فیلم دلخراش ! / این زن نبود یوحنا کوچولو هم کشته می شد / آنچه همسایگان از صحنه قتل زن و شوهر تهرانی دیدند !

عقربه ها ساعت 7:30 دقیقه صبح شنبه 2 تیرماه امسال را نشان می داد که صدای فریاد و درگیری مرد جوانی در ساختمان شماره یک کوچه بهمنی در خیابان زربافیان اهالی محل را از خانه هایشان بیرون کشید.

در کنار فریادهای 2 مرد که با هم در پاگرد طبقه دوم ساختمان به گوش می رسید زن جوانی درخواست کمک می کرد و فریادها از صحنه دلخراشی خبر می داد.

لحظاتی بعد سکوت همه جا را فرا گرفت و در حالیکه اهالی محل منتظر حضور پلیس بودند ناگهان مرد طبقه سوم هراسان از ساختمان خارج شد و درخواست کمک کرد و بهت زده می گفت که عارف زن و مرد همسایه طبقه دوم را کشته است.

ساختمان غرق خون

خیلی زود خودروی ماموران کلانتری 115 رازی وارد کوچه شد و اهالی محل که جلوی در خانه محل جنایت جمع شده بودند کنار رفتند و ماموران پلیس با حضور در ساختمان ابتدا عامل این جنایت را که مردی 46 ساله بود را دستگیر کردند و در ادامه با توجه به اینکه زوج جوان که معصومه و فرزاد نام دارد به کام مرگ فرو رفته بودند تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس براعه از شعبه 3 دادسرای امور جنایی در محل حاضر شدند.

تیم جنایی وقتی پای در صحنه جرم گذاشت خون از راه پله های طبقه دوم سرازیر شده بود و زوج جوان غرق خون روی زمین افتاده بودند. صحنه دلخراش و هولناکی بود و بررسی ها نشان از آن داشت که عارف که در طبقه اول ساختمان زندگی می کرد بخاطر اختلافاتی که با فرزاد داشته دست به این قتل هولناک زده و گویا قصد داشته که پسربچه این خانواده را که پسر 3 ساله ای است به قتل برساند که زن طبقه سوم فرشته نجات این پسربچه شده است.

مرد همسایه طبقه سوم که از ساختمان بیرون زده بود در تحقیقات پلیسی عنوان کرد که وقتی برای کمک رفتم عارف حتی قصد داشت مرا هم با چاقو بزند که از ساختمان خارج شدم و همسرم فرزند زوج قربانی را که شاهد قتل پدر و مادرش بود از آغوش مادرش گرفته و او را به خانه برد که جانش در امان باشد.

تیم جنایی پس از بررسی های میدانی از صحنه جرم با دستور بازپرس براعه که در محل حضور داشت اجساد را برای به پزشکی قانونی انتقال دادند و عامل جنایت نیز که در صحنه جرم بود بازداشت و در اختیار کارآگاهان قرار گرفت.

صحبت های اهالی محل در خصوص این جنایت

مرد میانسالی که در ساختمان رو به رو محل جنایت زندگی می کند و در همان محل مغازه دارد به خبرنگار رکنا گفت: همسایه طبقه اول این ساختمان (قاتل) با طبقه دوم ( مقتول) بر سر مسائل جزئی ساختمان از قبل با یکدیگر مشکل داشتند و به مرور زمان با جدی شدن این مسئله از یکدیگر شکایت کرده و کار به دادگاه می کشد. در جلسه آخر، دادگاه به طبقه دوم رای می دهد و طبقه اول را به پرداخت 4 میلیون تومان محکوم می کند. بعد از صادر شدن این حکم صبح دیروز بعد از درگیری لفظی که بین شان رخ می دهد، قاتل با توجه به کینه قبلی که داشته عصبانی شده و از داخل منزل شخصی اش چاقویی برداشته و در ابتدا اقدام به وارد کردن ضربات چاقو بر بدن فرزاد می کند، همسر فرزاد با دیدن درگیری از منزل خارج شده و با جیغ و فریاد درخواست کمک از همسایه دیگر می کند که قاتل با دیدن این صحنه اقدام به وارد کردن سه ضربه چاقو به بدن همسر این مرد می کند.

این مرد در خصوص شرایط خانوادگی قاتل و مقتول بیان کرد: هر دو خانواده انسان های خوب و آرامی بوده اند و همچین مسائلی را اصلا از آنها ندیده بودیم. قاتل بعد از به قتل رساندن پشت در ورودی نشسته بود و اصلا اقدام به فرار نکرده بود و در همان ابتدا بعد از دستگیری به قتل اعتراف کرد. فرزند خانواده مقتول چون سن کمی داشت به آگاهی رفت تا به خانواده پدری اش تحویل بدهند اما با توجه به ایران نبودن خانواده پدری فرزاد مشخص نشد که فرزند به چه کسی تحویل داده شد.

فرشته نجات یوحنا، فرزند 2 ساله مقتولین

زن جوانی که به همراه همسرش در طبقه سوم ساختمان محل جنایت زندگی می کند و بعد از دیدن صحنه جنایت محل زندگی اش را ترک کرده برای پاره ای از توضیحات در محل جنایت حضور پیدا کرد و به خبرنگار رکنا گفت: ساعت 7:30 دقیقه صبح بود، من و همسرم خواب بودیم که متوجه صدای جیغ زدن خانم همسایه شدیم که نام همسرم را صدا می زد و من سراسیمه خود را به راهرو رساندم که با همسایه رو به رو شدم که در راهرو نشسته بود من که ناگهان به زمین افتاد و در همان لحظه فوت کرد. من که قصد بیرون کشیدن بچه را از زیر دست و پا داشتم متوجه شدم که تمام بدن و صورت این کودک خونی شده است. من که متوجه باز بودن در منزل آنها شدم با نگاه کردن به داخل منزل متوجه درگیر بودن فرزاد با عارف (قاتل) شدم و همون لحظه فرزاد را صدا زدم و گفتم بیا همسرت فوت کرد. فرزاد وقتی بالای سر همسرش رسید و متوجه جان باختن همسرش شد به عارف گفت زن من را کشتی! عارف در جواب به او گفت چندین بار بهت گفتم به من فحاشی نکن و باز با یکدیگر درگیر شدند و در همین درگیری فرزاد جان خود را از دست داد. فرزند به همراه ماموران پلیس به آگاهی رفت اما بعد گذشت زمانی متوجه شدم که فرزند را به دایی او تحویل دادند.

زن جوان در خصوص کجا بودن خانواده قاتل در زمان وقوع قتل گفت: آنها در واحد خودشان بودند و اصلا از خانه بیرون نیامدند. بعد زمان وقوع قتل وقتی پلیس رسید متوجه شدیم آنها قصد بیرون رفتن داشتند که این جنایت رخ داد. زمان دستگیری قاتل و خانواده اش همسر قاتل دائم می گفت: فرزاد دائم به ما فحاشی می کرد و از ما شارژ اضافه می گرفت در حالی که مبلغ شارژ ساختمان ثابت است.

وی در ادامه گفت: قاتل اصلا قصد فرار نداشت و بعد از قتل بر روی یکی از پله ها نشست. همسر من بعد از قتل وقتی به درون ساختمان آمد و با جسم های بی جان فرزاد و معصومه مواجه شد به عارف گفت چرا اینکار را کردی؟ که عارف قصد داشت با چاقو به همسر من حمله کند که خوشبختانه همسر موفق به فرار شد.

وبگردی