دردسر خرید قرص لاغری در شبکه مجازی برای دختر جوان مشهدی
رکنا: از روزی که فهمیدم چه بلای وحشتناکی به سرم آمده است دیگر شب و روز ندارم و مدام پیگیر این ماجرا در دستگاه قضایی هستم تا حداقل دختران و زنان دیگری مانند من این اشتباه هولناک را تکرار نکنند چرا که هر لحظه احتمال دارد عضوی از پیکرشان را از دست بدهند یا جانشان در معرض خطر قرار گیرد و ...
به گزارش رکنا، دختر جوانی که به دلیل مصرف داروهای تقلبی چاقی و لاغری دچار عوارض وحشتناکی شده است در حالی که به شدت اشک می ریخت و از دستگاه قضایی استمداد می طلبید تا با عاملان فروش این گونه داروها در فضاهای مجازی برخوردی قاطع داشته باشند که جان مردم را به بازی گرفته اند، درباره این ماجرای تلخ به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: از این که پیکری لاغر داشتم ناراحت بودم و می خواستم به هر طریق ممکن از این وضعیت رها شوم و با اندکی اضافه وزن به شرایط ایده آل برسم به همین دلیل در اواخر سال 98 هنگامی که در شبکه های اجتماعی جست وجو می کردم ناگهان چشمانم روی تبلیغ داروهای چاقی و لاغری خیره ماند! من هم ابتدا مانند بسیاری از شهروندان به این گونه تبلیغات در فضای مجازی اعتقادی نداشتم و آن ها را سودجویی یا کلاهبرداری می دانستم، اما زمانی که دیدم فروشنده داروها، پزشکان طب سنتی را به عنوان همکار و ناظر بر تهیه و تولید داروها معرفی می کند اندکی درنگ کردم و به جست وجو در تبلیغات زنی به نام «آرزو» ادامه دادم،طولی نکشید که با وسوسه های لاغری در مدت کوتاه، فریب خوردم و با فروشنده داروهای لاغری به صورت مجازی ارتباط برقرار کردم. از سوی دیگر نام پزشکان متخصص تغذیه یا پزشکانی که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی برنامه های آموزشی و سلامت داشتند، مرا به دام شیاد اینترنتی انداخت و به اعتماد و اعتبار این پزشکان سرشناس که حتی فیلم آن ها در پیج اینستاگرامی منتشر می شد، درخواست مجموعه کامل داروهای لاغری را دادم و آن ها را خریدم . حدود یک ماه بود که از کپسول ها و پودرهای ارسالی استفاده می کردم. در مدت کوتاهی اشتهایم افزایش پیدا کرد و احساس تورم در بدنم داشتم. یک ماه بعد، زمانی که مجموعه داروها به پایان رسید و دیگر دارویی برای مصرف نداشتم ناگهان دردهای عجیبی سراغم آمد گویی استخوان هایم می سوخت و از شدت درد به خود می پیچیدم. زانوهایم را جمع می کردم و جیغ می زدم، حالا دیگر پاهایم نیز بی حس شده بودند به طوری که در آستانه فلج شدن قرار داشتم. لرزش وحشتناکی در اندامم به وجود آمد و به دختری عصبی تبدیل شدم که مدام فریاد می زدم، اما دلیل آن را نمی دانستم تا این که دوباره وارد پیج اینستاگرامی آن خانم شدم و در زیر یکی از پست هایش پیام گذاشتم که به چنین عوارضی دچار شده ام! اما خیلی زود مرا در فهرست سیاه قرار داد و به قول معروف بلاکم کرد. در حالی که هنوز متوجه نبودم چه بلایی به سرم آمده است ناگهان با اسامی و پیام های زیادی روبه رو شدم که از شاکیان و مصرف کنندگان داروهای تقلبی این خانم برایم ارسال شد چرا که آن ها برای لحظه ای پیام مرا زیر پست آن زن دیده بودند. تازه فهمیدم که چه اشتباه بزرگی را مرتکب شده ام. خلاصه هنگامی که تصمیم به شکایت از فروشنده داروهای تقلبی در فضای مجازی گرفتم با افراد و شاکیان زیادی برخورد کردم که از شهرهای مختلف کشور از این شیاد اینترنتی شکایت کرده بودند، اما او در حالی همچنان به فعالیت های مجرمانه خود ادامه می داد که سازمان غذا و دارو نیز در نامه های متعدد فعالیت های وی را با اتهامات گوناگون، غیرمجاز و خطرناک اعلام کرده بود.
بالاخره دادگاه وی را به تحمل دو سال زندان محکوم کرد ولی این حکم در دادگاه تجدیدنظر خراسان رضوی به مدت 5 سال تعلیق شد تا متهم هر ماه خود را به معاونت غذا و داروی محل سکونتش معرفی کند و تعهد بدهد که دیگر داروهای تقلبی عرضه نمی کند! ولی هنوز مدت کوتاهی از این ماجرا نگذشته بود که مشخص شد او همچنان به اقدامات مجرمانه خود در فضاهای مجازی ادامه می دهد و بدین ترتیب حکم تعلیقی وی با نظر مقام قضایی در شهرستان کرج لغو و دوباره حکم جلب او صادر شد. اکنون که بسیاری از دختران و زنان در نقاط مختلف کشور فریب تبلیغات واهی را خورده اند و به عوارض خطرناکی دچار شده اند، من هم می خواهم فریاد بزنم «آی دختران جوان، فریب شیادهای اینترنتی را نخورید!»
ماجرای واقعی براساس سرگذشت یکی از مخاطبان روزنامه خراسان
ارسال نظر