اگر به داستان های جنایی علاقه مند هستید این کتاب ها را بخوانید
ادبیات داستانی و مخصوصا داستانهای جنایی هیجان بالایی برای خواننده دارند. بعضی افراد به صورت ذاتی عاشق هیجان هستند و حتی در کتابهای هم به دنبال شور و هیجان بالایی میگردنند. ما در اینجا چند کتاب جنایی برای شما داریم که میتوانید از خواندن آنها لذت ببرید.
چیزهای تیز
این کتاب برای همه افراد مناسب نیست. داستان در مورد دختری به نام کامیل است که مسئول پروندههای جنایی در شهر شیگاکو است. پروندهای که به کامیل دادهاند در مورد قتل دو کودک است که در محل تولد کامیل اتفاق افتاده است. کامیل سالها قبل محل تولد خود را ترک کرده و دیگر به آنجا بازنگشته بود. دلیل او اتفاقهای تلخی بود که برایش در این شهر افتاده بود. کامیل به خانه مادر خود بازمیگردد تا بتواند در این شهر پرونده را پیگیری کند. قتل به صورت وحشتناکی اتفاق افتاده بود و دو کودک با دندانهای کشیده شده پیدا شده بودند. روند داستان به شدت وحشتناک است و اگر نمیتوانید آن را تحمل کنید بهتر است از این کتاب صرف نظر کنید.
مجله داستانی
میتوانید از مجله داستانی با داستانهای کوتاه و ترسناک استفاده کنید. انواع مختلف مجلات داستانی با داستانهای کوتاه و هیجانانگیز به دلیل کوتاه بودن عالی هستند و به سرعت به نتیجه میرسند و نیازی نیست صدها صفحه را برای خواندن انتهای داستان طی کنید.
درون آب
این کتاب اثر پائولا هاوکینز است. کتاب شامل مواردی چون قتل، خودکشی و تجاوز است. اگر نسبت به این موارد احساس بدی دارید این کتاب مناسب شما نیست. در این کتاب داستان شهری را میخوانید که رودخانهای در آن وجود داد. این رودخانه به عنوان رودخانه خودکشی و رودخانه پلیدی شناخته میشود. در ابتدای داستان از زنی روایت می شود که با خواهر خود تماس میگیرد و به او میگوید تا برای دیدنش به این شهر برود. خواهر این زن حرفش را گوش نمیدهد. او رابطه خوبی با این زن نداشت و همین دلیل نرفتنش به شهر بود. پس از چند روز خبر خودکشی خواهرش را به او میرسانند. این کتاب روند عجیبی دارد و شما در طول داستان به تمام افراد شک خواهید کرد. هیجان بالای این کتاب میتواند دلیل خوبی برای خرید آن باشد.
لالایی
ژانر این کتاب معمایی پلیسی است. زمانی که کتاب را باز میکنید در همان صفحه اول این جنایت را مشاهده خواهید کرد. داستان در مورد پدر و مادری است که شاغل هستن و برای فرزندانشان یک پرستار بچه استخدام میکنند. این پرستار برای بچهها خوب و مهربان بود و همه از این پرستار راضی به نظر میرسند. در قسمتهایی از داستان با بازگشت به گذشته میتوانید متوجه اتفاقات وحشتناک آن شوید. همه به این زوج برای پرستار بچهای که گرفتهاند حسادت میکردند ولی در روند داستان همه چیز به طرز وحشتناکی تغییر میکند.
جایی که خرچنگها آواز میخوانند
این کتاب صرفا جنایی نیست و مسائل عاشقانه، اجتماعی، خانوادگی و درام را در بطن داستان خواهید دید. این داستان در مورد دختری است که از 6 سالگی به تنهایی زندگی کرده و هیچ کس را نداشته است. در این داستان دختر به تنهایی تمام بار زندگی را از کودکی به دوش میکشد و زندگی سختی دارد. در این داستان روند به سرعت طی میشود. این دختر بدون دوست و خانواده بزرگ شده و به هیچ کس اعتماد نداشته است. زمانی که بزرگ میشود افراد زیادی از او سواستفاده میکنند و در شهر این دختر یک قتل اتفاق میافتد که مظنون اصلی داستان را این دختر میشناسند. با خواندن این کتاب نمیتوانید به درستی انتهای آن را پیش بینی کنید. این کتاب به بعضی مسائل روانی میپردازد. در جایی از داستان در مورد زنی میخوانید که همسر خود را به صورت وحشتناکی کشته و پس از آن حتی یک کلمه صحبت نکرده است. توجه یک روانپزشک به این داستان جلب میشود و این روانپزشک دفترچه خاطرات زن را پیدا میکند و پس از آن بسیاری از اتفاقات فاش میشود. این داستان جنایی برای کسانی که به دنبال هیجان و همچنین یک روند داستانی اجتماعی، عاشقانه هستند یک پیشنهاد عالی است.
زن همسایه
این داستان با روندی آرام پیش میرود و حالتی کاراگاهی دارد. داستان در مورد زوجی است که یک فرزند کوچک دارند. روزی توسط همسایه به جشن تولد دعوت میشوند و زن همسایه اجازه وجود بچه را در مهمان نمیدهد. آنها بچه را میگذارند و هر نیم ساعت به او سر میزنند. در انتهای مهمانی زن همسایه با پدر بچه صحبت طولانی دارد که جلوی رفتن آنها به خانه را میگیرد. همین موضوع باعث عجیب بودن داستان میشود. زمانی که زن و مرد به خانه باز میگردند متوجه میشوند بچه در خانه نیست. داستان به دلیل گم شدن بچه حالت کاراگاهی دارد و کمتر جنایی و هیجانانگیز است.
اگر تاکنون هیچ یک از کتابهای جنایی را امتحان نکردهاید پیشنهاد میکنیم نمونههایی که در اینجا به آنها اشاره کردهایم را با خرید اینترنتی از سایت فروش کتاب برای یکبار هم که شده امتحان کنید تا تجربه بالا رفتن آدرنالین و هیجان را به خوبی لمس کنید.
نویسنده: سارااقبالی
ارسال نظر