یک سوال از قاضی القضات !
حوادث رکنا: وقتی حکم قاضیها به جای آنکه پناهگاه ستمدیدگان باشد، خود به ابزاری برای ظلم تبدیل میشود، چه باید کرد؟ وقتی یک امضا، یک زندگی را به نابودی میکشاند و قوانین به جای حمایت از مردم، علیه آنها به کار گرفته میشود، اعتماد به دستگاه قضایی چه معنایی پیدا میکند؟
به گزارش رکنا،سید خلیل سجادپور/ امروز ندای تظلم خواهی از گلوی شهروندی فریاد می شود که زندگی اش در آستانه فروپاشی قراردارد ولی هنوز هم به روزنه ای از امید چشم دوخته است که شاید در پناهگاه ستمدیدگان،مردی از تبار قضات باایمان فقط فریادها و اسنادش را به قضاوت بنشیند و اگر فریادی به ناحق برآورده است به مجازاتی سخت متنبه اش کنند.
آری! فقط یک سوال از قاضی القضات سرزمین خورشید دارم که امروز بر اریکه فریادرسی نشسته است، چگونه می شود وقتی ۴ بازپرس و قاضی دادگاه کیفری از ۶سال قبل به صراحت در رای خود حکم داده اند که یک امضا در پیش مبایعه نامه ای به نام «شاهد»ثبت شده است حال قاضی دادگاه حقوقی همان امضا را«فروشنده»نامیده است؟
مگر چنین حکمی در باور می گنجد که قسمتی از یک رای صریح نادیده گرفته شود و یک زندگی را به نابودی بکشاند؟! حال به تظلم خواهی آمده ام تا این فریاد را قاضی آزاده ای بشنود و حکم به بررسی دقیق ماجرا بدهد تا مردم نیز بدانند فریاد هر ستمدیده ای در این دیار فریادرسی دارد!
منبع : خراسان
ارسال نظر