از جزئیات تیراندازی در عروسی در تبریز تا تبدیل زیرزمین به خانه فساد

به گزارش خبرنگار حوادث رکنا در تبریز، برای اطلاع از جزئیات این اتفاق ناگوار، به محل حادثه رفتیم و با افراد درگیر و نیز همسایگان و اصناف و کسبه محله مصاحبه ای انجام دادیم.

سوپرمارکت محله در گفت و گو با خبرنگار حوادث رکنا در تبریز ضمن ابراز تنفر از برگزاری انواع و اقسام جشن های غیرمجاز و پارتی در زیرزمین این ساختمان گفت: چندین مدت است که اصلا اینجا آرامش و آسایش نداریم؛ این سلب آرامش از محله، به خصوص آخر هفته ها روز پنج شنبه به اوج خود می رسد.

وی افزود: زن و بچه ما در این محل زندگی می کنند؛ رفتار افرادی که به این زیرزمین می آیند به حدی زننده و بد است خجالت می کشم بگویم؛ همیشه در حالت مست و خماری هستند و به دلیل این که زیرزمین سرویس بهداشتی ندارد برای اجابت مزاج خود به منزل همسایه ها رجوع می کنند و یا این که کار خود را در همین کوچه و مقابل منزل یکی از همسایه ها انجام می دهند.

این شهروند ادامه داد: واقعا نمی دانیم حرف دل خود را به چه کسی و چه نهادی بگوییم و با توجه به این که صاحب ساختمان از وکلای بانفوذ دادگستری است و دوست و آشنا زیاد دارد و پشتش به همان ها گرم استف از دست ما مردم محله کاری برنمی آید حتی چندین بار به اتفاق تمام همسایه ها طوماری را برعلیه رفتارهایی که در این زیرزمین انجام می شود، امضا کرده ایم؛ اما کاری از پیش نبرده است.

میوه فروش محله فرد دیگری که از رفتارهای نابهنجاری که در این زیرزمین انجام می شد به ستوه آمده بود به خبرنگار رکنا گفت: تقریبا پنج ماهی می شود که زیر زمین ساختمان روبرویی تبدیل به خانه فساد شده است. از دست این افراد دیگر نه آرامش داریم و نه آسایش. جرعت اعتراض هم نداریم. زیرا صاحب ساختمان فردی کله گنده و بانفوذ است و به همین دلیل هم است که علی رغم انجام امورات غیراخلاقی و خلاف عرف و شرع، هیچ اقدامی برای پلمپ این ساختمان انجام نمی شود.

وی ادامه داد: حالا مشکلی با شلوغی محله و ازدیاد افراد نداریم، اما با طرز رفتار آنان که بسیار کار خلاف شرع انجام می دهند مشکل داریم. اینجا خانواده زندگی می کند و جای این گونه کارها نیست!

 

جزئیات روز حادثه

"علی"، یکی از افراد درگیر در این حادثه، در گفت و گو با خبرنگار حوادث رکنا در تبریز در رابطه با جزئیات روز حادثه گفت: آخرهای شب روز پنج شنبه بود که وقتی مقابل درب منزلمان رسیدم چند نفری را دیدم که در حالت مست مقابل در ما نشسته بودند و در حال شرب خم بودند. عصبانی شده و اعتراض کردم؛ چرا که بار اول یا دوم نبود که این اتفاق می افتاد، بلکه به دفعات شاهد این چنین صحنه ها و حتی صحنه های خیلی بدتر از این بودیم. اما آنان مقابل این اعتراض ما گردن کلفتی کردند و گفتند کارهای ما به هیچ کس هیچ ارتباطی ندارد.

به خانه رفتم و موضوع را به پدرم گفتم. وقتی پدرم موضوع را شنید بسیار عصبانی شد و گفت: "اینان تا کی می خواهند به این کارهای خود ادامه دهند، این جا خانواده و زن و بچه زندگی می کنند" این ها را گفت و با حالت عصبانیت بلند شد و رفت. من هم از پنجره نگاه می کردم؛ وی بعد از درگیری لفظی با همان افراد، سراغ همسایه بالایی، که از دوستان پدرم است، رفت. چون نه تنها او بلکه تمام همسایه ها به اعمال و کارهای خلاف اخلاقی که هر روز و هر هفته در این زیرزمین انجام می شود به شدت معترض بودند.

هر دو به سمت همان افراد آمدند و دوباره درگیری لفظی شروع شد؛ اما آنان به زیرزمین رفتند و تمام افراد حاضر در عروسی را که نزدیک به 40 نفر می شد را با خود آوردند که این همسایه ها مدام به ما اعتراض می کنند و اجازه نمی دهند از وقت خود لذت کافی را ببریم. متاسفانه آن روز هم عروسی یکی از کله گنده های مارالان بود و اکثر افرادی که در عروسی حضور داشتند از دوستان وی و اهل دعوا بودند.

تمام آن 40 نفر به سمت دوست پدرم حمله ور شدند؛ و به شدت وی را زیر مشت و لگد خود قرار دادند. در این بین صدای تیراندازی شنیده شد که گویا تیر به یکی از همسایه ها که در حال تماشای حادثه بود، اصابت کرد و موجب زخمی شدن وی شد. اندکی بعد پلیس 110 آمد و فرد ضارب را دستگیر و با خود بردند.

اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود، ساعت سه نصف شب بود که صداهای ناهنجاری از کوچه به گوش رسید؛ سریع به اتفاق پدرم پشت پنجره رفتیم تا ببینیم منشا این سر و صداها چیست و چه اتفاقی افتاده است که دیدیم عده زیادی از همان افرادی که در عروسی حضور داشتند؛ قمه به دست مقابل درب منزل دوست پدرم ایستاده اند و می خواهند وارد منزلش شوند؛ اما از آنجایی که وی به دلیل ضربات وارده در بیمارستان بود و خانوده اش نیز در بیمارستان همراه وی بودند، آنان موفق نشدند کاری از پیش ببرند.

 

انتهای پیام/

 

وبگردی