سارق سریالی برای صاحبخانه‌ها یادداشت عذرخواهی می‌گذاشت

به گزارش رکنا، چندی پیش، مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت ۵ میلیارد تومانی از منزلش خبر داد.

مأموران پس از حضور در محل حادثه، با در ورودی تخریب‌شده‌ای مواجه شدند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد سارقان تنها به سرقت پول، طلا و ارز پرداخته‌اند. اما نکته عجیب ماجرا، یادداشتی بود که سارقان روی در یخچال نصب کرده بودند. در این یادداشت که به صورت چاپی بود، سارقین از صاحبخانه طلب بخشش کرده و مدعی شده بودند که پول‌ها را به عنوان قرض برداشته‌اند.

با وجود اینکه این یادداشت هیچ اثر انگشتی نداشت و دوربین‌های مداربسته نیز از کار افتاده بودند، پلیس به سرنخ‌های مهمی دست یافت. با بررسی‌های بیشتر، مشخص شد که سرقت‌های مشابهی با همین شیوه در مناطق شمالی تهران رخ داده است. در همه این سرقت‌ها، سارقان دوربین‌ها را از کار انداخته و یادداشتی مشابه روی یخچال چسبانده بودند.

دستگیری سارقان و کشف هویت آنها

شباهت زیاد این سرقت‌ها نشان از یک باند حرفه‌ای داشت. اما کارآگاهان پس از ماه‌ها تلاش، سرانجام در یکی از سرقت‌ها موفق شدند تصویر یکی از سارقان حرفه ای را از طریق دوربین مداربسته‌ای که در نزدیکی محل پارک خودرو ضبط شده بود، به دست آورند. با شناسایی این سارق به نام یاشار، که سابقه دار نیز بود، سایر اعضای باند دستگیر شدند.

یاشار در بازجویی‌ها به همراه دو همدست خود به نام‌های میثم و فرامرز به چندین فقره سرقت در مناطق شمالی تهران اعتراف کرد. میثم نیز مانند یاشار سابقه‌دار بود، اما فرامرز برای اولین بار دست به چنین کاری زده بود.

گفتگو با متهم

فرامرز 25 ساله، لیسانس مدیریت دارد و تصمیم داشته با پول‌های دزدی شرکتی برای خودش تأسیس کرده و کار و کاسبی راه بیندازد.

با اعضای باند چطور آشنا شدی؟

یاشار از اقوام‌مان بود و زمانی که از زندان آزاد شد به سراغم آمد و به من گفت که قصد دارد خلاف‌هایش را از سر بگیرد اما این‌بار با شگردی متفاوت.

چرا شگردش را تغییر داد؟

ظاهراً در زندان متوجه شده بود که سرقت منزل درآمدش از سرقت‌های دیگر بیشتر است. می‌گفت مردم در خانه‌هایشان پول، طلا و دلار نگهداری می‌کنند و نیاز نیست به بانک دستبرد بزنیم، بانک و صرافی واقعی خانه‌های مردم است. نقشه سرقت را با همدستش میثم از داخل زندان کشیده بودند و زمانی که آزاد شدند به من هم پیشنهاد همکاری دادند.

تو چرا قبول کردی؟

دلم می‌خواست کار و کاسبی راه‌ بیندازم و برای دیگران هم کارآفرینی کنم اما بدون سرمایه نمی‌توانستم به آرزوهایم برسم. یاشار که پیشنهاد داد با خودم گفتم از این طریق می‌توانم به خواسته‌هایم برسم.

دستنوشته‌ها را تو در محل‌های سرقت می‌گذاشتی؟

بله. چون من دزد نبودم و عذاب وجدان داشتم، دلم هم نمی‌خواست پول حرام وارد کار و کاسبی‌ام شود، به همین دلیل تصمیم گرفتم با دستنوشته‌هایی که تایپی بود برای صاحبخانه‌ها پیام بگذارم و به آنها قول بدهم که پولشان را برمی‌گردانم. من دزد نیستم و پول‌هایی را که آنها به عنوان پس‌انداز در خانه‌شان نگهداری می‌کردند قرض می‌گرفتم تا بعد از تأسیس شرکتم و زمانی که کارم رونق گرفت بدهی‌هایم را برگردانم.

 چطور یادت می‌ماند که به چه کسی چقدر باید پس بدهی؟

دفترچه‌ای داشتم که تمامی آدرس‌ها و مقدار پولی که از هر سرقت سهم من می‌شد داخل آن نوشته بودم تا به وقتش پول‌ها را به قیمت روز برای مالباختگان ارسال کنم. در حقیقت می‌خواستم قرضم را به نرخ روز به آنها برگردانم.

می‌دانی حالا که گرفتار شدی باید رد مال بدهی؟

بله، متأسفانه اشتباه کردم، نه تنها به هدفم نرسیدم بلکه مجرم و سابقه‌دار هم شدم.