اعلام شد و چند روز بعد مرد طلافروشی در تماس با پلیس عنوان کرد که دو مرد برای فروش مقداری طلای بدون فاکتور به مغازه‌اش آمده‌اند.

به دنبال این تماس، مأموران راهی محل شده و دو مرد مشکوک را بازداشت کردند. دو مرد جوان در تحقیقات عنوان کردند: مدتی قبل با مردی به نام کامبیز آشنا شدیم. او با ما تماس گرفت و پیشنهاد وسوسه‌کننده‌ای داد. کامبیز از ما خواست به خانه‌ای برویم و وسایل باارزش آن را سرقت کنیم، ما هم که از ماجرا بی‌خبر بودیم راهی خانه مورد نظر شدیم و وسایل با ارزش را با خود بیرون آوردیم، بعد هم به خانه کامبیز رفتیم و او مقدار زیادی طلا که حدود یک کیلو انگشتر بود برایمان آورد و از ما خواست هر چقدر می‌توانیم آنها را بفروشیم. ما هم به پیشنهاد او راهی طلافروشی شدیم و قرار شد سهمی از فروش طلاها را به ما بدهد.

دستگیری متهمان

تمامی مدارک و سرنخ‌های به دست آمده نشان می‌داد کامبیز عامل این جنایت است و در نهایت مرد جوان بازداشت شد. گرچه او ابتدا منکر قتل بود اما در مواجهه با مدارک پلیسی به قتل اعتراف کرد: در رفت‌وآمدهایی که به خانه مقتول داشتم، متوجه شدم وضع مالی خوبی دارد و همین مسأله مرا وسوسه کرد تا او را به قتل برسانم. روز حادثه به همراه همسرم به خانه او رفتیم و از زنم خواستم به اتاق برود و هیچ کاری نکند.

او ادامه داد: طبق نقشه ابتدا داخل چای مواد بی‌هوشی ریختم و زمانی که زن میانسال نیمه‌جان شد با شمعدانی دو ضربه به سرش زدم و برای اطمینان دست‌ها و پاهایش را بسته و دور گردنش شالی پیچیدم. مقداری از طلاها و پول‌هایش را سرقت کردیم اما از آنجایی که استرس زیادی داشتم از دو همدستم خواستم برای سرقت مابقی وسایل به خانه‌اش بروند.

13 سال بعد

با اعتراف متهم، همسرش نیز بازداشت شد و در دادگاه چهار متهم این پرونده پای میز محاکمه رفتند. قضات دادگاه به درخواست اولیای دم حکم قصاص کامبیز را صادر کردند و همسرش به 15 سال حبس و دو متهم دیگر نیز به چند سال حبس محکوم شدند.

کامبیز یک‌بار پای چوبه دار رفت اما موفق شد در آخرین لحظات از اولیای دم مهلت بگیرد، ولی وقتی نام مرد زندانی برای دومین‌بار در لیست اجرای حکم قصاص قرار گرفت با تلاش دادیار امین کرمانی‌نژاد از شعبه چهارم دادیاری دادسرای امور جنایی پایتخت موفق شد از اولیای دم به شرط پرداخت دیه رضایت بگیرد. اولیای دم اظهار داشتند برای رضای خدا می‌خواهند این مبلغ را صرف امور خیرخواهانه و خرید لباس برای کودکان نیازمند در شب سال نو کنند. بدین ترتیب مرد زندانی با پرداخت دیه به‌زودی آزاد خواهد شد.