پسر جوان با شمشیر انگشت جوان تهرانی را قطع کرد / درگیری بخاطر کل کل در فضای مجازی + جزییات
حوادث رکنا: مجرم سابقهدار که در درگیری خونین با چند مرد با شمشیر دست ساز، انگشت یکی از آنها را قطع کرده و موجب نقص عضو وی شده پای میز محاکمه ایستاد.
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از ۸ سال به قبل به دنبال وقوع درگیری خونین در کارگاهی در حوالی رباط کریم آغاز شد .
در این درگیری پسر ۲۵ سالهای به نام شهاب از ناحیه دست به شدت آسیب دیده بود که به بیمارستان منتقل شد. اما پزشکان اعلام کردند یکی از انگشتان دست چپ وی قطع شده و عصب دو انگشت دیگرش نیز به شدت آسیب دیده است .وی تحت عمل جراحی پیوند قرار گرفت اما این پیوند موفقیت آمیز نبود.
شهاب بعد از ترخیص از بیمارستان از پسر۲۹ سالهای به نام جلال که نگهبان کارگاه بود شکایت کرد.بررسیها نشان میداد جلال در زمینه خرید و فروش مواد مخدر سابقهدار است .جلال بازداشت شد و به درگیری خونین اعتراف کرد .
اختلاف های دنباله دار در فضای مجازی
وی گفت: من از مدتی قبل با پسر عموی شهاب به نام محسن اختلاف داشتم . ما در فضای مجازی با هم کل کل داشتیم .آن شب محسن به همراه پسر عمویش شهاب و چند مرد دیگر به کارگاه حمله کردند و قصد سرقت داشتند و من برای دفاع از خودم با چوب آنها را زدم .
وی پای میز محاکمه ایستاد و به خاطر نقص عضو شهاب به پرداخت دیه و زندان محکوم شد.
شکسته شدن حکم در دیوان عالی کشور
اما این حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد و قضات عالی رتبه اعلام کردند چون جلال در همه بازجوییها گفته در آن درگیری چوب در دست داشته لازم است تحقیقات درباره این پرونده از سر گرفته شود .
با تکمیل تحقیقات و در حالی که شاهدان گفته بودند جلال با شمشیر دستساز به سمت آنها حمله ور شده و انگشت دست شهاب را قطع کرده وی بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری تهران پای میز محاکمه ایستاد .
دومین دادگاه
در این جلسه شهاب روبه روی قضات ایستاد و گفت: من کشاورز هستم. آن روز پسر عمویم با من تماس گرفت و گفت با جلال درگیر شده. من برای میانجگری به کارگاهی که جلال آنجا نگهبان بود رفتم اما جلال با شمشیر دستساز به سمتم حمله ور شد. انگشت دستم قطع شده و دو انگشت دیگرم به شدت آسیب دیده که قادر به حرکت آن نیستم. 8 سال است که دیگر نتوانستهام کار کنم و تقاضای اشد مجازات دارم.
وقتی متهم روبه روی قضات ایستاد گفت :من اصلاً با شهاب هیچ مشکلی نداشتم و من و محسن با هم درگیر بودیم .ما در فضای مجازی کل کل داشتیم. آن روز او دختری را سراغم فرستاده بود تا با من طرح دوستی بریزد و از کارهایم سر در بیاورد.
وی در تشریح جزییات درگیری گفت: آن شب محسن و پسر عمویش و چند مرد دیگر با قصد سرقت به کارگاه حمله ور شدند و من برای دفاع از خودم با شمشیر دستساز به سمت آنها حمله کردم. اما باور کنید قصد آسیب رساندن به آنها را نداشتم. آنها همگی چاقو و قمه داشتند و مرا زخمی کردند .
قاضی گفت: اگر در آن درگیری زخمی شدی چرا شکایتی مطرح نکردی ؟
که جلال پاسخ داد ؟من شکایت کردم اما دیگر پیگیر پرونده نشدم. من پشیمانم و تقاضای بخشش دارم .
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
ارسال نظر