10 ماه شکنجه و زندانی شدن مادر و دختر در خانه خودشان / پسرش آنها را شیطان می دید!
حوادث رکنا: مادر و دختر 10 ماه در خانهشان زندانی بودند و پسر شیشهای اجازه نمیداد آنان از اتاق کوچک بیرون بروند. این جوان شرور ادعا میکرد مادر و خواهرش شیطان بوده و برای جامعه خطرناک هستند.
به گزارش رکنا، چندی قبل دختر جوانی وقتی از کوچه هممدرسهای دوران دبیرستانش میگذشت صدای ضعیفی را میشنید که وی را صدا میکرد، او اطرافش را نگاه کرد و دید که دوست قدیمیاش با چشمانی گریان از وی کمک میخواهد، این دختر که از رفتار دوستش شوکه شده بود متوجه کاغذ بزرگی شد که روی آن نوشته شده بود به پلیس زنگ بزن.
در ادامه، دختر جوان که گریههای سوزناک دوستش را میدید به پلیس 110 زنگ زد و ماجرا را برایشان تعریف کرد و دقایقی بعد تیمی از پلیس برای بررسی ماجرا وارد عمل شدند و هر چقدر زنگ در را به صدا درآوردند، کسی جوابگو نشد.
هنگامی که پلیس در حال ترک کردن کوچه بود، دختر جوانی از داخل آن خانه با فریادهای کمک، کمک از رفتن پلیس جلوگیری کرد و وی که داخل حیاط ایستاده بود با گریه و خواهش از پلیس خواست تا به او و مادرش کمک کنند.
بدین ترتیب پلیس با اجازه صاحبخانه در خانه را شکست و وارد شد و با زن 50 ساله و دخترش که از شدت گریه نمیتوانستند حرف بزنند روبهرو شد.
زن 50 ساله که «زهرا» نام دارد پس از اینکه آرام شد پرده از رازی 10 ماهه برداشت و به ماموران گفت: پسرم یکی از شرورهای محل است، وی پس از اینکه معتاد به شیشه شد، زندگی من و دخترم را تیره و تار و با رفتارهایش زندگیمان را سخت و طاقتفرسا کرد.
وی در ادامه افزود: پسرم ما را در خانه زندانی کرده بود و تلفن خانه را هم وقتی خودش در خانه نبود گهگاهی قطع میکرد تا با کسی ارتباط نداشته باشیم، وی پس از مصرف شیشه به من و دخترم به چشم شیطان نگاه میکرد و ما را زیر کتک میگرفت و تا حد مرگ میزد، پسرم بیشتر اوقات ما را در اتاق کوچکی زندانی کرده بود و تهدید میکرد اگر ماجرا را برای کسی تعریف کنم ما را خواهد کشت.
زن زجر دیده در ادامه گفت: پسرم مرا مجبور میکرد اگر یکی از بستگان به ما زنگ زد بسیار عادی رفتار کنم و طوری وانمود کنم که بسیار راحت هستیم و هیچ مشکلی در زندگی نداریم و اگر غیر از این حرفی میزدم من یا دخترم را زیر کتکهای خود میگرفت.
وقتی این زن در حال بیان 10 ماه زندانی بودن طاقتفرسایش بود همسایهها داخل حیاط خانه وی جمع شدند و هر یک برای آرام کردن این زن و دخترش آنان را در آغوش خود میگرفتند.
یکی از همسایهها که فکر میکرد «زهرا» در مسافرت شهرستان است به پلیس گفت: چندین بار از پسر این زن که حسین نام دارد سراغ مادر و خواهرش را گرفتهام که وی ادعا کرده بود آنان به شهرستان رفتهاند و در آنجا زندگی میکنند ولی الان متوجه شدهام که با دروغهایش مرا فریب داده بود.
در ادامه تحقیقات خواهر مرد شرور نیز به پلیس گفت: چندین بار خواستم به نوعی به پلیس خبر بدهم که برادرم جنون گرفته و ما را در اتاق کوچکی زندانی کرده است ولی وی با کتکها و آزارهای روحی و روانی که میداد تهدیدمان میکرد و ما جرات این کار را نداشتیم تا اینکه از شدت گرسنگی مجبور شدم به هر طریقی شده پلیس را در جریان بگذارم.
وی در ادامه افزود: برادرم چندین هفته است که فقط به ما نان میدهد و با توجه به تمام شدن مواد غذایی وی هیچ امکاناتی در اختیارمان قرار نداده بود.
در ادامه پسر شرور وقتی وارد حیاط شد و با پلیس روبهرو شد پا به فرار گذاشت و از دست پلیس گریخت.
با توجه به فرار «حسین» تیمی از پلیس ماموریت یافت ردی از این پسر ناخلف بگیرد.
بر این اساس، پس از چند روز تعقیب و مراقبت پلیس در یک عملیات ضربتی حسین را در پاتوق شیشهایاش دستگیر کرد و در بازرسی از وی یک چاقو و مقداری شیشه به دست آورد.
پسر تبهکار در بازجوییها به پلیس گفت: من کار خلافی نکردهام و اجازه ندادهام که مادر و خواهرم بیرون بیایند و این جرم نیست!
وی در پاسخ به سوالات ماموران که چرا خانوادهاش را در اتاق کوچکی زندانی کرده بود، گفت: گاهی اوقات پس از مصرف شیشه توهم میزدم و فکر میکردم که آنها شیاطین هستند و اگر از خانه بیرون بروند به مردم آسیب میزنند و به همین خاطر نمیگذاشتم بیرون بروند و گاهی نیز صدایی را میشنیدم که میگفت آنها را از بین ببرم و من خواهر و مادرم را زیر باد کتک میگرفتم.
بنابر این گزارش، با توجه به ادعاهای جنونآمیز حسین، ماموران وی را برای تست روانپزشکی به بیمارستان روزبه بردند که آزمایشات نشان میداد او به خاطر مصرف بسیار شیشه دچار توهم و جنون شده است که به دستور بازپرس پرونده وی جهت مداوا در آنجا بستری ماند.
ارسال نظر