ملاقات پنهانی محسن رضایی با آمریکایی ها در آتن/ زیباکلام: خودم  رابط ومترجم آنها بودم

خبرآنلاین در ادامه آورده است ، صادق زیبا کلام ، چهره اصلاح طلب و استاد دانشگاه، روز گذشته (یکشنبه)  با حضوردر دادسرای رسانه و فرهنگ به دلیل داشتن مجازات حبس بازداشت و راهی زندان اوین شد. اتفاقی عجیب در روزی که قرار بود از کتابش رونمایی کند با عنوان؛ «چرا شما را نمی گیرن، آخرش چی میشه »

  زیبا کلام که روز قبل از آن در جریان حضور در یک مناظره مهمان خبرآنلاین بود در بخشی از توضیحاتش درباره کتاب منتشر کرده روایتی جالب توجه را مطرح کرد.

صادق زیباکلام، چهره سیاسی اصلاح‌طلب گفت: بنده می‌خواستم خاطرات دوران دانشجویی خود را از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۰ را بنویسم و اینکه چه اتفاقی افتاد مهندسی را رها کردم و وارد علوم انسانی شدم، چگونه انگلیسی‌ها با بنده برخورد می‌کردند و ...

وی افزود:‌وقتی نوشتم حدود ۹۰ صفحه شد در ادامه خاطرات زمان بازگشت به ایران را نوشتم که دقیقاً نقطه مقابل انگلیس بود. به این معنی که هر اندازه در انگلیس روابطم با دانشگاه خوب بود و به من پیشنهاد دادند که با آنها همکاری کنم و عضو هیئت علمی دانشگاه بشوم اما وقتی به ایران برگشتم مانند جذامی‌ها با بنده برخورد می‌کردند، همه فرار می‌کردند و هیچ‌کس حاضر نبود بنده عضو گروه آنها شوم.

در دوره احمدی‌نژاد قاضی یکسال حبس به من داد و گفت چگونه شما که علوم سیاسی تدریس می‌کنید و خواندید متوجه شدید هسته‌ای به درد کشور نمی‌خورد اما کسانی که دکتری فیزیک و مهندسی دارند، متوجه این نکته نشدند.

در همین راستا، یک سال به تبلیغ علیه نظام محکوم شدم و در دادگاه تجدیدنظر گفتم من نمی‌دانستم نظام ما هسته‌ای است، قاضی گفت چطور؟ گفتم محکومیت بنده تبلیغ علیه نظام است، مگر نظام هسته‌ای است که من گفتم به درد نمی‌خورد، این موارد پیش آمد. این پرونده به دلیل اینکه زیاد سر و صدا کرده بود در دادگاه تجدیدنظر آن یکسال به ۵ یا ۱۰ میلیون جزای نقدی، تبدیل شد، این مورد را هم در کتاب نوشتم. علاوه بر این یکسری کنفرانس‌های کالیفرنیا بودکه در نهایت منجر به ملاقات پنهانی سال ۱۳۸۳،۱۳۸۴ محسن رضایی با آمریکایی‎ها در آتن شد، که این مورد را هم در کتاب نوشتم.

وی در پاسخ به این سوال که«از چه طریقی در جریان ملاقات پنهانی محسن رضایی با آمریکایی‌ها قرار گرفتید؟»، گفت: مسبب ملاقات بنده بودم، به این ترتیب که در کنفرانس‌های دانشگاه کالیفرنیا شرکت می‌کردم، آمریکایی‌ها گفتند ما شنیدیم شما نزدیک به هاشمی رفسنجانی هستید، ما تمایل به گفتگو با ایران داریم، این زمانی بود که آمریکایی‌ها در مواردی نظیر بمب‌های کنار جاده‌ای، داعش، قبایل اهل سنت عراق، ارتش عراق و... دچار مشکل شده بودند، از این‌رو هدف آمریکا این بود که به نحوی با ایران کنار بیاید، من هم رابط (محسن رضایی با آمریکایی‌ها )شدم، خودم هم مترجم آن جلسه پنهانی بودم، این خاطره را هم در کتاب نوشتم.