بند سرنوشت ساز برجام
مکانیسم ماشه یکی از اصطلاحات رایج در مذاکرات برجام می باشد.
مذاکرات برجام را نه تنها مردم کشور ما بلکه بسیاری از دیگر تجار، اقتصاددانان و سیاستمداران در سرتاسر جهان دنبال میکردند. در هر دوره از مذاکرات مطالب، نقدها و بررسیهای متعددی ارائه میشد. پس از امضای برجام، آنچه که در پروسه مذاکرات اتفاق افتاده بود به عنوان یکی از بروزترین مذاکرات بینالمللی طولانی مدت مورد تحقیق و بررسی و آموزش قرار گرفت.
اثرات اجرای برجام بر تجار داخلی و نیز تجار خارجی که علاقه به سرمایهگذاری خارجی و ورود به بازار ایران داشتند دنبال میکردند. در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، آنگاه که نامزد انتخاباتی قول خروج از برجام را به مردم خود اعلام میکرد، صاحبنظران و منتقدین به بررسی متن برجام و امکان خروج آمریکا از آن و اثرات خروج احتمالی آن میپرداختند.
در نهایت آمریکا از برجام خارج شد و سوالات به نحوه خروج آن و نیز نتایجی که خروج این کشور از برجام برای دیگر کشورهای درگیر در برجام به همراه داشت منتقل گردید. مکانیسم ماشه از همین نقطه بود که متولد شد. یعنی زمانی که آمریکا به صورت یک طرفه از برجام خارج شد و تحریمهای ایران به سر جای خود بازگشت.
در این نوشته به شرح و بررسی مکانیسم ماشه خواهیم پرداخت و حقوق قانونی هر یک از کشورها را تبیین خواهیم کرد.
مکانیسم ماشه به چه معناست؟
مکانیسم ماشه به بندی از توافقات برجام گفته میشود که مطابق آن هر یک از شرکت کنندگان در برجام اختیار یافتهاند که در صورت نقض تعهدات طرف دیگر، با اعمال مکانیسم ماشه، وضعیت را به حالت سابق بر امضای برجام بازگردانند.
به عبارت سادهتر مکانیسم ماشه به هر یک از شش کشور مذاکره کننده با ایران اجازه میداد که در صورت تخلف ایران از اجرای تعهدات خود، کلیه تحریمهایی که در اجرای بندهای برجام تعلیق شده بوده را مجددا فعال سازند.
نکته قابل توجه درباره مکانیسم ماشه اولا تعلق این حق به کلیه شرکتکنندگان است، به عبارت دیگر ایران نیز همچون 6 کشور دیگر امکان استفاده از آن را دارا بوده است.
مورد دوم آن که شرکتکننده بودن کشور، وصف اساسی در قابلیت اجرای مکانیسم ماشه به حساب میآید. به همین سبب زمانی که آمریکا اعلام کرد قصد به کار بردن مکانیسم ماشه را دارد، اختلافاتی از حیث تفسیر بند مربوطه شکل گرفت.
با توضیح که آمریکا پیش از اعمال مکانیسم ماشه از برجام خارج شده بود، به همین سبب مطابق با یک تفسیر دیگر شرکت کننده در برجام محسوب نمیشد و امکان استفاده از مکانیسم ماشه را نداشت.
اما در تفسیر دوم، اینگونه بیان شده که آمریکا از برجام خارج شده است لیکن از قطعنامه الزام آور شورای امنیت که درباره برجام به تصویب رسید حضور داشته و همواره نیز حضور خواهد داشت، در نتیجه به عنوان یک شرکت کننده محسوب میشود و اجازه استفاده از مکانیسم ماشه را داراست.
نتایج اجرای مکانیسم ماشه چیست؟
مکانیسم ماشه به اجرا کننده اجازه میدهد که بدون عبور از مجرای شورای امنیت و صرفا با اعمال بند یاد شده، وضعیت کشورهای طرف برجام را به حالت پیش از امضا موافقتنامه بازگرداند. در نتیجه چنانچه آمریکا موفق به اجرای مکانیسم ماشه شود، کلیه تحریمهای ایران که در اثر اجرای برجام معلق شده بود حیاتی مجدد خواهد یافت.
نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد، نقشی است که اجرای بند مذکور در دور زدن قوانین و اصول حقوق بینالملل بازی میکند. در اثر اجرای این بند، شورای امنیت و مکانیسمهای حقوق بینالملل یک بار دیگر تضعیف خواهند شد.
در اینجا باید خاطر نشان ساخت که در عرصه حقوق بینالمللی، از آنجا که بازیگران کشورها هستند و نه اشخاص حقیقی و حقوقی، ایجاد ضمانت اجرا و الزام بازیگران به رعایت قوانین بسیار دشوار و گاه ناممکن است. به همین سبب نیز حقوق بینالملل بر اصولی همچون حسن نیت و اجرای اختیاری کشورها همراه است. به عبارت دیگر کلیه توافقاتی که در صحنههای بینالمللی به امضا میرسد یک پایه بر اصل حسن نیت دارد.
متاسفانه توانمندی حقوق بینالملل عمومی و سازمانهای مربوطه که از زمان جنگهای جهانی قدم به قدم و به کمک کلیه بازیگران ایجاد شده بود، در سالهای اخیر با خروج یکطرفه آمریکا از بسیاری از توافقات بار دیگر خدشه برداشت. اما شاید هیچ کدام از اقدامات این کشور را نتوان به سهمگینی بازی حقوقی دانست که بر سر اجرای مکانیسم ماشه اجرا کرده است.
کشور مزبور برای آن که بتواند مکانیسم ماشه را فعال سازد، نه تنها تفسیرهای جدیدی از اصول حقوقی ارائه نموده، بلکه به مذاکرات و پیشنهادات دیگر کشورها نیز توجه نکرده است.
اعمال مکانیسم ماشه از اجرای وتو توسط کشورهای دارنده حق وتو مبری است، اما از سوی دیگر چنانچه دادخواست یک کشور مبنی بر اینکه ایران از تعهدات خود در برجام تخطی کرده است، ظرف یک ماه با قطعنامه تمدید تعلیق تحریمها همراه نشود، تحریمها به خودی خود باز خواهند گشت و مکانیسم ماشه اجرا خواهد شد.
از آنچه که بیان شد به دست میآید که مذاکرات در صحنه بینالملل و حتی نتایج آنها میتواند همواره دستخوش تغییرات و بازیهای سیاسی باشد، به همین سبب نیز شناخت فرصتها و استفاده از آنها به همان میزان اهمیت دارد که گنجاندن بهترین شروط در متون مصوب.
ارسال نظر