پس گرفتن شکایت دختر جوان و لغو حکم اعدام/ بازی شیطانی خانواده متهم برای نجات او از مرگ

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۹ با شکایت دختر جوانی به نام نگار آغاز شد.

 وی که با سر و وضعی آشفته به پلیس آگاهی رفته بود از راننده یک پراید که او را آزار داده و طلاهایش را دزدیده شکایت کرد .

دختر جوان در تشریح جزئیات ماجرا گفت: صبح می‌خواستم به محل کارم بروم .به همین خاطر در شرق تهران سواریک پراید شدم. هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم که راننده جوان ماشین را متوقف کرد و به بهانه آوردن یک گالن آب از صندوق عقب و ریختن آن در ماشین، در صندوق عقب و کاپوت جلوی ماشین را بالا زد .همان موقع خودش به صندلی عقب آمد و با تهدید چاقو به من تجاوز کرد و پول و طلاهایم را دزدید. او تهدیدم کرد اگر در این باره به کسی حرفی بزنم مرا می‌کشد.

 با این شکایت دختر جوان به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان آزار و اذیت وحشیانه وی را تایید کردند .

با اطلاعاتی که وی به ماموران داده بود، پلیس رد شیطان ۲۰ ساله به نام بابک یافت و وی را بازداشت کرد.

دومین شکایت

 در حالی که وی منکر آزار و اذیت بود دومین شکایت به پلیس رسید. این بار بابک یک زن خدمتکار را به تله شیطانی انداخته و آزار داده بود.

 زن خدمتکار گفت :مدتی است در یک شرکت خدماتی کار می‌کنم. چند روز قبل برای کار به خانه  مرد جوانی به نام بابک در شرق تهران رفته بودم.اما او که اسیر وسوسه‌های شیطانی شده بود مرا آزار داد و تهدیدم کرد اگر به کسی حرفی بزنم جانم را می‌گیرد.من که ترسیده بودم سکوت کردم.اما حالا با گذشت چند روز وقتی دیدم حال روحی ام هر روز بدتر از قبل می شود تصمیم گرفتم از او شکایت کنم. من حالا متوجه شدم او بازداشت شده است.

محاکمه شیطان پشت درهای بسته

با تکمیل تحقیقات درباره  پرونده آزار و اذیت دختر جوان، پرونده به شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد  و بابک پشت درهای بسته و غیر علنی از خود دفاع کرد .

قضات دادگاه با توجه به نظریه پزشکی قانونی وی را به اعدام، شلاق و رد مال محکوم کردند.

 این حکم در حالی در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و تایید شد .

این در حالی بود که تحقیقات درباره پرونده آزار و اذیت زن خدمتکار ادامه داشت و بابک مدعی بود با میل زن خدمتکار با او رابطه برقرار کرده و به زور او را آزار نداده است.

 در حالی که با تایید حکم اعدام در دیوان عالی کشور، سایه مرگ روی سر پسر شیطان صفت قرار گرفته بود نگار بار دیگر  به دادگاه رفت و شکایتش را پس گرفت .

اظهارات عجیب نخستین شاکی

وی گفت :راننده پراید مرا اذیت کرد اما آزار او در حد تجاوز به عنف نبود که مستحق اعدام باشد. من از او شکایتی ندارم.

 با اظهارات دختر جوان ، حکم اعدام بابک در دیوان عالی کشور شکسته و درخواست اعاده دادرسی وی پذیرفته شد.

 به این ترتیب این بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.

 در این جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت :به نظر می‌رسد خانواده بابک ،دختر جوان را راضی کرده‌اند تا ا شکایتش را پس بگیرد .این در حالی است که گزارش اولیه پزشکی قانونی آزار و اذیت دختر جوان را تایید کرده است. از این رو برایش اشد مجازات می خواهم.

 وقتی بابک روبه روی قضات ایستاد اتهام تجاوز به عنف را گردن نگرفت .

وی گفت: قبول دارم اسیر وسوسه‌های شیطان شدم و به بهانه آوردن  گالن آب از صندوق عقب ماشین به صندلی عقب رفتم اما من اتهام تجاوز به عنف را قبول ندارم .من فقط دختر جوان را اذیت کردم.

 پرونده‌ام درباره آزار اذیت زن خدمتکار هم تحت رسیدگی قرار دارد و من این اتهام را هم قبول ندارم. چون با زن خدمتکار رابطه دوستانه داشتم.

 با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده که نشان می‌داد مر شیطان صفت و خانواده‌اش دختر جوان را مجبور به پس گرفتن شکایتش کرده‌اند بار دیگر وی را به اعدام محکوم کردند.