وظایف واحد حسابداری و مالی هر شرکت چیست؟

هرچقدر یک حسابدار بیشتر به اصول شغل خود پایبند باشند، می‌تواند بازدهی بیشتری برای سازمانش داشته باشد. بهرحال آن‌چه که بیش از هر چیزی اهمیت دارد، عملکرد صحیح واحد حسابداری و رعایت اصول مرتبط با آن است.

 اما حسابداری چیست؟ و چطور می‌توان از آن‌ها استفاده کرد؟! اگر این مفهوم برای شما نیز جای سؤال و ابهام دارد، حتماً با ما همراه شوید. چراکه قصد داریم، ضمن تعریف حسابداری، اصول حسابداری و فرضیات آن را نیز بررسی نماییم. آن‌گاه به پاسخ سؤالات و ابهامات خود خواهید رسید.

حسابداری چیست؟

Untitled-1

حسابداری را می‌توان با واژگانی چون «شمار داری»، «اندازه گیری»، «گزارش‌گیری مالی»، «پردازش عددی» و «اطلاعات مالی» مترادف یا مرتبط دانست. در واقع حسابداری، به مجموعه عملیاتی گفته می‌شود که روی داده‌های مالی یک سازمان انجام می‌شود تا سود خالص، هزینه و دیگر نتایج قابل توجه از آن حاصل شود. به حسابدرای «زبان تجارت» هم گفته می‌شود.

 در واقع بدون حسابداری، نمی‌توان سود و زیان یک کسب‌وکار را مشخص کرد. شاید حسابداری یک کسب‌وکار کوچک را بتوان با یادداشت کردن هزینه و سود عملی کرد.

 اما عملیات حرفه‌ای حسابداری برای سازمان‌های رسمی، باید حتماً توسط یک حسابدار حرفه‌ای و با استفاده از اصول معین آن انجام شود. بنابراین برای پی بردن به عملکرد خوب یا بد واحد حسابداری، باید از اصول آن آگاهی داشته باشیم. در ادامه اصول حسابداری را بررسی خواهیم کرد.  

اصول حسابداری

«اصول حسابداری» به یک سری قوانین استاندارد گفته می‌شود که هر حسابدار ملزم به رعایت آن‌ها است. اگرچه اصول حسابداری جهانی که برای همه پذیرفته شده باشد، وجود ندارد؛ اما یک سری اصول معین هستند که لازمه‌ی برآورد اطلاعات مالی‌اند و باید توسط حسابداران مورد توجه قرار بگیرند. این اصول در بسیاری از سازمان‌ها به قرار زیر است:

  1. اصل تحقق «Revenue Principle»

اصل تحقق که به آن «اصل درآمد» هم گفته می‌شود، بیان می‌کند که درآمد از فروش حاصل می‌شود. یعنی تا زمانی‌که فروش نباشد، درآمدی هم در بین نخواهد بود. اما فروش هم زمانی صورت می‌گیرد که محصول یا خدمتی برای ارائه وجود داشته باشد.

 در این اصل، زمانی درآمد محقق می‌شود که کالا یا خدمت از ارائه دهنده به خریدار یا خدمت گیرنده منتقل شود. این در حالی است که اکثر افراد فکر می‌کنند که درآمد با جمع‌آوری پول بدست می‌آید. اما در اصول حسابداری، درآمد به مقدار انتقال کالا و خدمت از فروشنده به خریدار گفته می‌شود.

  1. اصل هزینه «Expense Principle»

اصل هزینه در برابر اصل درآمد قرار می‌گیرد. به طوری که خود سازمان نیز در برخی از موارد نیاز دارد تا محصولات و خدماتی را دریافت نمایند. در این صورت، در برابر دریافت هر کالا یا خدمتی، باید هزینه آن را بپردازد. یعنی وجهی را از خود که خریدار است به فروشنده منتقل کند.

 حالا فرقی نمی‌کند که صورت‌حساب مربوط به این هزینه در چه زمانی صادر شود، همین‌که سازمان چیزی را دریافت کند، به معنای تحقق آن در اصل هزینه است و نیاز به ثبت دارد.

