دزدی های سریالی شعبده باز برنامه عصر جدید / او با دختری به نام نسترن دست به سرقت می زد + گفتگو

به گزارش رکنا، از اوایل بهار امسال گزارش سرقت های سریالی به ماموران پلیس آگاهی تهران اعلام شد. سارقان، به خودروهای مدل بالا دستبرد می زدند اما شگردشان خاص بود. دزدان ، شیشه ماشین های مدل بالا را شکسته و بعد محتویات داخل خودرو را به سرقت می بردند.

اموالی که سارقان به سرقت می بردند ،‌ کیف،مدارک،‌موبایل، لپ تاپ ، پول و طلا به سرقت می بردند. یکی از مالباخته ها می گفت که برای چند دقیقه کیفش که داخل آن سکه و دلار بوده را داخل ماشین گذاشته و وقتی برگشته با شیشه شکسته و سرقت کیفش مواجه شده است.

سر بزنگاه

تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی تهران زیر نظر بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت ادامه داشت اما سارقان خیلی حرفه ای عمل کرده بودند. آنها حواسش به اطراف بود و در خیابان هایی که در آنجا دوربین مداربسته وجود نداشت، سرقت هایشان را اجرا می کردند. با این وجود، ردیابی ها ادامه داشت تا اینکه یکی از سارقان چند روز قبل سر بزنگاه گیر افتاد. ماجرا از این قرار بود که چند روز قبل مردی که مدیر یک شرکت بود تا دیر وقت در محل کارش ماند.

او به محض اینکه از محل کارش خارج شد تا سوار ماشینش که در خیابان پارک شده بود ، شود با صحنه عجیبی مواجه شد. پسری جوان پودری به سمت ماشینش پاشید و شیشه آن را شکست. سپس قصد داشت محتویات داخل ماشین را سرقت کند اما مالباخته سر بزنگاه رسید و مچش گرفت. او به جدال با سارق پرداخت و همزمان دختری جوان که کنار او ایستاده بود و لپ تاپی به دست داشت ،‌فرار کرد. در این شرایط شاهدان با پلیس تماس گرفتند و با حضور ماموران، جوان سارق دستگیر شد.

او به سرقت های سریالی با همدستی دختر موردعلاقه اش اعتراف کرد و با اطلاعاتی که او در اختیار ماموران قرار داد، همدست وی نیز دستگیر شد. این دو متهم برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند.

سرگرمی عجیب

پسر جوانی که به جرم سرقت های سریالی دستگیر شده است ، یک آکروبا کار و شعبده باز حرفه ای است. او یکی از شرکت کنندگان برنامه تلویزیونی عصر جدید بوده که پس از شرکت در این برنامه، به شهرت رسیده است اما تصمیم عجیب او برای کسب یک تجربه ناخوشایند، کار دستش داد و موجب شد تا تبدیل به یک سارقی حرفه ای شود. گفت و گو با وی را می خوانید.

انگیزه ات از انجام سرقت های سریالی چه بود؟

تفریح. بهتر بگویم تجربه یک هیجان. اصلا به قسمت دستگیری ماجرا فکر نکرده بودم. در آن لحظه فقط به تفریح و سرگرمی فکر می کردم اما نمی دانستم در نهایت دستگیر خواهم شد و آبرویم خواهد رفت. چون من مجرم نیستم و تا به حال در زندگیم مرتکب خلاف نشده ام. آدم حسابی هستم و تصمیم اشتباه، کار دستم داد.

چه شد که پایت در دنیای سارقان باز شد و ایده سرقت به ذهنت خطور کرد؟

راستش ایده را که نسترن یکی از طرفدارانم به من داد.

با همدستت نسترن چطور آشنا شدی؟

در اینستاگرام با او آشنا شدم. او یکی از فالوورهای من بود که صفحه مرا دنبال می کرد. چون من به واسطه شرکت در برنامه عصر جدید به شهرت رسیدم و معروف شدم. هر روز تعداد دنبال کننده هایم بیشتر می شد تا اینکه یک روز نسترن، پیامی به من فرستاد و ابراز علاقه کرد. با قرار گذاشتم و به تدریج از او خوشم آمد و عاشقش شدم.

در چه رشته ای در برنامه عصر جدید شرکت کردی؟

من آکروبات کار و شعبده باز هستم. در این دو رشته شرکت کردم. بیشتر شعبده بازی می کردم. این حرفه را از کودکی یاد گرفته ام. همه به من می گویند آقای شعبده باز. فوت و فن های شعبده بازی را خوب بلدم و چون دیدم استعدادش را دادم در برنامه عصر جدید شرکت کردم و از آن پس به شهرت رسیدم.

بگردیم به سراغ پرونده سرقت هایتان. چه شد که با همدستی دختر موردعلاقه ات تصمیم به سرقت گرفتید؟

یک روز نسترن به من زنگ زد و گفت پودری پیدا کرده که روی ماشین ها می ریزد تا شیشه جلوی ماشین ها را بشکند. به من گفت بیا تماشا کن چون خودش یک جور شعبده بازی است. من هم رفتم و دیدم که نسترن پودر را روی شیشه جلوی ماشین ریخت و بعد شیشه شکست. راستش را بخواهید خیلی خوشم آمد. سرگرمی جالبی بود و به حرفه من هم مربوط می شد. کم کم تبدیل شد به عادت و برای تجربه این هیجان، هر ازگاهی به بالای شهر می رفتیم و پس از شناسایی خیابان هایی که در آن دوربین مداربسته وجود ندارد، پودر را روی شیشه ها می ریختیم و هرچه داخل آن بود را برمی داشتیم.

با اموال سرقتی چه می کردید؟

نسترن به یک مالخرمی فروخت و سهم مرا می داد. اما من اصلا به خاطر پول ،‌سرقت نمی کردم چون نیاز مالی نداشتم. حالا هم به شدت نادم و پشیمان هستم.

  • ویدیو امروز | سکانس آقای ممیزی در جوکر/ سیدجواد هاشمی در زخم کاری لخت شد ما به جاش عمو رشید را با پوشش کامل آوردیم!

وبگردی