قتل هولناک شوهر سوم در تهران / سمیرا به همکارش دل بسته بود + عکس

به گزارش خبرنگار رکنا ، آبان‌ماه سال ۹۶ مرد سالخورده ای به پلیس آگاهی رفت و کمک خواست. وی گفت: پسرم مصطفی چند روز است که ناپدید شده است. همسرش می‌گوید او به محل کارش رفته و بازنگشته اما چند بار پسرم از موبایلش با ما تماس گرفت و گفت به سفر شمال رفته است . هر بار که پسرم تماس می گرفت صدای او به خوبی شنیده نمی شد تا این که آخرین بار متوجه شدم پسرم پشت خط نیست و یک نفر سعی دارد صدای او را تقلید می کند. حالا می ترسم بلایی سر پسرم آمده باشد.

با شکایت مرد سالخورده تلاش برای به دست آمدن سرنخی از مصطفی آغاز شد. بیست روز از این ماجرا گذشته بود که جسد سوخته یک مرد غریبه را در شریف آباد ورامین پیدا کرد. نشانی هایی که پدر مصطفی از وی ارائه داده بود با نشانی های جنازه سوخته مطابقت داشت. به این ترتیب همسر مصطفی به نام سمیرا به سردخانه پزشکی قانونی رفت اما ادعا کرد جنازه متعلق به شوهرش نیست .اما وقتی پدر و برادر مصطفی با جنازه ناشناس روبه‌رو شدند گفتند کاملا مشخص است جنازه متعلق به مصطفی است و نمی دانند چرا همسر او ادعا کرده نمی تواند هویت جنازه را تشخیص دهد.

اظهارات عجیب سمیرا درباره جنازه سوخته شک پلیس را برانگیخت و وی تحت بازجویی قرار گرفت . این زن ادعا کرد از قتل شوهرش بی خبر است.

پلیس در گام دیگری از تحقیق ها به بررسی فهرست مکالمات تلفنی سمیرا پرداخت و به رابطه پنهانی او با یکی از همکارانش به نام پارسا پی‌برد. پارسا و سمیرا از سالها قبل در یک کارخانه تولید شیرآلات در باقرشهر با هم همکار بودند .به این ترتیب پارسا بازداشت شد و قتل را گردن گرفت .

این متهم در بازجویی ها گفت: به دستور سمیرا شوهرش را کشتم. این در حالی بود که سمیرا همچنان ادعا می‌کرد طراح نقشه قتل شوهرش نبوده و پارسا را نمی شناسد.

با تکمیل تحقیقات برای پارسا به اتهام قتل و برای سمیرا به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر شد و آنها دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمد باقر قربانزاده و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدای این جلسه نماینده دادستان از طرف دختر ۱۰ ساله قربانی که از همسر اول وی است برای پارسا حکم قصاص خواست. پدر و مادر قربانی نیز تقاضای قصاص را مطرح کردند.

سپس پارسا در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من و سمیرا با هم همکار بودیم .او همیشه با من درد دل می کرد و از بدرفتاری های شوهرش گلایه می کرد. با آنکه همسر و سه فرزند داشتم دلباخته سمیرا شدم. او می گفت در دو ازدواج قبلی اش ناموفق بوده به همین خاطر با مصطفی ازدواج کرده اما او هم مرد بد اخلاقی است و او را اذیت می کند .حرف های او باعث شد تا دلم برایش بسوزد. او از پاکی من سوء استفاده کرد .ابتدا قرار شد برای ادب کردن مصطفی ماشین او را بدزدیم تا به دردسر بیفتد اما پس پس از مدتی منصرف شدیم. سپس سمیرا پیشنهاد قتل شوهرش را داد و اسلحه ای را که خریده بود به من داد تا شوهرش را بکشم.

وی ادامه داد: من طبق نقشه سمیرا ،مصطفی را سوار ماشین کردم و به بهانه ای به حاشیه شریف آباد ورامین بردم. من آنجا او را با اسلحه کشتم و سپس جنازه‌اش را به آتش کشیدم. سمیرا به من گفته بود اگر شوهرش را بکشم با من زندگی تازه ای را آغاز می کند .به همین خاطر خامه حرف‌های او شدم.

سپس سمیرا در جایگاه ویژه ایستاد و منکر اتهام معاونت در قتل شد. وی گفت: من دستور قتل شوهرم را نداده بودم و نمی دانم چرا پارسا شوهرم را کشت. احتمالاً بین آنها اختلافی وجود داشته که پارسال شوهرم را کشته است. او دروغ می‌گوید من اسلحه را به او داده بودم. من در این ماجرا دستی نداشتم.