چرا صنعت ایران روزگار خوشی ندارد؟

به گزارش رکنا از لرستان، حسین سلاح ورزی ؛ نایب رییس اتاق بازرگانی ، صنایع ، معادن و کشاورزی ایران_ برگزاری روز صنعت در تیرماه هر سال، دست‌کم این مزیت را دارد که مدیران سیاسی و اقتصادی کشور، پای صحبت‌های بخش ‌خصوصی می‌نشینند و حرف‌های آنها را می‌شنوند؛ اما چرا صنعت ایران روزگار خوشی ندارد هم موضوعی است که باید بررسی شود. در‌واقع، این یک پرسش جدی است که باید به صورت همه‌جانبه و از طرف همه افرادی که به آینده این کشور نگاه می‌کنند و دلسوز این مرزوبوم و شهروندان امروز و فردای آن هستند، بررسی شده و دلایل و نشانه‌های عقب‌ماندگی صنعتی را پیدا کنند. در صورتی که نشانه‌های عقب‌ماندگی صنعتی ایران، خوب شناسایی نشده و دلایل اصلی رسیدن به وضعیت فعلی که صنعت ایران را از مدار توسعه‌یافتگی خارج کرده است، در کانون توجه قرار نگیرد نمی‌توان به روزهای خوب رسید.

 

نشانه‌های خارج شدن ایران از مدار توسعه‌یافتگی

 

نشانه‌های خارج شدن ایران از مدار توسعه‌یافتگی صنعتی به اندازه‌ای آشکار هستند که شاید نیاز به توضیح نداشته باشد؛ اما برای اینکه بشود به جایی رسید، برخی از نشانه‌های این پس‌ماندگی را به‌طور خلاصه یادآور می‌شوم. یکی از مهم‌ترین نشانه‌های توسعه‌نیافتگی ایران در تولید صنعتی، این است که در دنیای امروز هیچ کالای صنعتی کارخانه‌ای نیست که مشتریان به‌ویژه خانواده‌ها که مصرف‌کننده مهم تولیدات صنعتی به شمار می‌روند، منتظر آن باشند. به‌طور مثال تلویزیون سامسونگ یا خودرو تویوتای ژاپن و نیز گوشی تلفن همراه اپل یا شیائومی چین و نیز برخی دیگر از تولیدات صنعتی آلمانی، فرانسوی و حتی ترکیه‌ای در صنعت نساجی در دنیا مشهورند و توسعه صادرات آنها علاوه بر ارزآوری، به رشد صنعت منجر شده است. این یک نشانه مهم دور شدن صنعت ایران از مسیر پیشرفت جهانی است. از طرف دیگر توجه داشته باشیم که صنعت ایران، چندین دهه است با تکنولوژی روز دنیا ارتباط و تعامل واقعی و زودبه‌زود نداشته است که این یک نشانه است که صنعت ایران را عقب‌مانده نشان می‌دهد و یک واقعیت تلخ به شمار می‌رود. شما همین امروز محصولات لوازم خانگی ایران را با تولیدات دیگر کشورها مقایسه کنید؛ آنگاه خواهید دید که تولید ایرانی قادر به رقابت با همتاهای خارجی نیست و این قابلیت در آنها وجود ندارد. همین امروز هم با وجودی که واردات قانونی و تولید مونتاژی لوازم خانگی کره جنوبی در ایران ممنوعیت دارد؛ اما شهروندان ایرانی ترجیح می‌دهند یخچال و فریزر کره‌ای را بدون گارانتی و حتی به صورت قاچاق خریداری کنند. تلویزیون سامسونگ هنوز در خانه‌ها وجود دارد و مثال‌هایی از این دست که ضعف صنعت در ایران را به خوبی نمایان می‌کند. حتی اگر به صنعت نساجی ترکیه و ایران نگاه کنید، متوجه خواهید شد که صنعت نساجی ایران با وجود قدمت بیشتر نسبت به ترکیه، اما خریدار کمتری نسبت به تولیدکنندگان آن دارد؛ به‌خصوص اینکه تکنولوژی روز دنیا به کمک نساجی ترکیه آمده است و این کشور، بازار ایران را تسخیر کرده است؛ بنابراین سومین نشانه دور شدن ایران از صنعت روز دنیا، فقدان نوسازی تکنولوژیک است.

