وحشتناک تر از اعدام برای قاتل پسر 15 ساله قبل اجرای حکم  قصاص/ خانواده اش جان فدای او شدند + عکس و فیلم

به گزارش رکنا، 15 آبان سال 1400، روزی سیاه و غمبار برای خانواده سرکوت قادری است. روزی‌ که یک قاتل بیست و چند ساله، جان پسر ۱۵ ساله آنها را گرفت و غم به دل‌شان نشاند. محمد قادری، پسرعموی سرکوت، آن روز شاهد قتل سرکوت بود و به چشم دید که پسر نوجوان چطور در خونش غوطه خورد.

آن‌طور که پسرعموی سرکوت به جام‌جم توضیح می‌دهد: «سرکوت در روستای پیچون زندگی می‌کرد و چون در این روستا مقطع راهنمایی نبود، برای ادامه تحصیل به روستای نگل رفت. او در این روستا خوابگاه داشت و چند روز در هفته به خانواده‌اش سر می‌زد. روز جنایت، یک خودروی حمل مرغ یخ‌زده چپ ‌کرده و سرکوت هم همان‌جا بود. بعد از مدتی، پسرعموی سرکوت هم آمد و مدتی‌کنار هم نشستند و صحبت ‌کردند. با گذشت یک ساعت، ماموران نیروی انتظامی و راهنمایی‌و‌رانندگی هم به محل تصادف آمدند و هنوز مدتی از آمدن آنها نگذشته بودکه یک پژوی ۴۰۵ حامل چند سرنشین از سمت مریوان آمد و سرنشینان آن پس از پیاده‌شدن از خودرو شروع به عربده‌کشی و شلوغ‌کاری در محل‌ کردند. از بین آنها پسر بیست و چند ساله‌ای ناگهان سربازی را غافلگیر کرد و با گرفتن اسلحه‌اش، بی‌هدف شروع به تیراندازی به سمت مردمی ‌کرد که در محل تجمع ‌کرده بودند. سرکوت هم جز همان مردم بود. پسر جوان چند تیر شلیک و یکی از تیرها مستقیم به سرکوت اصابت ‌کرد و روی زمین افتاد.»

پسر‌عموی سرکوت ادامه ماجرا را توضیح می‌دهد: «قاتل فهمید که تیرش به سرکوت خورد و برای همین به‌سرعت از محل جنایت فرار کرد. قاتل و سرکوت هیچ آشنایی با هم نداشتند و هیچ درگیری هم آنجا رخ نداده بود اما یک‌دفعه آن 4 سرنشین پژو آمدند و مرتکب جنایت شدند. من هم آنان را نمی‌شناختم و بعد از جنایت متوجه شدم بچه مریوان بودند. سرکوت را خودم به بیمارستان بردم اما گفتند متاسفانه او فوت ‌کرده است.»

بعد از قتل سرکوت، خانواده او تقاضای قصاص داشتند و با اعلام رای دادگاه، خانواده قاتل به تکاپو افتادند تا هر‌طور شده از خانواده سرکوت رضایت بگیرند:« خانواده او زیاد به خانه عمویم می‌آمدند. مادر و خواهران قاتل همیشه دنبال رضایت بودند و می‌گفتند از اعدام پسرمان صرف‌نظر کنید و دامادشان هم خیلی پیگیر این قضیه بود. در مدت دو سالی‌که قاتل در زندان بود، با او هیچ صحبتی نکردیم. حتی نمی‌دانیم او قبل از ارتکاب جنایت، آدم شروری بود یا نه.»

در این مدت، کاک اقبال قادری، پدر سرکوت حاضر به رضایت دادن نبود تا چند روز پیش‌که مسئولان زندان سنندج به خانواده قاتل اطلاع دادند برای آخرین دیدار به زندان بروند. آنها سوار بر خودرو به سمت سنندج حرکت ‌کردند و آخرین دیدار هم برگزار شد. اینجا دیگر پایان خط بود. بعد از آخرین خداحافظی‌ها، همگی به سمت مریوان حرکت ‌کردند اما در مسیر مریوان __ سنندج تصادف‌ کردند و 4 نفر از سرنشینان فوت شدند: «آن‌طور که شنیده‌ام، داماد، پدر، یکی از خواهرها و خواهرزاده چند ماهه قاتل در تصادف فوت شدند و گویا مادر و خواهر دیگرش هنوز در کما هستند. با شنیدن این خبر، عمویم به این نتیجه رسید که اعدام قاتل با این شرایط چیزی شبیه قتل است و برای همین چند روز پیش با حضور خیران مریوان و به خاطر رضای خدا از قصاص قاتل‌ گذشت ‌کرد.»

مقتول سنندجی