نقشه قتل مرد جوان به دست زن خائنش لو رفت / جنایتی که 2 سال طول کشید + جزییات

به گزارش رکنا، خانواده مردی 2 سال پیش با مراجعه به دادسرای جنایی تهران از عروس‌شان به خاطر دخالت در مرگ پسرشان شکایت کردند. این خانواده گفتند: پسر ما از مدت‌ها قبل از فوتش دچار بیماری‌‌های مرموزی بود که در مراجعات متعددش به پزشکان دلیل بیماری‌هایش پیدا نشد؛ اما هر چند وقت یک بار بیماری او تشدید و باعث می‌شد مدتی را در بیمارستان بگذراند.

هر دفعه آزمایش‌های متعددی از او انجام می‌شد اما دلیل بدحال شدنش برای پزشکان مبهم بود. این روند ادامه داشت تا اینکه در پاییز سال 1400 وقتی مادرش در خانه او مهمان بود دوباره حالش بد شد. آن شب مادر و همسرش او را به بیمارستان بردند و حدود 24 ساعت بعد هم فوت کرد.

این خانواده در ادامه تشریح شکایت خود گفتند: در آن زمان پزشکان مرگ را ناشی از سکته تشخیص دادند و ما هم با توجه به اینکه قبلاً بدحال می‌شد، به موضوع مشکوک نشدیم. بعد از همه این ماجراها ما با هم مشورت کردیم و تصمیم گفتیم جسد را به شهرستان ببریم و در شهر خودمان دفن کنیم، همین کار را هم کردیم.

این خانواده در مورد دلیل شکایت خود گفتند:‌ آن زمان چیزی به نظرمان عجیب نبود و شکایتی نداشتیم اما الآن یکی از همسایه‌های خانه پسرمان موضوعات مشکوکی را به ما اطلاع داده است. او از رفت و آمد مردی به خانه پسر و عروس‌مان خبر داده که ما از آن بی‌اطلاع هستیم. چون نوه‌های ما با همسر  پسرمان زندگی می‌کنند، این موضوع برای ما هم عجیب بود. آن آشنا به ما گفت از عروس‌مان در مورد مردی که به خانه‌اش رفت و آمد دارد سوال کرده و هر بار او یک چیز گفته است. به همین دلیل هم او لازم دیده که ما را در جریان بگذارد و ما هم الآن از عروس‌مان به خاطر رفتار مشکوکش شکایت داریم.

در پی این شکایت، بررسی پرونده دوباره در دستور کار قرار گرفت و در آزمایش‌ها دقیق‌تر مسمومیت دارویی متوفی تایید شد. این در حالی بود که تحقیقات نامحسوس ماموران پلیس رفت و آمد‌های مشکوک به خانه زن مظنون را تایید کرد؛ بنابراین زن جوان برای تحقیقات بیشتر احضار، اما منکر ادعاهای خانواده شوهر سابقش شد.

این زن زمانی که در برابر ضد و نقیض‌گویی‌های خود قرار گرفت و با مدارکی که پلیس به دست آورده بود مواجه شد به مسموم کردن شوهر خود اعتراف کرد و گفت:‌ از چند سال پیش با مردی آشنا شدم و از اختلاف با شوهرم برایش گفتم چون از آزار دیدن خسته شده بودم. از او خواستم در خلاص شدن از سختی‌ها به من کمک کند او هم کپسول‌هایی را به من داد که نمی‌دانم محتویاتش چه بود اما بدحالی‌های دائم شوهرم به خاطر همان داروها بود و می‌خواستیم به‌مرور او را بکشیم تا کسی به ما شک نکند و بعد هم که آب‌ها از آسیباب افتاد با هم ازدواج کنیم. این نقشه را ادامه دادیم تا اینکه در نهایت زمانی که مادرشوهرم در خانه ما بود بار دیگر حال شوهرم بد شد و او را به بیمارستان بردیم که پس از آن زیاد دوام نیاورد و فوت شد.

در حال حاضر با این اعترافات، مردی که با این زن همدستی داشته نیز دستگیر و تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شده است.