 

روندها و فرآیندهای صنعتی ایران

 

اگر یک نگاه تاریخی به روندها و فرآیندهای صنعتی ایران بیندازیم، می‌توانیم برخی از دلایل را به خوبی ببینیم. برای توضیح بیشتر به داستان انتخاب راهبرد صنعتی ‌شدن در کشورهای کمتر توسعه‌یافته در دهه 1960 که با دهه 1340 ایران مقارن است، نگاهی بیندازیم. در آن دهه دو راهبرد برای صنعتی‌ شدن دیده می‌شد؛ راهبرد توسعه صادرات و راهبرد جایگزینی واردات. ماهیت و محتوای راهبرد جایگزینی واردات این بود که کشورها مثلاً ایران به جای اینکه کالاهای بادوام صنعتی مثل خودرو و لوازم خانگی را وارد کنند، در داخل آن را تولید کنند. این نظریه که از ذهن طرفداران نظریه وابستگی پیرامون به مرکز بیرون آمده بود، بر این نکته اشاره داشت که راهبرد جایگزینی واردات، علاوه بر اینکه مانع خروج ارز از ایران می‌شود، به رشد صنعت کمک کرده و اشتغال صنعتی ایجاد می‌کند. این راهبرد اما یک الزام بزرگ داشت و آن، محدودیت واردات با وضع تعرفه‌های بالا بود. این الزام اجرایی شد و صنعت ایران به جای اینکه در بازارها با رقبای خود نبرد کند و پیشرفت واقعی به دست آورد، به صورت گلخانه‌ای و نازپرورده رشد کرد و صدالبته از رشد واقعی دور ماند. این راهبرد پس از پیروزی انقلاب اسلامی با شدت بیشتری دنبال شد. در دهه نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی که اصولاً بورژوازی صنعتی سرکوب شد و در وضعیتی که صنایع جهان از تکنولوژی روزآمد و فزاینده استفاده می‌کردند، صنعت ایران باز هم عقب افتاد. دلیل بعدی به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه راهبردی خودکفایی در تولید همه چیز بود. این راهبرد سیاسی از یک سو، صنعت را از چشم مدیران دور کرد و کشاورزی را در محور توسعه قرار داد. رهبران سیاسی امیدوار بودند بتوانند نان و برنج و سایر خوراکی‌های اساسی مورد نیاز سبد خانوارها را در ایران تولید کنند و به خارج از کشور نیاز نداشته باشند. از طرف دیگر هم، می‌خواستند همه کالاهای صنعتی را بدون توجه به نظریه مزیت نسبی در داخل تولید کنند. در اثر دادن مجوزهای صنعتی به شهروندانی که به‌ویژه برای استفاده از رانت‌های ارزی و ریالی و نیز زمین ارزان، سوله‌های بی‌نهایت در ایران برپا کردند، کارها رها شد؛ به نحوی که در حال حاضر، هزاران هزار میلیارد تومان از سرمایه‌گذاری‌های بزرگ و کوچک ایرانیان، ناتمام‌ مانده و بداقبالی این است که هر سال، بر ابعاد این مصیبت اضافه می‌شود. مساله و عامل دور شدن ایران از توسعه صنعتی، غرب‌ستیزی ایران بوده و هست. واقعیت این است که غرب‌ستیزی موجب شد ایران به دنبال توسعه صنایع سنگین برود، بدون اینکه توجه شود که صنایع سنگین باید در داخل، مشتری داشته باشد. اینها بخشی از دلایل عقب ماندن توسعه صنعت در ایران به لحاظ تاریخی بوده است.

