زورگیری طلاهای زن مشهدی با شوکر!

برای یک لحظه نگاهم را به پشت سرم دوختم که دیگر دیر شده بود. مردی با موهای جوگندمی،شوکر را روی گردنم گذاشت. برق شوکر همه وجودم را لرزاند. ناخودآگاه در حالی جیغ کشیدم که او با همه قدرت مرا روی زمین انداخت.وحشت زده فریاد می کشیدم ولی آن مرد انبر سیم چین را بیرون آورد و 5 النگویم را برید.

سپس به سر کوچه دوید و با همدست موتورسوارش از محل گریختند. مادرم که با فریادهای من هراسان و مضطرب به درون کوچه آمده بود نیز دچار استرس شد و ما بلافاصله ماجرای زورگیری با شوکر را به پلیس 110 گزارش دادیم که پس از آن هم پرونده زورگیری در دایره مبارزه با جرایم خشن پلیس آگاهی زیر ذره بین تحقیقات قرارگرفت و ...

  این زن جوان که هنوز لرزش صدایش از آن سوی خط تلفن به خوبی احساس می شد ،معتقد بود که قانون مجازات های سارقان باید شدیدتر شود و احکامی مانند قطع انگشتان دست بدون در نظر گرفتن جنجال رسانه های غربی و به اصطلاح حقوق بشری، با قاطعیت به اجرا درآید چراکه چنین مجازات هایی در شرع اسلام تاکید شده است اما این مال باخته قصور و سهل انگاری خود را نیز پذیرفت و تایید کرد که نباید زیورآلات و طلاهای خود را در معرض دید خلافکاران قرار می داد. وسوسه های سرقت و فرصت برای ارتکاب جرم را زمانی فراهم می کنیم که «برق طلاها»را نادیده بگیریم.

سیدخلیل سجادپور / خراسان