بی‌رحمانه و با فکر پلید دخترم را کشت ! + عکس

به گزارش خبرنگار ما، رسیدگی به این پرونده از شانزدهم اردیبهشت ماه سال 92 به دنبال تماس رسول 25ساله با پلیس 110 آغاز شد.

این مرد که بریده بریده صحبت می‌کرد گفت: همسرم، معصومه را کشتم و با خوردن 200 قرص دست به خودکشی زدم.

پلیس بلافاصله به خانه این مرد در خیابان دهم فروردین، کوچه پرستش رفت و با جنازه کبود زن جوان که شواهد نشان می‌داد خفه شده، روبه رو شد. پیکر نیمه جان رسول نیز به بیمارستان منتقل شد.

رسول که بطرز معجزه‌آسایی زنده مانده بود، روی تخت بیمارستان تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل همسرش به خاطر اختلافات خانوادگی اعتراف کرد.

وی در تشریح جزییات ماجرا گفت: مدتی بود که معصومه به حرف‌هایم گوش نمی‌داد و بدون اجازه من از خانه بیرون می‌رفت.از وقتی فهمید که شیشه مصرف می‌کنم مدام حرف طلاق را پیش می‌کشید. او صبح همراه پسر 3ساله‌ام به خانه مادرش رفت. به او گفته بودم منتظر بماند تا عصر خودم دنبال آنها بروم اما او به تنهایی به خانه برگشت. به همین خاطر به او اعترض کردم که جواب سر بالا داد. من که عصبانی شده بودم دست‌هایم را دور گردنش پیچیدم و فشار دادم تا اینکه بی‌حال شد.

وی ادامه داد: معصومه جان سپرده بود که به خیابان ناصر خسرو رفتم و 200 قرص خواب خریدم. قرص‌ها را کوبیدم و خوردم تا به زندگی‌ام پایان دهم اما نمی‌دانم چطور شد که با پلیس تماس گرفتم.

این مرد دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمد باقر قربان‌زاده و با حضور دو قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای این جلسه، پدر و مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای داماد سابق‌شان خواستار قصاص شدند.

مادر معصومه در حالی که اشک می‌ریخت با اشاره به متهم گفت: این مرد بی‌رحمانه دخترم را کشت. دخترم زن پاکدامنی بود اما رسول تحت‌تاثیر مصرف شیشه به او بدبین شده و مدام با او درگیر بود. رسول مدام تلفن‌های خانه و گوشی موبایل دخترم را چک می‌کرد و به او تهمت می‌زد. ما به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستیم و برای رسول حکم قصاص می‌خواهیم.

سپس پدر رسول که حالا قیم فرزند خردسال اوست به هیات قضایی گفت: عروسم زن پاکی بود و از لحاظ رفتاری از پسرم بهتر بود. من و همسرم حالا از نوه‌مان نگهداری می‌کنیم و من فکر می‌کنم به صلاح او نباشد که حالا از نعمت داشتن پدر هم محروم شود. پسرم بیمار است و اگر درمان شود می‌تواند پسرش را بزرگ کند. به همین خاطر من از طرف نوه خردسالم از قصاص گذشت می‌کنم.

وقتی رسول پشت تریبون دفاع ایستاد به سوالات هیات قضایی پاسخ نداد. وی گفت: قتل همسرم را قبول دارم و نمی‌خواهم در این باره دیگر حرفی بزنم. من حالم خوب نبود که دست به این کار زدم.

سپس وکیل متهم به دفاع پرداخت و گفت: موکلم بیمار روانی است. پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرده است متهم به اختلال روانی به همراه علائم روان‌پریشی مبتلاست و بر اساس محتویات پرونده و شرح حال متهم وی در هنگام ارتکاب جرم نیز تحت‌تاثیر این بیماری بوده است هر چند که این اختلال روانی در حدی نیست که قوه تشخیص و تمییز را در زمان جرم از وی سلب کند ولی وی بالقوه خطرناک است و لازم است تحت نظر روان‌پزشک باشد.

وی ادامه داد: با توجه به نظر پزشکی قانونی تقاضا دارم تا موکلم به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی شود.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با درخواست وکیل متهم موافقت کرد. به این ترتیب قرار شد رسول برای بررسی دوباره سلامت روانی‌اش به کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی معرفی شود.

سکوت متهم در مقابل سوالات خبرنگار ما

چقدر درس خوانده‌ای؟

سیکل دارم.

چند سال با همسرت زندگی کردی؟

4سال

چطور با همسرت آشنا شدی؟

سکوت

چرا بعد از قتل با خوردن قرص دست به خودکشی زدی؟

می‌خواستم بمیرم.

چه مدت شیشه مصرف می‌کردی؟

سکوت.

در مدتی که در زندانی پسرت را دیده‌ای؟

نه. دیگر نمی‌خواهم حرفی بزنم.