 

دنیا، چشم به راه کالای ایرانی نیست

 

در دنیا هیچ مشتری‌ای چشم به راه رسیدن کالای تازه‌ای از یک برند به‌شهرت‌رسیده ایرانی نیست. ایران شاید روزی در دنیا به داشتن بهترین و زیباترین فرش دستباف جهان مشهور بود؛ اما همین هم در حال نابودی است. حالا با وجود طعم و مزه خاص پسته ایرانی، اما مزیت آن به دلیل رشد صادرات پسته آمریکا، از دست رفته است. خاویار ایران دیگر ممتاز نیست. به تبع آن هم، تولیدات صنعتی در ایران به دلیل لوس و نازپرورده شدن و دور بودن از میدان مبارزه با رقبای سرسخت، هرگز راستی‌آزمایی نشده است تا توانایی‌های آن آشکار شود. نکته حائز اهمیت آن است که ایران از مزیت‌های طبیعی خود نیز استفاده نامناسب کرده است؛ به این معنا که در حالی‌که به‌طور مثال صنعت پتروشیمی ایران می‌توانست عمیق‌تر شده و به تولید کالاهای با تکنولوژی بالاتر دست یابد، اما این‌گونه نشد و بسیاری از محصولات تولیدی ارزش افزوده بالایی ندارند. سیاستگذاری صنعتی در ایران به دلیل نبود راهبردی درازمدت و با آمدن و رفتن دولت‌هایی با سلیقه‌های سیاسی متفاوت، همواره در نوسان‌های عجیب گرفتار شده است. از سوی دیگر، دست دولت در صنایع دراز ‌شده و در تولید هر کالایی سهمی دارد و انحصار هم ایجاد کرده است. یعنی بخش ‌خصوصی ایران در این بستر دخالت‌آلود دولتی، محلی برای رشد نداشته است. به همین دلیل است که شما به پایتخت کشورهای جهان که می‌روید از هر کشوری دست‌کم یک یا دو برند نامدار را در بازارهایشان می‌یابید و ساختمان‌های بلند آنها، برافراشته است جز ایران و این درد بزرگی است.

 

ضرورت وجودی استراتژی صنعتی

 

همه کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای نوظهور صنعتی مثل کره جنوبی، ترکیه، تایوان، اندونزی و حتی برزیل برای توسعه صنعت خود، استراتژی تهیه کرده‌اند. در انتخاب استراتژی توسعه صنعتی چند شرط لازم است که اگر نباشند و پایه اجرا قرار نگیرند، راه به جایی نمی‌بریم. نخستین مساله این است که راهبرد یا استراتژی توسعه صنعتی به وسیله نهادی خارج از دولت نوشته شود و نهادهای بالادستی در وضعیت موجود تضمین دهند اجرای آن با رفتن و آمدن دولت‌ها، تغییر نمی‌کند. شرط بعدی این است که در تدوین استراتژی توسعه صنعتی از تجربه‌های جهانی استفاده شود و چرخ را از اول اختراع نکنند. شرط بعدی این است که حتی از متخصصان ورزیده جهانی استفاده شود. چطور است برای پیشرفت فوتبال، از سرمربی خارجی استفاده می‌شود؛ اما برای تهیه استراتژی صنعتی، نباید از کسانی که دانش و تخصص در دنیا دارند و سرآمد هستند، استفاده شود. بنابراین باید در پاسخ به پرسش شما بگویم بدون راهبرد درازمدت استراتژی صنعتی که در آن مزیت‌های صنعتی ایران با روش‌های علمی شناسایی و رشد داده شده باشند، صنعتی شدن بسیار دور از انتظار است.

 

درد تحریم‌ها

 

با صراحت می‌گویم تحریم‌های 40ساله ایران به مرور این تصور را ایجاد کرد که باید راه خودمان را برویم و این بزرگ‌ترین پیامد منفی تحریم‌ها بوده است. بخشنامه‌های پرشمار صادرشده از سوی دولت‌ها، در دوره‌هایی که به دلیل تحریم‌ها ارزش پول ایران سقوط کرده، اوج گرفته است و الان بیش از یک دهه است که با این وضعیت روبه‌رو هستیم و صنعت ایران با سراسیمگی سیاستگذاری در سطح کلان و در سطح بنگاه‌ها مواجه شده است. بنابراین باید گفت که ایران برای رهایی از این وضعیت یک راه بیشتر ندارد و آن این است که، اقتصاد و صنعت را آزاد کند.