خواستگار شب عید سارق زنجیره ای بود

دختر جوان که از ترس آبرو تحت سلطه تبهکاران قرار گرفته بود آنان را در اقدامات مجرمانه‌شان همراهی کرد. ساعت 2 بامداد سومین روز عید ماجرای سرقت از خانه‌ای به پلیس 110 گزارش شد، دقایقی بعد تیمی از کلانتری برای بررسی وارد عمل شدند.

مرد صاحبخانه که از ناحیه صورت زخمی شده بود به ماموران گفت: در پذیرایی خوابیده بودم، با سر و صدایی که از داخل یکی از اتاق‌ها آمد از خواب پریدم، احساس کردم کسی داخل خانه است، هنگامی که بلند شدم و به اتاق رفتم 2 مرد ناشناس را پیش‌روی خود دیدم و تا خواستم به خودم بیایم، آنها مرا زیر مشت و لگد گرفتند و فرار کردند.

وی در ادامه افزود: از شانسم آن شب همسر و بچه‌ام خانه یکی از بستگان نزدیکم مهمان بودند و شب را نیز آنجا مانده بودند و از سوی دیگر همسرم طلاها را جلوی میز آرایش جاگذاشته بود و دزدان 17 النگو و 2 گردنبند طلا را از داخل اتاق به سرقت برده‌اند. در ادامه ماموران پس از بررسی‌های ابتدایی دریافتند دزدان با استفاده از کلید یدک وارد خانه شده‌اند و فرضیه اینکه سرقت داخلی است و یکی از اعضای خانواده در دزدی‌ها نقش دارد، قوت گرفت.

تیم تحقیق با بررسی‌های میدانی و تحقیقات از مرد صاحبخانه متوجه شدند 2 سرقت دیگر با استفاده از این شگرد از خانه‌های برادر و خواهرش نیز صورت گرفته و از آن خانه‌ها نیز طلا و جواهرات باارزشی مورد دستبرد قرار گرفته است.

بر این اساس کارآگاهان از اعضای خانواده‌هایی که خانه‌هایشان تحت سرقت قرار گرفته بود بازجویی کردند و در این بین به یکی از افراد که دختر جوانی بود مشکوک شدند. دختر 20 ساله که «مریم» نام دارد در بازجویی‌ها مدام اظهار بی‌گناهی کرد اما داستان‌هایش بوی دروغ می‌داد.

با توجه به ادعاهای دروغین دختر مرموز تیم تحقیق اتاق و کمدهای وی را تحت بررسی قرار داد و موفق به پیدا کردن عکس مرد جوان به نام «بهنام» شد. بر این اساس و احتمال اینکه دزدی‌ها کار مرد جوان باشد، تماس‌های مریم نیز تحت ردیابی قرار گرفت و مشخص شد وی چند مدتی است با بهنام در ارتباط است، همچنین پیامک‌های رد و بدل شده نیز حکایت از قرارهای مرموزی مبنی بر سرقت‌ از خانه‌های بستگان داشت.

با به‌دست آمدن چندین سرنخ دیگر مریم که می‌دید حقیقت فاش شده است لب به اعتراف باز کرد و گفت: یک سال پیش با مرد جوانی به نام بهنام آشنا شدم و وی به من ابراز علاقه کرد. رفتار بسیار خوبی با من داشت و ادعا می‌کرد بزودی به خواستگاری‌ام خواهد آمد ولی بهنام با فریب عکس‌هایی از من تهیه کرد که پس از مدتی گفت اگر به وی پول یا طلا ندهم، عکس‌ها را در اینترنت و خانواده و بستگانم پخش خواهد کرد. خیلی ترسیده بودم و نمی‌دانستم چکار کنم، از ناچاری دستبند طلایم را به وی دادم تا دست از سرم بردارد ولی وی نه‌تنها بی‌خیال نشد بلکه هر روز تهدیداتش را بیشتر می‌کرد.

دختر جوان در ادامه افزود: شب و روز نداشتم و پیامک‌های تهدید‌آمیز وی بشدت آزارم می‌دادم و برای رهایی از این وضع ناخواسته تن به دستوراتش می‌دادم. بهنام از من خواسته بود کلیدی از خانه‌های عمو و عمه‌ام در اختیارش بگذارم و زمانی که آنان به میهمانی رفته‌اند به وی خبر بدهم تا بهنام بدون هیچ مزاحمتی وارد خانه‌هایشان شود و طلا و جواهراتشان را بدزدد.

دختر فریب‌خورده گفت: از ترس آبرویم کلید‌های یدکی را به وی دادم و بهنام با یکی از دوستانش ابتدا از خانه ما و در مراحل بعدی از خانه عمه و عمویم دزدی کرد و قرار بود پس از این دزدی‌ها دست از سرم بردارد.

با ادعای مریم، کارآگاهان با راهنمایی وی و گذاشتن قرار صوری موفق به دستگیری بهنام شدند و در بازرسی از مخفیگاه وی در حاشیه شهر موفق به کشف تعدادی از طلاها شدند و در ادامه در یک عملیات دیگر همدستش به نام «بهروز» را نیز دستگیر کردند.

کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات سوابق بهنام را ردیابی کردند و دریافتند وی 3 سال پیش و به اتهام فریب و اخاذی دختری جوان به زندان رفته بود و با آزادی دوباره با استفاده از این شگرد دست به دزدی زده است. بهنام که فکر نمی‌کرد توسط پلیس دستگیر شده باشد در بازجویی‌ها گفت: وقتی نتوانستم کار درست و حسابی برای خودم پیدا کنم مجبور شدم دوباره با استفاده از این شیوه دختر ساده‌لوحی را فریب دهم و با سوءاستفاده از وی به اجرای نقشه‌های دزدی‌ام دست بزنم. بنابر این گزارش، با اعتراف بهنام و همدستش و مشخص شدن 3 دزدی میلیونی، کارآگاهان در حال شناسایی فریب‌خوردگان احتمالی دیگر توسط این تبهکاران هستند.