2

  1. اصل تطابق «Matching Principle»

اصل تطابق به تناسب دو اصل قبلی بستگی دارد. در واقع در یک سازمان، باید اصل درآمد یا تحقق با اصل هزینه مناسبت داشته باشد. یعنی طوری نباشد که هزینه‌ها از درآمد پیشی بگیرند. به همین خاطر است که در سازمان‌ها، برای ارزیابی سود نهایی، کل هزینه‌ها در نظر گرفته می‌شود، نه فقط هزینه مواد اولیه!

  1. اصل بهای تمام شده «Cost Principle»

بهای تمام شده به اندازه‌گیری هزینه‌های تمام شده یک محصول با توجه به تاریخ اتمام آن اشاره دارد. در واقع کلیه مقادیر در سیستم حسابداری یک سازمان، باید برحسب بهای تاریخی تمام شده‌ی آن قابل اندازه‌گیری باشد. آن‌گاه اصل بهای تمام شده رعایت شده است.

  1. اصل عینیت «Objectivity Principle»

اصل عینیت در حسابداری به مشهود بودن مقادیر اشاره دارد. یعنی صرفاً داده‌های واقعی و قابل سنجش در سیستم حسابداری ثبت شود.

 همچنین گزارش‌های حسابداری نیز باید از روی آن‌ها تنظیم شوند. بنابراین یک حسابدار، هرگز نباید داده‌های واقعی را حتی در صورت بد بودن هم با داده‌های ذهنی خود جایگزین کند. همه چیز باید بر طبق واقعیت ثبت شده باشد.

فرضیات حسابداری

شاید برای‌تان جالب باشد، اما حسابداری به غیر از 5 اصل نامبرده، دارای 3 فرضیه است. حسابداران باید هم بر اصول و هم بر فرضیات حرفه خود احاطه داشته باشند. فرضیات حسابداری به قرار زیر هستند:

  1. فرض تداوم فعالیت «Continuity Assumption»

فرض تداوم فعالیت در سیستم حسابداری به این موضوع می‌پردازد که فرض بر این گرفته شود که کسب‌وکار برای مدت طولانی تداوم پیدا می‌کند. در واقع یک حسابدار باید با تصور اینکه سازمان وی برای همیشه برقرار است، به حسابرسی بپردازد. چراکه اگر فعالیت تداوم پیدا نکند، شرایط طور دیگری رقم خواهد خورد.

  1. فرض واحد اندازه‌گیری «Unit-of-measure Assumption»

فرض واحد اندازه‌گیری به واحد پول رایج هر کشور اشاره دارد. به طوری که یک کسب‌وکار ایرانی، باید از واحد ریال و تومان برای حساب‌های خود استفاده کند. حال آن‌که یک شرکت آمریکایی از دلار برای حسابرسی‌ها کمک می‌گیرد. هرچقدر هم واحد پول رایج در اثر تورم با کاهش ارزش روبه‌رو شود، اما استفاده از آن برای حسابداری بهتر خواهد بود.

  1. فرض تفکیک شخصیت «Separate entity Assumption»

در فرض تفکیک شخصیت، باید این نکته در نظر گرفته شود که واحد حسابداری، شخصیتی مستقل از صاحب کسب‌وکار دارد. این فرض کمک می‌کند تا حسابداری بتواند به شیوه صحیح و کارآمدتری به فعالیت بپردازد. حال آن‌که اگر صاحب کسب‌وکار را به حسابرسی آن پیوند بزنیم، نتیجه نهایی، یک نتیجه رسمی و معتبر نخواهد بود.

3

نتیجه‌گیری

گفتیم که حسابداری، اصول معینی دارد. همچنین فرضیاتی هم دارد که توجه به آن‌ها در حسابداری ضروری است. به همین خاطر شرکت‌های ارائه دهنده خدمات حسابداری، بیشتر از هر واحد دیگری به این امور واقف هستند.

 بنابراین شما چه صاحب یک کسب‌وکار باشید و چه در نقش یک حسابدار فعالیت کنید، در هر صورت برای انجام امور مالی و حسابداری شرکت به یک نرم افزار معتبر و پیشرفته حسابداری نیاز دارید.

نرم افزار حسابداری و مالی فراپیام  با آدرس اینترنتی - https://www.farapayam.com/product/financial  می‌تواند هرآنچه که بدان نیاز دارید را در اختیار شما قرار دهد.