هرزگی های مرد تهرانی با زنان مختلف او را ایدزی کرد / از زنم فرصت می خواهم + جزییات

به گزارش رکنا، در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمدم و فرزند اول خانواده هستم . به دلیل وضعیت نامساعد خانواده و اینکه با والدینم که خیلی بی اهمیت بودند توسط مادر بزرگم ، بزرگ شدم . به همین دلیل در سن پایین و پس از دیپلم ، زمانی که داشتم برای فوق دیپلم درس می خواندم با دختری که او هم سن پایینی داشت ازدواج کردم .

همسرم خانواده خوبی داشت و با حمایت های آنها و تلاش های خودمان خیلی زود صاحب ، خانه و ماشین و 2 فرزند ... شدیم و زندگی خوبی داشتیم ولی از حدود 7 سال پس از زندگی مشترک به شکل های مختلف با زنان و دختران ارتباط می گرفتم و از این بابت هرچند احساس گناه داشتم ولی .... .

تا اینکه همسرم متوجه شد و بیشتر مرا کنترل کرد .هرچه او بیشتر کنترل می کرد من هم حرفه ای تر عمل می کردم . اصلا نمی دانم چرا این کار را می کردم انگار دست خودم نبود و نیرویی عجیب مرا به این ارتباطات سوق می داد .

همسرم زن قوی و نجیبی است و از لحاظ اجتماعی و ظاهری بسیار خوب است ولی با وجودی که او را دوست دارم از کنترل ها و بی اعتمادی هایش خسته شده ام . او حتی زمانی که من کاری نمی کنم به من مشکوک است و همین عامل، ناخودآگاه  مرا به سمت روابط فرازناشویی سوق می دهد . حدود 8 سال است با خانمی در ارتباط هستم که هر وقت همسرم متوجه می شود با او قطع ارتباط می کنم و چند وقت بعد دوباره با او شروع به رابطه می کنم، به بیماری اچ آی وی مبتلا شده ام .

همسرم به من می گوید که بیمارم و نمی خواهد با یک بیمار ادامه بدهد . او تقاضای طلاق کرده وقصدش برای طلاق جدی است . ومن نمی دانم چگونه به او بگویم که اینبار اگر فرصت بدهد جبران می کنم ...و اعتماد از دست رفته را باز می گردانم...  

نظر کارشناس 

پروانه میرزایی کارشناس ارشد مشاوره خانواده

مراجع از دوران کودکی حمایت عاطفی از والدینش دریافت ننموده و در خانه مادربزرگ احساس زیادی بودن داشته است .وی دارای طرحواره محرومیت عاطفی و شرم و نقض است و در بزرگسالی که این طرحواره ها دوباره فعال شده اند به دنبال افراد مختلف برای پیدا کردن عواطف گم شده در دوران کودکی است . طبق ارزیابی بالینی احتمال بیماری دو قطبی بسیار قوی است و همین عامل احتمال خیانت را در دوران مانیا افزایش می دهد.

گاهی دلیل خیانت را باید در کودکی جستجو کرد . بی توجهی و بدرفتاری والدین ، ایجاد شرایط اجبار برای ازدواج در دوران نوجوانی ، توانایی فرد را در حفظ رابطه متعهدانه مختل می کند . اغلب اوقات مرد خیانتکار همسرش را دوست دارد ولی به دلیل مشکلات هیجانی دوران کودکی ، فاقد حس همدلی است و  به عواقب خیانت اهمیتی نمی دهد. 

عواملی مانند اختلالات شخصیت و مسائل مربوط به دوران کودکی ، فرصت هایی مانند شبکه های اجتماعی در کنار تعارضات حل نشده زوجین و روابط سرد و خشک عاطفی،  جملگی احتمال خیانت را افزایش می دهد.

افراد با ویژگی های خودشیفتگی یا اختلالات خلقی مانند دوقطبی، با احتمال بیشتری خیانت می کنند.مبتلایان به این اختلالات علاوه بر خودمحوری ،فاقد حس همدلی هستند از این رو اثرات و عوارض خیانت خود را می دانند اما برایشان اهمیت چندانی ندارد . 

علاوه بر این دلایل یکسری نقصها در زندگی مشترک مانند ناراحتی و نارضایتی از رابطه ،فرار از زندگی کسالت آور ،اینترنت و فضای مجازی ، فرصت و شرایط مساعد خیانت را فراهم می کند.

معصومه مرادپور