بحران جدید در ایران!
رکنا: بحران تداوم مواد غذایی باعث بروز تبعات زیادی برای جامعه خواهد شد و این وضعیت دچار تداوم استمراری است.
یکی از نسبتهایی که با آن میتوانیم مرز ثروت در کشورها را با یکدیگر مورد قیاس قرار دهیم، میزان هزینه کردن افراد از دارایی برای تهیه غذا است و در ایران این نسبت به ۴۰ درصد برای میانگین ایرانیان و ۲۱ درصد برای ثروتمندان ایرانی در نسبت به کل درآمد سالانهشان است.
گریز گوشت از سفرهها
به همین دلیل حتی نمیشود ثروتمندان ایرانی را نیز با فقرای بسیاری از کشورهای پیشرفته به لحاظ درآمدی مقایسه کرد. زیرا شاخص نسبت هزینه برای غذا به کل درآمد، یک شاخص تعیین کننده برای تفهیم میزان ثروت افراد در قیاس با همتایان این افراد در سایر نقاط جهان است. بدون تردید ایران در بحران مصرف مواد غذایی قرار دارد و این حتی برای ثروتمندان ایرانی نیز مشهود است. تنوع مصرف گوشت قرمز در ایران، حتی در شرایط نسبتا نرمال قیمتی، چندان بالا نبود اما هماکنون تنوع مصرف ضایعات گوشت مثل پودر استخوان یا موارد نگران کنندهای از این دست بسیار بالا رفته است.
در مصرف گوشت پرندگان نیز تنوع چندانی برای سبد کالای اساسی خانوار وجود نداشت و گوشت مرغ با پایینترین کشش تقاضا، بالاترین میزان مصرف را در میان ایرانیان داشت که آن هم در حال کاهش مصرف است و مصرف قطعات مرغ به شکل خرد، یعنی بال، سینه، ران، گردن، اسکلت مرغ و عصاره مرغ و... با شیب نه چندان ملایمی در حال افزایش است. تخممرغ به عنوان کالای جایگزین در شرایط ناگوارتری قرار دارد و به علت کشش تقاضای بسیار پایین، امکان مصرف در هر سه وعده اصلی خوراکی را برای مردم داشت که اکنون امکان خرید شانهای این کالا برای دستکم ۴ دهک درآمدی کشور وجود ندارد و تکفروشی برای مصرف با خرید عمده جایگزین شده است. تخم و گوشت سایر پرندگان مثل بوقلمون، شترمرغ، بلدرچین، کبک، اردک، غاز و.... به طور کلی برای بیش از ۸ دهک درآمدی کشور از میان رفته است.
در مصرف چربیها، عموما روغن نباتی و مارگارین در میان مردم با تقاضای بالایی به علت ماندگاری و هزینه پایینتر با استقبال مواجه بود که در کنار آن مصرف روغنهای با اسید چرب ترانس بالا مثل روغنهای آفتابگردان و روغن ذرت و کره حیوانی معمولی در میان طبقه متوسط با تقاضای نسبتا بالا مواجه بود و روغنهای با اسید چرب و پالم پایین و کیفیت بالا مثل روغن زیتون، کنجد، سویای کانادایی، آووکادو، روغن ماهی، آرکان و کرههای طعمدار نظیر کره بادام زمینی، ارده کنجد و... که در دهکهای بالای درآمدی تقاضای بالایی داشت، با مصرف بسیار پایینی نسبت به مدت مشابه پارسال مواجه شده است.
افزایش عجیب قیمت غلات ها
در زمینه مصرف غلات در دهکهای پایین درآمدی ماکارونی همچنان در شرایط مصرفی گذشته قرار دارد و مصرف برنج ایرانی به علت تفاوت قیمت فاحش با برنجهای وارداتی جنوب شرق آسیا، به شدت با کاهش در دهکهای پایینتر درآمدی مواجه شده است و مصرف برنج قهوهای و قرمز در میان دهکهای بالای درآمدی همچنان با کشش پیشین تداوم دارد. نانهای کمسبوس و با آرد سفید در میان دهکهای درآمدی پایین با کاهش در مصرف نان بربری و سنگک و افزایش مصرف تافتون و لواش همراه بوده که البته در طبقه متوسط مصرف نانهای باگت کوچک و متوسط و نان تست همچنان با کشش تقاضای پیشین همراه است و در دهکهای بالا نیز مصرف نانهای حجیم و فرآوری شده مغزدار و غنی شده به ریزمغذیها، در مسیر کشش پیشین قرار دارد. مصرف سیب زمینی در میان ۳ دهک بالا، به دلایل مختلفی همچنان بالاست: در دهکهای بالا به دلیل استفاده فستفودی و در دهکهای پایین درآمدی نیز به عنوان قوت فالب به استفاده گرفته میشود.
حذف سبزیجات غیربرگی از سبد فقرا
مصرف سبزیجات غیربرگی و برگی در دهکهای پایین درآمدی با چالش مواجه است و به علت افزایش شدید در قیمت کاهو، کلم بروکلی، هویج، کدو خورشتی و فلفل به شدت کاهش یافته و مصرف پیاز با ارزش غذایی نه چندان بالا، همچنان در سطح کشش پیشین برجای مانده است. قیمت حبوبات هم با افزایش شدید، به کاهش مصرف در دهکهای پایین درآمدی با کاهش چشمگیر مواجه شد.
لبنیات، خشکبار و میوه؛ شاید وقتی دیگر!
در حوزه لبنیات هم شوربختانه جامعه دچار بحران مصرف شیر، ماست و سایر لبنیات پرتقاضاست و علاوه بر افزایش قیمت شدید، کاهش مصرف نیز رخ داده که تبعات ناگواری را بر جای میگذارد. درباره ریزمغذیها نیز شرایط در کشور بحرانی است و به جز دهکهای بالای درآمدی که به شکل مکملهای خوراکی ویتامینی، پروتئینی، مواد معدنی و... مصرف میشود، در سایر دهکها جامعه با بحران کمبود ویتامین و مواد معدنی مواجه است. البته یکی از دلایل کمبود مواد معدنی نیز، عدم امکان مصرف خشکبار و آجیل برای بیش از ۷ دهک درآمدی در کشور است. مصرف میوه نیز برای اقشار فرودست و خاصه سه دهک پایین درآمدی بسیار ناممکن به نظر میرسد و افزایش قیمت میوه حتی برای اقشار با درآمد بالا هم بسیار ملموس است و عدم مصرف میوه نیز منجر به بروز فقر شدید ویتامین و فیبر در افراد میشود.
نتیجه آنکه وضعیت کشور به دلیل عدم مصرف مواد غذایی کافی (به لحاظ ارزش تغذیهای)، چشمانداز مثبتی را پیش رو ندارد و در نتیجه تبعات ناگواری بر فضای اقتصادی اجتماعی ایران در آینده بسیار نزدیک خواهد گذاشت.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر