مرد تهرانی برادرش را کشت جسدش را غسل داد و در قبرستان دفن کرد ! / برادرم زن و دخترانش را آزار می داد !
حوادث رکنا: مرد جوان که برادرش را به خاطر بدخلقی با همسرش کشته و پنهانی در غسالخانه غسل داده و دفن کرده بود با رضایت اولیای دم در برابر حکم قطعی زندان و پرداخت دیه قرار گرفت.
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از اواخر سال ۱۴۰۰ به دنبال اظهارات تکان دهنده مرد ۵۰ ساله ای به نام ایرج آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی رفته بود پرده از جنایتی که ۶ ماه قبل رقم زده بود برداشت تا عذاب وجدان رهایش کند. این مرد گفت: من شش ماه قبل برادر کوچکم سهراب را کشتم اما در این مدت آرام و قرار ندارم و عذاب وجدان رهایم نمی کند. به همین خاطر آمدهام تا اعتراف کنم.
وی در تشریح قتل برادرش گفت: برادر 44 ساله ام مرد بد اخلاقی بود و همیشه با همسر و دو دخترش بدخلقی میکرد. زن برادرم چند بار از من کمک خواسته و می گفت برادرم را نصیحت کنم تا دست از بدرفتاری بردارد اما گوش سهراب بدهکار نبود و به حرف های من اهمیتی نمی داد. آخرین بار وقتی به خانه آنها رفته بودم تا با سهراب صحبت کنم او عصبانی شد و دعوا میان ما بالا گرفت. او می گفت این موضوع خانوادگی است و ارتباطی با من ندارد. سهراب در اوج خشم به سمت من حمله ور شد و همسرش که شاهد ماجرا بود میله ای را از روی زمین برداشت و به سمت برادرم پرتاب کرد .میله به سر برادرم برخورد کرد. سهراب که عصبانی شده بود میخواست همسرش را کتک بزند که مانع او شدم. من دستانم را دور گردن سهراب حلقه کردم تا بیهوش شد. سپس دهانش را با چسب بستم که جان سپرد. چون مادر و همسر برادرم می دانستند من قصد کشتن برادرم را نداشته ام سکوت کردند تا راز قتل پنهان باقی بماند.
وی ادامه داد: من جسد برادرم را در صندوق عقب ماشین گذاشتم و به مادر و زن برادرم آن را به یکی از روستاها غرب تهران که محل تولدم بود بردیم. من به کمک اهالی روستا جسد برادرم را در غسالخانه غسل دادیم و دفن کردیم. من به دروغ به اهالی روستا گفتم برادرم تصادف کرده است. بعد از این ماجرا در این مدت عذاب وجدان رهایم نمی کند. به همین خاطر تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم.
نبش قبر برای افشای حقیقت
به دنبال اعترافات این مرد و برای بررسی صحت ادعای وی دستور نبش قبر صادر شد و پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرد. ایرج در ادامه گفت: باور کنید من قصد کشتن برادرم را نداشتم. من به خانه آنها رفته بودم تا او را نصیحت کند. میخواستم آنها زندگی بهتری داشته باشند اما او یکباره عصبانی شد و به سمت من حمله کرد. من پشیمان هستم و حاضرم دیه برادرم را به فرزندان صغیر او بپردازم.
همسر قربانی نیز گفت: برادرهمسرم برای وساطت به خانه مان آمده بود اما شوهرم به سمت او حمله کرد. من که ترسیده بودم میله ای را به سمت شوهرم پرتاب کردم اما میله ناخواسته با سر او برخورد کرد. همان موقع شوهرم که عصبانی بود به سمت من حمله ور شد. او می خواست مرا بزند که برادرشوهرم مانع او شد. به این ترتیب برای ایرج به اتهام قتل و برای همسر قربانی به اتهام ضربه های غیرمنتهی به قتل کیفرخواست صادر و پرونده شان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
اعلام گذشت اولیای دم
در این میان مادر ایرج اعلام گذشت و رئیس قوه قضاییه نیز پس از بررسی پرونده، از طرف دو فرزند صغیر قربانی درخواست دیه را مطرح کرد.
با گذشت اولیای دم دو متهم از جنبه عمومی جرم و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی از خود دفاع کردند.
ایرج وقتی روبه روی قضات ایستاد گفت: زن برادرم چند بار از بدرفتاریهای سهراب گلایه کرده و از من کمک خواسته بود. به همین خاطر به خانه آنها رفتم تا با برادرم صحبت کنم. اما برادرم به شدت عصبانی شد و به سمتم حمله کرد .به همین خاطر زن برادرم دسته تی را به سمت او پرتاب کرد و میله با سر برادرم برخورد کرد. همان موقع سهراب میخواست همسرش را کتک بزند که مانع او شدم و گلوی سهراب را گرفتم .اما من قصد کشتن او را نداشتم. وقتی دیدم از دهان برادرم خون جاری شده چسبی را دور دهانش پیچیدم تا خون روی زمین نریزد .اما باور کنید چسب را به آرامی دور دهان برادرم پیچیده بودم و هرگز فکر نمی کردم این کار موجب خفگی برادرم شود.
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: من واقعاً از مرگ برادرم ناراحت و پشیمان هستم و به همین خاطر هم بعد از شش ماه خودم را به پلیس معرفی کردم. شاید اگر حقیقت را نگفته بودم هنوز هم راز این قتل فاش نشده بود.
وی درباره دفن قربانی گفت: وقتی جسد برادرم را به روستای محل تولدم بردم اهالی روستا در غسالخانه به ماجرا شک کردند. اما من به دروغ گفتم برادرم تصادف کرده است.
سپس همسر قربانی که به قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه ویژه ایستاد و گفت :شوهرم مرد بد اخلاقی بود و به هر بهانهای مرا کتک میزد .آخرین بار وقتی برادرش به خانه مان آمد تا با او صحبت کند، آنها با هم درگیر شدند. شوهرم به سمت برادرش حمله کرد و من میدانستم اگر آنها با هم گلاویز شوند اتفاق بدی میافتد. به همین خاطر دسته تی را به سمت شوهرم پرتاب کردم .اما آن ناخواسته با سر شوهرم برخورد کرد .شوهرم روی زمین افتاده بود که برادرش دهان او را با چسب بست.من از مرگ شوهرم پشیمان هستم و هرگز راضی به مرگ او نبودم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده و رضایت اولیای دم ایرج را به 3 سال زندان و پرداخت دیه محکوم کردند. همسر قربانی نیز از دست داشتن در جنایت تبرئه شد.این حکم در شعبه ششم دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.
ارسال نظر