شلیک مرگبار داماد کینه ای به پدرزنش پس از طلاق + انگیزه

به گزارش رکنا، ساعت ۲۰ شامگاه 12 دی ماه سال ۱۴۰۰ صدای شلیک چند گلوله در یکی از خیابان‌های فشافویه پیچید و مرد ۶۰ ساله ای به نام عزیز که هدف شلیک گلوله قرار گرفته بود در خون غلتید.

عزیز بلافاصله به بیمارستان هفت تیر منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات جان سپرد و کارشناسان پزشکی قانونی اصابت گلوله به شکم و سینه وی را علت مرگ اعلام کردند.

با مرگ مرد میانسال ماموران به بررسی پرداختند و دریافتند وی از سوی داماد سابقش به نام حمید کشته شده و عامل جنایت با موتور سیکلت از محل گریخته است.

ماموران به ردیابی داماد فراری پرداختند اما ردی از وی به دست نیاوردند. تا اینکه 20 اسفند ماه همان سال به پلیس آگاهی رفت و تسلیم پلیس شد. حمید اسلحه و 8 تیر جنگی اش را تحویل پلیس داد و از قتل پدرزن سابقش ابراز پشیمانی کرد.

تشریح شلیک خونین به پدرزن

متهم 37ساله به شلیک خون به پدرزن سابقش اعتراف کرد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: ۷ سال قبل با همسرم ازدواج کردم و حالا صاحب یک پسر 6 ساله هستم. من و همسرم از همان ابتدای زندگی مشترک مدام با هم اختلاف داشتیم. اختلاف های ما ادامه پیدا کرد تا اینکه 2 سال قبل از هم جدا شدیم. پسرم با همسرم زندگی می کرد اما همسرم اجازه نمی داد او را ببینم.

وی ادامه داد: در این مدت بارها از سوی پدرزنم تهدید به مرگ شده بودم. به همین خاطر و از ترسم یک کلت کمری را به مبلغ ۸ میلیون تومان خریدم.

آخرین بار مقابل خانه پدرزنم رفته بودم تا با همسر سابقم صحبت کنم. من بارها به همسرم گفته بودم حق دارم پسرم را ببینم. اما اجازه نمی داد حتی با او تلفنی صحبت کنم. آن روز مقابل در خانه پدرزن سابقم رفته بودم و میخواستم پسرم را به شهرستان ببرم اما پدر زنم مقابل در آمد و با من درگیر شد. او به رویم چاقو کشید و من هم از ترسم اسلحه ای را که همراه داشتم بیرون آوردم و نفهمیدم چطور شد که به او شلیک کردم.

وی گفت: من کارگر هستم و با کارگری زندگی ام را می‌گذرانم. بعد از جدایی از همسرم به مواد مخدر معتاد شدم و آن روز حالت طبیعی نداشتم. باور کنید من نمی خواستم پدر زن سابقم را بکشم. فقط اسلحه همراهم برده بودم تا او را بترسانم اما وقتی با چاقو به سمتم حمله کرد نفهمیدم چه کار می کنم. من بعد از قتل فرار کردم و در این مدت در بیابانهای حاشیه تهران پنهان بودم. تا اینکه متوجه شدم پدر زنم در بیمارستان جان سپرده است. من از زندگی مخفیانه خسته شده بودم که خودم به پلیس آگاهی رفتم و خودم را معرفی کردم.

وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و از سوی شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی فشافویه برایش کیفرخواست صادر و پرونده اش به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. تا وی به زودی در دادگاه از خود دفاع کند.

این در حالی است که اولیای دم برای وی حکم قصاص خواسته اند.