نفست باز گرفت، این همه سیگار نکش

قوطی کبریت های قدیمی ه پدربزرگم خدا بیامرز، کلکسیون جمع می کرد قوطی سیگار و قوطی کبریت فکر کنم بعضی از این قوطی ها برای هشتاد نود سال پیش باشه، قوطی سیگار هارو نگه نداشتم چون آخرش پدربزرگم با سرطان حنجره فوت کرد و من از سیگار بیزار !!! و گاهی اشیا با ما سخن می گویند:

من خرابم بنشین،زحمت آوار نکش

نفست باز گرفت، این همه سیگار نکش. (علیرضا آذر)